پیامد نبرد اسرائیل-ایران بر اقتصاد انرژی خاورمیانه و جهان چیست؟
به گزارش نبض بازار، تهاجم جمعه اخیر اسرائیل با حمله به تأسیسات هستهای و ترور فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران، تا همین جا هم چهره خاورمیانه را دگرگون کرد. واکنش جمهوری اسلامی به تهاجم اولیه اسرائیل، به همه اثبات کرد که این دیگر مثل درگیریهای پیشین نیست و بر بسیاری از جنبههای زندگی جهانی از جمله قیمت حاملهای انرژی تاثیرگذار است. در این گزارش مروری میشود بر ابعاد گوناگون این موضوع.
فصل اول: سوختهای فسیلی، تحت تاثیر درگیری
نفت؛ اولین متاثر: بهای نفت برنت در ۲۴ ساعت اول درگیری ۱۱ درصد جهش کرد و به ۷۵ دلار در هر بشکه رسید، بیشترین جهش در سه سال اخیر و بالاترین سطح از آوریل ۲۰۲۵. این افزایش تصادفی نیست: ایران با تولید روزانه ۳.۴ میلیون بشکه، سومین تولیدکننده اوپک است و هر اختلالی شوک جهانی ایجاد میکند. آنچه بازارها را میترساند، «سناریوی هرمز» است: بسته شدن تنگه استراتژیک هرمز که ۲۱ میلیون بشکه نفت روزانه (۲۰ درصد عرضه جهانی) از آن عبور میکند. کارشناسان «موسسه لیپو» هشدار میدهند در صورت تحقق این سناریو، قیمت نفت به ۱۳۰ دلار میرسد و تورم جهانی را دچار اختلال میکند.
گاز؛ بحران پنهان اروپا: اروپا که هنوز از شوک قطع گاز روسیه بهبود نیافته، با تهدید جدیدی مواجه است: ۲۰ درصد گاز مایع جهان (الانجی) از خلیج فارس تأمین میشود. حملات احتمالی به تأسیسات قطر - بزرگترین صادرکننده الانجی جهان - قیمت گاز اروپا را از ۳۴ یورو به ازای مگا-ساعت به بالای ۵۰ یورو رسانده و صنایع انرژیبر آلمان و دیگر کشورهای اروپای غربی را زمینگیر میکند.
فصل دوم: اخلال در زنجیره تأمین جهانی
کاهش لجستیک دریایی: تشدید تنشها، بحران دریای سرخ را به تنگه هرمز گسترش میدهد. شرکتهای کشتیرانی مانند Maersk و MSC مسیرهای خود را به دور آفریقا تغییر میدهند که ۱۲-۱۰ روز به زمان سفر میافزاید و هزینه حمل هر کانتینر را یک میلیون دلار افزایش میدهد. بیمههای دریایی نیز ۳۰۰ درصد گران میشوند. این افزایش هزینهها، قیمت کالاهای مصرفی در اروپا را تا ۱۵ درصد بالا میبرد.
تضعیف تجارت هوایی: تعطیلی حریم هوایی ایران، عراق، سوریه، لبنان، اردن و اسرائیل، برخی هواپیمایی را ناگزیر به لغو پروازهای منطقهای کرده و هواپیماها را مجبور به مسیرهای طولانیتر. پروازهای اروپا به آسیا ۴۰ درصد گرانتر شده و خطوطی مانند لوفت هانزا ۵ درصد از ارزش سهام خود را از دست دادهاند. این اختلالات، زنجیره تأمین کالاهای فاسدشدنی، چون غذا و برخی داروها را بیشتر تهدید میکند و برخی، چون محصولات الکترونیک را باز هم تهدید میکند، اما کمتر.
فصل سوم: اثر دومینویی درگیری بر سایر بازارها و کالاها
به سمت طلا و دلار
بازارهای مالی با واکنشهای غریزی، ژرفای بحران را بازتاب میدهند، ارزش پول ملی ایران به میزانی ناپیدا (به سبب تعطیلی بازارها) کاهش یافت؛ مثلا دلار به میزانی یقینا شگرف بالا رفت؛ طلا بسیار بالا رفت و به دنبال آن، بانک مرکزی، پلتفرمها را از معامله، باز داشت؛ قیمت طلا ۱.۴ درصد افزایش یافت و به ۳۴۰۰ دلار در هر اونس رسید؛ شاخص جهانی دلار ۰.۶ درصد بالا رفت؛ بیتکوین ۸ درصد سقوط کرد و همچنین بورسهای آسیا و اروپا ۲ - ۴ درصد ریزش کردند.
