صفحه نخست

عکس

فیلم

بانک

بیمه

اقتصاد کلان

خودرو

بورس

صنعت

انرژی

گردشگری

طلا و ارز

فناوری

معیشت

پلاس

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۷۲۰۸
۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۵

اختلاف حقوق معلمان ایران و اروپا چقدر است ؟

بر اساس داده‌های موجود و بودجه ۱۴۰۱، میانگین حقوق معلمان در کشور ما رقمی در حدود ۷ میلیون تومان است .

به گزارش نبض بازار، در حالی که در یک نگاه توسعه محور معلمان باید  از حقوق بالایی برخوردار باشند اختلاف درآمد فرهنگیان در ایران و اروپا ،تفاوت نگاه به اهمیت این شغل را در ایران و غرب نشان می‌دهد.

میانگین حقوق سالانه معلمان در اروپا رقمی در حدود ۳۶ هزار یورو است که با احتساب نرخ ۴۶ هزار تومانی یورو به ۱۴۰ میلیون تومان برای هر ماه می‌رسد.

این رقم نشان از آن دارد که اختلاف حدود ۲۰ برابری و یا ۲ هزار درصدی بین دستمزد‌های معلمان ایرانی و اروپایی وجود دارد. با این وجود بسیاری از معلمان اروپایی از وضعیت حقوق‌های خود رضایت ندارند.

معلم و دبیران هزاران مدرسه در انگلستان و ولز قرار است در ماه فوریه پس از رای اتحادیه‌ها به اعتصاب سراسری کشور بپیوندند. به این ترتیب مدارس تعطیل خواهند شد.

در مجارستان، هزاران معلم در اواخر سال گذشته در بوداپست، پایتخت کشور، راهپیمایی کردند و خواستار افزایش حقوق و اصلاحات فوری از سوی دولت شدند. حدود ۵۰ معلم حتی به دلیل «نافرمانی مدنی» در این کشور پس از اعتصابات از کار اخراج شده اند.

این بخشی از تصویر گسترده از ضعف در سیستم آموزشی اروپاست. همه این‌ها در حالیست که اروپا با کمبود معلم روبروست.

در فرانسه در حال حاضر ۴ هزار پست خالی وجود دارد، آخرین برآورد‌ها در آلمان نشان می‌دهد که تا سال ۲۰۲۵ این کشور ۲۵ هزار پست معلم خالی خواهد داشت. اعتراض معلمان عمدتاً به دلیل شرایط کاری و دستمزد‌های پایین است.

تفاوت قابل توجهی در حقوق معلمان در کشور‌های اروپایی وجود دارد. بر اساس داده‌های کشوری که توسط کمیسیون اروپا گردآوری شده است، حقوق اولیه ناخالص رسمی سالانه در مدارس دولتی در آموزش متوسطه از ۴ هزار و ۲۳۳ یورو در آلبانی تا ۶۹ هزار و ۷۶ یورو در لوکزامبورگ در سال ۲۰۲۰ - ۲۰۲۱ متغیر بوده است.

درآمد معلمان در فرانسه و ایتالیا نصف درآمد آن‌ها در آلمان است. از لوکزامبورگ که بگذریم، حقوق اولیه سالانه تنها در دو کشور بالای ۵۰ هزار یورو است: سوئیس ۶۶ هزار و ۹۷۲ و آلمان ۵۴ هزار و ۱۲۹ یورو.

اما بلغارستان با ۷ هزار و ۷۳۱ یورو کمترین دستمزد سالانه معلمان را در بین کشور‌های عضو اتحادیه اروپا داشت. این رقم در چندین کشور دیگر اتحادیه اروپا مانند لتونی، اسلواکی، مجارستان، رومانی و لهستان نیز کمتر از ۱۰ هزار یورو است.

استاندارد قدرت خرید نرخی است که توسط اداره آمار اتحادیه اروپا، یورواستات تعریف شده است. آمار‌ها نشان می‌دهند که تفاوت‌های زیادی بین قدرت خرید معلمان در کشور‌های عضو وجود دارد.

بر خلاف کلیشه‌های مرسوم می‌بینیم که در کشور‌های منطقه بالکان همچون مونته نگرو و مقدونیه شمالی که خارج از اتحادیه اروپا هستند، حقوق معلمان نسبت به چندین کشور دیگر اتحادیه اروپا بالاتر است. با کمال تعجب، ترکیه از بسیاری از کشور‌های اروپایی در جایگاه بهتری قرار دارد.

نسبت حقوق معلمان به حداقل دستمزد نشان می‌دهد که معلمان در مقایسه با حداقل دستمزد در هر کشور چقدر حقوق می‌گیرند. این نسبت با تقسیم دستمزد ناخالص معلم بر حداقل دستمزد ناخالص محاسبه می‌شود. این نسبت در آلمان با ۲.۸ بالاترین است، در حالی که لهستان با ۱.۱ کم‌ترین نسبت را دارد.

به عبارت دیگر، حقوق اولیه معلمان در لهستان بسیار نزدیک به حداقل دستمزد است، در حالی که معلمانی که در مدارس دولتی آلمان شروع به کار می‌کنند، نزدیک به سه برابر حداقل دستمزد دریافت می‌کنند.

میانگین نسبت در بین ۲۱ کشور اتحادیه اروپا ۱.۸۶ است در حالی که این نسبت در فرانسه و یونان فقط ۱.۴ است.

بالاترین نسبت حقوق به تولید ناخالص داخلی سرانه در مقدونیه شمالی با ۱.۲۸ و کمترین آن در ایرلند با ۰.۴۵ است. در حالی که آلمان یکی از کشور‌هایی است که بالاترین تولید ناخالص داخلی سرانه را در اروپا دارد، ۱.۲۶ درصد، به این معنی که معلمان متوسطه هنوز بیشتر از متوسط تولید ناخالص داخلی سرانه درآمد دارند. در مقابل، این نسبت در فرانسه فقط ۰.۷۱ است.

کمبود نگران کننده معلمان در اروپا
نرخ حضور معلمان به نسبت شاگردان در اروپا افزایش یافته است و این موضوع آینده آموزش و پرورش در اروپا را به خطر می‌اندازد.

شرایط متفاوت در ایران
وضعیت معلمان در ایران به گونه‌ای است که میانگین حقوقشان از حداقل دستمزد بالاتر بوده، اما حقیقتا این میزان از حقوق اگر در واقعیت جامعه و به دور از آمار‌های عجیب دولت، مورد بررسی قرار بگیرد، می‌بینیم که دستمزد معلمان توانایی تامین استاندارد‌های ساده زندگی را نیز نخواهد داشت.

البته معلمان در ایران به دلیل کارساز نبودن طرح مطالبات‌شان، به شیوه دیگری با مشکل برخورد کرده اند و اکثر آن‌ها برای گذران زندگی به شغل‌های دوم و بعضا کاذب روی آورده اند که این موضوع می‌تواند زنگ خطری جدی باشد برای افول و فروپاشی قشر فرهنگی جامعه، که به تعلیم و تربیت فرزندان کشور می‌پردازد.

 

ارسال نظرات