گسترش عقلانیت در سایه شرایط کرونایی
157063598
ب گزارش نبض بازار شیوع کرونا هرچند هزینه‌های زیادی را برای کلیت جامعه به همراه داشت، اما موجب شکل‌گیری فضاهای جدیدی در جامعه هم شد. به عنوان مثال در روابط اجتماعی، افزایش مهارت‌های ارتباطی را در طول دوران قرنطینه و فاصله‌گذاری فیزیکی ایجاد کرد و یا با افزایش مهارت مردم در حوزه فضای مجازی، تسهیلاتی را برای گسترش «دولت الکترونیک» برای جامعه فراهم نمود. اصلاح بسیاری از رویه‌ها به ویژه در زمینه جذب «سرمایه اجتماعی» حاکمیت و جلب «اعتماد عمومی» و یا اصلاح روندهای «نظام رسانه‌ای»، همگی از مهم‌ترین دستاوردهایی است که در شرایط جدید ایجاد شده است.

«سید حسین سراج‌زاده»، جامعه شناس و استاد دانشگاه در این زمینه با پژوهشگر ایرنا گفتگو داشته که نظرات وی در رابطه با ابعاد فرهنگی و اجتماعی شیوع بیماری کرونا خواندنی است.

به نظر شما ابعاد اجتماعی شیوع کرونا چیستند؟

در مرحله نخست باید گفت که شیوع کرونا به طور مستقیم بر روی سلامت مردم اثر دارد. اولین اثر آن هم در رابطه با مرگ و میری هست که در بین مردم جامعه رواج پیدا کرده و در مرحله بعدی نحوه پیشگیری و تبعاتی است که این نحوه از پیشگیری یعنی «قرنطینه» بر روی مردم دارد. شیوع کرونا از این حیث می‌تواند مهم بوده و پیامدهای بارز فرهنگی و اجتماعی به همراه داشته باشد.

هرچند در رابطه با پیامدها و ابعاد دقیق اجتماعی و فرهنگی کرونا باید مطالعه دقیقی را صورت داد اما، می‌توان در این زمینه حدس‌هایی هم زد. به عنوان مثال در عرصه اقتصاد، این بیماری تمامی کشورهای درگیر با کرونا را با یک «رکود» جدی روبرو کرده است. چنانچه در نظریات جامعه‌شناسی هم با آن روبرو هستیم، این رکود اقتصادی می‌تواند موجب تشدید بسیاری از رفتارهای نابهنجار اجتماعی شود. بی‌تردید رکود اقتصادی نخستین تاثیرش را بر روی اقشار آسیب‌پذیر دارد. فقر و بیکاری پیامد رکود اقتصادی است، به ویژه اگر دولت‌ها در چنین شرایطی برنامه مشخصی برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر نداشته باشند و یا بنیادهای خیریه و سازمان‌های مردم نهاد در این زمینه فعالیت نداشته و یا کمتر فعال باشند، این فشارهای اقتصادی ناشی از رکود می‌تواند بر زندگی عمومی افراد تاثیرگذار و نگران کننده هم باشد.

افزایش اختلافات درون خانوادگی و یا افزایش نرخ جرایم و ... نمونه‌ بارز آن است. در بخش دیگر هم باید به روابط اجتماعی اشاره داشت. در شرایط بوجود آمده بسیاری از روابط معمول اجتماعی نظیر دید و بازدیدها و مناسک اجتماعی در حوزه خانوادگی، فرهنگی و دینی به حالت تعلیق درآمده است. البته باید اشاره داشت خود این موارد پیامدهای اقتصادی هم دارد. تداوم شرایط در خانه ماندن و کاهش ارتباطات اجتماعی و شغلی می‌تواند موجب افسردگی و اختلالات روانی در درون خانواده شود، چرا که در درون خانواده نوعاً افراد به صورت طولانی مدت با یکدیگر حضور دارند و از آن‌جایی که این حضور تاکنون به این حالت اتفاق نیافتاده و بیشتر افراد جامعه ما هم مهارت‌های گفتگویی و تعاملی خوبی ندارد، می‌تواند موجب درگیری‌ها و تنش‌های خانوادگی شده و ارتباطات عاطفی درون خانواده‌ها را هم متاثر کند. خوشبختانه در شرایط کنونی فضای مجازی تا حد قابل ملاحظه‌ای این فضا را تعدیل کرده اما نمی‌تواند به‌طور کامل خلاء ناشی از ارتباطات حضوری را پر کند.