ایجاد تورم در زمینههای گوناگون
صندوق بینالمللی پول هشدار میدهد هر ۱۰ دلار افزایش بهای نفت، تورم جهانی را ۰.۴ درصد بالا میبرد. برای اقتصادهای آسیبپذیر (به سبب جمعیت بالا و مدیریت ضعیف)، چون ایران، مصر و پاکستان، به معنای افزایش ۳۰ درصدی قیمت نان و شورشهای اجتماعی احتمالی ست. بانک جهانی پیشبینی میکند ۹۰ میلیون نفر دیگر در جهان (در صورت تداوم درگیری اسرائیل-ایران و مشارکت همپیمانان اسرائیل)، به دلیل اختلالات زنجیره تأمین، زیر خط فقر شدید بروند.
فصل چهارم: اقتصاد سیاسی بحران
ایالات متحده؛ برد استراتژیک در آشفتگی: آمریکا با ذخایر استراتژیک ۴۰۲ میلیون بشکهای (پوشش ۲۳.۸ هفتهای واردات خالص) و افزایش تولید شِیل به ۱۳.۲ میلیون بشکه در روز، بزرگترین بَرَنده بحران است. افزایش قیمت نفت، تراز تجاری این کشور را بهبود میبخشد. تحریمهای جدید که در دفتر کنترل سرمایههای خارجی در وزارت خزانه داری ایالات متحده تحت مدیریت اسکات بِسِنت در خیابان پنسیلوانیا در واشنگن دی سی در این روزها یقینا وضع میشود علیه ایران، نیز بازار انرژی ایران، روسیه و چین را تحت فشار قرار میدهد.
چین؛ معاملهگر مرموز: چین که ۷۰ درصد نفت ایران را، زیر قیمت و با تخفیفهای چشمگیر، این سرمایه خدادادی ایرانیان را در دو دهه اخیر خریداری میکند، با کاهش احتمالی صادرات ایرانی مواجه است. اما پکنی که از یک و نیم دهه پیش تحت مدیریت شی جین پینگ است، از آشفتگی غرب برای گسترش نفوذ در خاورمیانه بهره میبرد. قراردادهای جدید از موضوع قدرت با موضوع الانجی با قطر و امارات، امنیت انرژی اقتصاد دوم جهان را تضمین میکند.
خلیج فارس؛ سود و خطر: کشورهای حاشیه خلیج فارس از افزایش قیمت نفت سود میبرند، اما میزبان پایگاههای آمریکاییاند که هدف تهدیدهای جمهوری اسلامی قرار دارند. تناقضی تراژیک: ثروت بیشتر، امنیت کمتر.
فصل پنجم: سناریوهای محتمل برای قیمت سوخت
بر اساس تحلیل «گروه ژئوپلیتیک لازارد»:
سناریو پایه (احتمال ۴۰ درصد): تداوم درگیری محدود؛ قیمت نفت ۸۰-۷۵ دلار
سناریو تشدید (احتمال ۳۰ درصد): حمله به تأسیسات نفتی خلیج فارس؛ قیمت نفت ۱۰۵-۸۵ دلار
سناریو بحرانی (احتمال ۲۰ درصد): بسته شدن موقت تنگه هرمز؛ قیمت نفت ۱۲۰ دلار
سناریو فاجعه (احتمال ۱۰ درصد): جنگ تمامعیار منطقهای؛ قیمت نفت ۱۵۰+ دلار و رکود جهانی
نتیجه: درگیریهایی که در خاورمیانه ادامه دارد
این درگیری، تنها یک نبرد نظامی نیست؛ آزمایشی است برای تابآوری نظام اقتصاد جهانی که همچنان به نفت خاورمیانه اعتیاد دارد. اروپا که درس وابستگی به گاز روسیه را فراموش کرده، اکنون در دام انرژی خلیج فارس گرفتار شده. قدرتهای بزرگ از بحران سود میبرند، در حالی که فقرای جهانی قربانی تورم و گرسنگی میشوند. تا زمانی که اقتصاد جهان بر پایه سوختهای فسیلی بنا شده، خاورمیانه صحنه نبردهای مستقیم و نیابتی باقی میماند؛ به عبارتی زنجیره تأمین جهانی، گروگان ژئوپلیتیک است.