سود صادرات سیمان فقط هزار تومان برای هر پاکت ۵۰ کیلویی! / ما تولید نداریم که صادر کنیم
به گزارش نبض بازار،علیمحمد بد، فعال صنعت سیمان، در گفتوگو با نبض بازار با انتقاد از نگاه تجاری به صادرات سیمان، تأکید کرد: «صنعت سیمان برخلاف بسیاری از صنایع صادراتمحور، ذاتاً یک صنعت محلی (لوکال) است و سیمان کالایی نانتریدبل محسوب میشود. این یعنی در تجارت جهانی جابهجایی و صادرات این کالا بسیار محدود است؛ چراکه هم حجم بالایی دارد و هم ارزش افزودهاش پایین است.»
وی با اشاره به ویژگیهای ساختاری سیمان ادامه داد: «در دنیا سالانه حدود ۴ میلیارد تن سیمان تولید میشود، اما کمتر از ۲ درصد آن جابهجا میشود. این آمار نشان میدهد که سیمان نه تنها کالای صادراتمحوری نیست، بلکه در همان محلی که تولید میشود، مصرف هم میشود. از همین رو، نباید انتظار داشت که صادرات سیمان نقشی اساسی در تراز تجاری کشور ایفا کند.»
صادرات سیمان، تنها ۰.۲ درصد از کل صادرات کشور را تشکیل میدهد
علی محمد بد با انتقاد از مقایسه نادرست سیمان با کالاهای پرمزیت صادراتی مانند نفت و پتروشیمی، گفت: «مثلاً اگر در بهترین حالت ما بتوانیم ۱۰ میلیون تن سیمان صادر کنیم و قیمت هر تن را هم ۲۰ دلار در نظر بگیریم، کل ارزآوری این صادرات حدود ۲۰۰ میلیون دلار خواهد بود. در حالی که صادرات کشور بیش از ۷۰ میلیارد دلار است. سهم سیمان در بهترین حالت حدود ۰.۲ درصد میشود که رقم بسیار ناچیزی است.»
او با ذکر مثالی درباره سود ناچیز صادرات سیمان گفت: «الان هر پاکت سیمان ۵۰ کیلویی شاید در بازار هزار تومان سود داشته باشد. شما تصور کنید برای هزار تومان باید ۵۰ کیلو بار را صادر کنید. این نه از نظر اقتصادی بهصرفه است، نه از نظر انرژی و حملونقل منطقی.»
صادرات سیمان فقط وقتی صرفه دارد که کارخانه در نزدیکی مرز یا بندر باشد
این کارشناس صنعت سیمان افزود: «هزینه حملونقل در صادرات سیمان بسیار بالاست و معمولاً از خود ارزش کالا بیشتر میشود. تنها در شرایط خاصی مانند نبود تولید داخل در کشور مقصد، یا وقوع جنگ و بحران، ممکن است صادرات سیمان به آن منطقه توجیهپذیر باشد. مثلاً بعد از جنگ عراق یا در شرایط خاص افغانستان. اما اینها بازارهای مقطعی هستند و نمیتوان روی آنها برای برنامهریزی بلندمدت حساب کرد.»
او یکی از معضلات جدی این صنعت را جانمایی نامناسب واحدهای تولیدی دانست و گفت: «کارخانههای سیمان ما اغلب در مناطق مرکزی کشور احداث شدهاند؛ جایی که دسترسی به بندر و مسیر صادراتی ارزان وجود ندارد. اگر قرار باشد سیمان صادر شود، باید کارخانه کنار آب و در نزدیکی بندر باشد تا حملونقل بهصرفه شود. ولی چنین امکانی برای بیشتر واحدهای ما فراهم نیست.»
چالش اصلی صنعت سیمان، نبود سوخت و برق پایدار است
علیمحمد بد همچنین با تأکید بر بحران انرژی در کشور، آن را اصلیترین چالش صنعت سیمان دانست و اظهار داشت: «وقتی برق و گاز نیست، تولیدی هم نیست. کاهش تولید باعث میشود که نه تنها صادرات ممکن نباشد، بلکه حتی نیاز داخل هم تأمین نشود. چطور میخواهیم صادر کنیم وقتی برق نداریم که کورهها روشن بمانند؟»
وی با نگاهی کلنگر به مسئله گفت: «فرض کنید در زندگی شخصیتان هم زمستان باشد، برق و گاز نباشد، نمیتوانید غذا بپزید یا خودتان را گرم کنید. حالا همین را تعمیم بدهید به صنعت. صنعت سیمان هم همین وضعیت را دارد. اگر انرژی نباشد، تولید متوقف و همه چیز مختل میشود.»
در پایان، این فعال صنعت سیمان گفت: «صادرات سیمان را نباید بهعنوان یک مزیت ملی ببینیم. این کالا عمدتاً برای مصرف داخل است و ارزش افزوده صادراتیاش در برابر هزینههایش بسیار پایین است. سیاستگذاری در این حوزه باید بر مبنای تأمین پایدار انرژی، بازسازی و نوسازی کارخانهها و تأمین نیاز داخلی باشد. در غیر این صورت، هر نوع نگاه صادراتمحور، تنها هزینهزاست و دستاورد اقتصادی خاصی برای کشور ندارد.»