توسعه فولاد توسعه اقتصاد کشور
به گزارش نبض بازار ، توسعه چه درتعریف و تشخیص و چه درعمل همواره یکیاز بحث برانگیزترین موضوعات اقتصادی بوده است. از بین بردن فقر و نابرابری که گریبانگیر بسیاری از جوامــع دهــه های 50 و 60 میلادی شده بود، روزبه روز مورد توجه بیشـتری قـرار میگرفت و در این دوران بود که زمینه ظهور اقتصاددانان توسعه برای ارائه نظرات و الگوهای گوناگون برای رهایی از این مشکلات فراهم میشد. اولین گروه از اقتصاددانان در تعریف توسعه بیشتر بر رشد اقتصادی تأکید می کردند.
رویکرد رفاه اقتصادی به توسعه سبب شد تا میزان مصرف کالاها وخدمات به عنوان اساس رفاه اقتصادی درنظرگرفته شود ازاین رو، برای سنجش میزان رفاه و توسعه (و یا اندازه مصرف کالاها و خدمات)، درآمد ملی به عنوان یک معیارکلی مورد توجه قرار گرفت. دراین رویکرد از مسئله فقر و نحوه توزیع درآمد با این فرض که با افزایش تولید ناخالص ملی همه بهره مند خواهند شد و منافع این افزایش درآمد ملی به همه مردم میرسد، چشم پوشی شد.
مخالفتها با این تلقی از توسعه دراواسط دهه 1970 به اوج خود رسید چرا که بسیاری از کشورها اگرچه اهداف رشد اقتصادی خود را تحقق بخشیدند اما، شرایط زندگی توده مردم و بخشهای زیادی از آنها تغییر نکرد. به این ترتیب بود که بعضی از وظایف جدید توسعه مانند «رشد همراه با عدالت» و «توزیع مجدد رشد» مورد توجه اقتصاددانان توسعه قرارگرفت و مفاهیم اجتماعی و انسانی جایگاه ویژه خود را در تعاریف توسعه پیدا کردند. در گزارش توسعه انسانی سال 1996 که به بحث رابطه رشد اقتصادی و توسعه انسانی می پردازد، آمده است: «علیرغم رشد سریع اقتصادی در پانزده کشور طی سه دهه گذشته، تعداد 6/1 میلیارد نفر از مردم جهان فقیرتر شده و وضع زندگیشان بدتر از پانزده سال پیش شده است.» در واقع این گزارش تأکید میکند که اگر سیاست های پیشگیرانه ای جهت توزیع مناسب رشد اتخاد نشود، رشد مناسبی برای مردم به دست نخواهد آمد. «پیام محوری گزارش توسعه انسانی 1996 بیان میدارد که هیچ پیوند خودکاری میان رشد اقتصادی و توسعه انسانی وجود ندارد. اما هنگامی که این پیوندها از طریق سیاست گذاری وتصمیم آگاهانه برقرار شد، این دو متقابلا بر هم تأثیر می گذارند و رشد اقتصادی به نحو مؤثر و سریعی به بهبود توسعه انسانی کمک خواهد کرد.»
به مرور زمان جایگاه انسان و توجه به شأن واقعی او جزء اصلی تعاریف توسعه واقع شد وتوسعه به یک حرکت همه جانبه شامل تغییرات عمده در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و نهادهای ملی برای رسیدن به رفاه گسترده انسانی تبدیل گردد. امروزه جزء اصلی رفاه انسان ها را گسترش انتخاب های فردی تشکیل می دهد. جوامعی که درآنها افراد قدرت انتخاب بیشتری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و آزادی بیان آرا و عقاید شخصی دارند، در فراهم کردن رفاه انسانی، که علاوه بر مصرف کالا و خدمات، سایر نیازهای ذهنی را نیز در بردارد، موفقتر بوده و توسعه یافته تر هستند، بنابراین مشاهده میشود که در تکامل مفهوم توسعه از رشد اقتصادی به توسعه انسانی، اهداف توسعه بسیارگسترده تر شده است.
مجتمع فولاد مباکه در حال حاضر نقش بسیار مهمی در اقتصاد کشور دارد و در توسعه ی اقتصادی کشور فولاد مبارکه یک بعد تعیین کننده از برنامه هاو راهبردهاست. رویکرد رفاه اقتصادی که در ابتدای گزارش از آن صحبت شد در مجتمع فولاد مبارکه و در رابطه ی بین مدیران و پرسنل و اقشار مختلف مردم بسیار لحاظ می شود. به عنوان مثال بعد از سیلاب هایی که در کشور به وقوع پیوست و صحنه های دلخراشی که به وجود آمد یا توجه به ماهیت فولاد مبارکه شاید کسی از آنها انتظار نداشت که به این مسئله ورود کنند اما خاصیت سازمانی این مجتمع تولیدی که حالا دیگر در بین یکان یکان پرسنل آن دیده می شود باعث شد حضور تمام قد و پررنگ آنها را داشته باشیم. در خصوص توزیع مجدد رشد نیز باز همین قاعده صادق است به این جهت که در ارزیابی هایی که هرساله در مجنمع فولاد مبارکه صورت می گیرد تدابیری جهت بهره وری بیشتر اتخاد می شود که وقتی آن را در خطوط تولید فولادمبارکه تزریق می کنند شاهد اقتصاد با نشاطی در حوزه ی صنعت هستیم. در واقع باید مفهوم توسعه امروز در صنعت فولاد کشور از شعار فاصله ی نوری دارد و قرابت بسیار عجیبی با مدیریت جهادی و عملکرد روشنگرانه دارد.