 

رفتار مردم در ارتباط با کرونا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من وقتی از واژه مردم استفاده می‌کنیم باید توجه داشت که نباید آن‌ها را دارای الگوهای یکپارچه رفتاری درنظر گرفت، چرا که الگوهای رفتاری مردم با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. با این ملاحظه، در جامعه الگوهای رفتاری مفاوتی داریم که تحت تاثیر تحصیلات، سطح نگرش‌های دینی، طبقه اجتماعی و سطح معیشت قرار دارند که می‌توانند در مواجه با کرونا هم موجب رفتارهای متفاوتی باشند. اما به نظر من هم‌اکنون یک الگوی کنش و رفتار «عقلانی» هست که نوعاً طبقه متوسط به بالای جامعه ایران و یا افراد تحصیلکرده‌تر دارند. آنها بر مبنای اطلاعات علمی ارائه شده از سوی جامعه پزشکی و سایر رشته‌های علمی عمل می‌کنند. مثلاً کاهش ارتباطات و انجام برخی از اصول و قواعد بهداشتی مانند شستن منظم دست‌ها و ... برای جلوگیری از شیوع کرونا، توسط بسیاری از مردم رعایت شده است. کاهش سفرهای نوروزی همگی در این زمینه قابل توجه‌اند.

بی‌توجهی مردم هم الگوی دیگر است که خود ناشی از دو عامل است. یکی سهل‌انگاری و بی مبالاتی، که خود ناشی از ناآگاهی و برخی از برداشت‌های نادرست سنتی از دین و رویکردهای «تقدیرگرایانه» است. عامل دیگر هم شرایط اقتصادی و فشار معیشتی است، به‌گونه‌ای که افرادی که زندگی اشان با درآمدهای ناشی از کار روزانه تامین می‌شود، اگر بخواهند هم نمی‌توانند در خانه بمانند.

به نظر من در سال‌های اخیر رشد آموزش عالی و وجود شبکه‌های مجازی همه موجب شده‌اند که سطح آگاهی مردم و بینش علمی در بین آنها بالاتر برود و بخش زیادی از آنها بسیاری از توصیه‌های بهداشتی را جدی بگیرند. مثلاً گفته می‌شود سفرهای نوروز امسال نزدیک به ۷۰ درصد کاهش داشته است. هرچند بخش دیگر (۳۰ درصد) هم چنین اقدامی نکردند و به چشم می‌آیند، اما می‌توان گفت این بخش هم بیشتر شامل کسانی است که برداشت‌های تقدیرگرایانه به موضوع داشتند و یا به لحاظ اقتصادی در مضیقه جدی بودند یا ضرورت‌هایی آنها را به سفر کشانده.

علل و دلایل رفتارهایی که توصیف کردید چیست؟

چنانچه پیشتر هم بدان اشاره کردم علل رفتارهای مردم ناشی از چند نکته بوده است: یکی رویکردهای عقلانی و علمی مردم به مسائل موجود و دیگری رویکرد تقدیرگرایانه و سنتی است و دیگری  ضرورت‌های تامین حداقل معیشت است که بدان پرداختم. اما باید به یک نکته دیگر هم در این زمینه اشاره داشت و آن هم نحوه «برخورد حکومت» است که بسیار تعیین کننده بوده و هست. بحران‌های این‌چنینی که نیاز به تصمیمات جدی در سطح ملی دارد، نیازمند حضور مداخله و برنامه‌ریزی سریع و هماهنگ حکومت است.

بنابراین تاخیر بوجود آمده در واکنش به موضوع و تردیدها و حرف‌های متفاوت مسئولان در خصوص بیماری، موجب شد تا مردم هم برداشت‌های دوگانه‌ای از موضوع داشته باشند. این مسئله به نظر من بسیار مهم است چرا که اگر حکومت برداشت روشن و واحدی در رابطه با کرونا داشت، و به موقع، منسجم، مصمم و شفاف وارد می‌شد، می‌توانست از نظر تشویق و حتی وادار کردن مردم به رعایت توصیه های بهداشتی لازم اثر زیادی داشته باشد.

