صفحه نخست

عکس

فیلم

بانک

بیمه

اقتصاد کلان

خودرو

بورس

صنعت

انرژی

گردشگری

طلا و ارز

فناوری

معیشت

پلاس

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۷۸۶۲۵
۰۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۰

حرف‌های دردناک دختر بزرگ سردار موسوی؛ سرتیم حفاظت رئیسی!

دختران سردار موسوی خاطراتشان را با پدرشان مرور کردند.

به گزارش نبض بازار، گوشه‌ای از خاطرات و حرف‌های دختران سردار موسوی را با پدرشان بخوانید.

دختر شهید موسوی گفت: گفتم بابا مگه شما سردار نیستی؟ چرا تصویرت را در تلویزیون نشان نمی‌دهند؟ چرا در اینترنت نیستی؟ پدرم گفت «نشون می‌ده بابا!». یک روز بعد و بعد خبر شهادت بابا، همهٔ مردم ایران تصویر پدرم را دیدند و فهمیدند که سرتیم حفاظت رئیس جمهور، بابای مهربان من است.

دختر کوچک شهید موسوی اضافه کرد: از وقتی بابا محافظ آقای رییسی شد، آخر هفته‌های خانهٔ ما، آخر هفته‌های بدون حضور بابا بود.

فاطمه زهرا دختر بزرگ شهید می‌گوید: همه فکر می‌کنند نظامی‌ها آدم‌های خیلی جدی هستند. اما اصلا اینطور نیست. مهر پدرم و رقت قلبش مثال زدنی بود. پدرم نه فقط تکیه گاه ما که تکیه گاه یک فامیل بود. بعد از شهادتش در همین یکی دو روز فهمیدیم که چه گره‌هایی را باز کرده، خیلی‌ها آمدند و از گره گشایی‌های پدرم می‌گفتند. حتی از شهر‌های دیگر. آدم‌هایی که ما اصلا آن‌ها را نمی‌شناختیم.

منبع: عرشه آنلاین

ارسال نظرات