 

راهکارهای اجتماعی مواجهه و غلبه بر کرونا چه هستند؟

در وهله نخست راهکارها به نوعی راهکارهای پزشکی هستند. به هر حال کرونا یک ویروس است که باید مهار و کنترل شده و از جامعه زدوده شود. در مرحله دوم نکته‌ای که وجود دارد همان بحث قرنطینه و فاصله فیزیکی است که همگی راهکارهای ارائه شده برای کنترل ویروس است. اما برای این‌که چنین مواردی اجرایی شود نیازمند بررسی زمینه‌ها و متغییرهای فرهنگی و اجتماعی هستیم. باید ببینیم که زمینه‌های اجتماعی فرهنگی اثر گذار بر توفیق برنامه‌های مهار این ویروس چه هستند. در این‌جا نوع برخورد حکومت بسیار موثر است. این که حکومت تا چه اندازه به صورت منسجم و با اطلاعات دقیق و شفاف اعتماد ایجاد می‌کند تا مردم هم با آن همراه باشند بسیار مهم است. اگر مردم پیام‌های متناقضی دریافت کنند، موجب بی‌اعتمادی می‌شود.

نکته دوم میزان اعتماد مردم به حکومت، سرمایه اجتماعی حکومت و «نظام رسانه‌ای» قابل اعتماد عوامل موثری هستند، که متاسفانه از مدت‌ها قبل در این زمینه با مشکل روبرو بوده‌ایم. به‌طور مثال عملکرد رسانه‌ای مانند صدا و سیما همواره با تردیدهای متفاوتی روبرو بوده است که این خود موجب بی‌اعتمادی جامعه به حکومت است. بخش دیگر هم که قبلاً بدان اشاره داشتم برخی دیدگاه‌های تقدیرگرایانه نادرست از آموزه‌های مذهبی است. اصلاح در این زمینه‌ها می‌تواند بسیار موثر و مفید واقع شود.

پیامدهای شرایط پیش آمده به واسطه  شیوع کرونا، در کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت برای جامعه  ایران چه خواهد بود؟

به صورت کوتاه مدت در زمینه اقتصادی، گروه‌های آسیب‌پذیر با مشکلات بیشتری در مقایسه با گذشته روبرو هستند. چرا که جامعه ما در این دوران در یک دوره رکود اقتصادی به سر می‌برد و طی سال‌های متمادی با نرخ تورم و بیکاری دو رقمی روبرو بوده است. این شرایط فشار زندگی بر فرودستان را به همراه داشته است. در اقتصاد می‌توان انتظار داشت که با ورشکستگی بنگاه‌ها و یا تشدید بیکاری روبرو باشیم. اما از جنبه اجتماعی باید گفت که در کوتاه مدت شیوع کرونا موجب شده تا «سواد رسانه‌ای» به میزان زیادی افزایش یابد که این امر می‌تواند به عنوان یک فرصت مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال انجام بسیاری از امور اداری در این مدت در فضای مجازی صورت گرفت که تداوم این امر با توجه به افزایش مهارت‌های مردم در فضای مجازی، می‌تواند موجب پی‌ریزی و  گسترش «دولت الکترونیک» در جامعه شود.

مضاف بر این موارد، یکسری از پیامدهای زیست محیطی هم در این خصوص قابل توجه است. شرایط کنونی موجب شده تا جامعه توجه بیشتری به محیط زیست داشته باشد که تداوم آن برای جامعه بسیار مفید و موثر است. در حوزه فرهنگ هم باید گفت نگرش‌های خردمندانه و عقلانی و کارشناسانه تقویت شده و در عرصه دین و مذهبی هم به نظر من در سنت‌های اصیل ادیان ابراهیمی، با توجه به ظرفیت‌های عقلانی که دارند نظیر اولویت داشتن «حفظ جان»،  شرایط جدید برداشت‌ها و تفسیرهای عقلانی‌تر از دین را تقویت می کند.