به گزارش نبض بازار- انتشار گزارشهای حسابرسی شده ۶ ماهه منتهی به شهریور ۱۴۰۴، زنگ خطری جدی را برای سهامداران و نهاد ناظر به صدا درآورده است. بررسی عملکرد شرکتهای بیمه آسیا، پارسیان، سامان، ما و نوین نشان میدهد که تورم کنترل نشدنی در دو بخش «درمان» و «لوازم یدکی خودرو»، ترازنامه فنی بیمهگران را به شدت تحت فشار قرار داده است.

۱. جهش ۵۰ درصدی خسارتها؛ نقدینگی که دود میشود
بررسی آماری نشان میدهد مجموع خسارت پرداختی این ۵ شرکت از رقم تقریبی ۱۶.۳ همت در ۶ ماهه ۱۴۰۳ به بیش از ۲۴ همت در ۶ ماهه ۱۴۰۴ رسیده است. بیمه آسیا به عنوان لیدر بازار، با ثبت بیش از ۱۱.۲ همت خسارت پرداختی، رشد ۵۱ درصدی را تجربه کرده است. اما این تمام ماجرا نیست؛ در بیمه «ما»، این جهش به رقم خیرهکننده ۷۵ درصد رسیده است. این نرخ رشد که فراتر از نرخ رشد حقبیمههای تولیدی است، عملاً حاشیه سود فنی شرکتها را به حداقل ممکن رسانده است.
۲. واقعیت تلخ «بیمه ما»؛ سود کاغذی یا عملیاتی؟
یکی از بحثبرانگیزترین گزارشها متعلق به «بیمه ما» است. در حالی که شرکت سود خالص ۶.۸ هزار میلیارد ریالی را نشان میدهد، اما بررسی دقیقتر فاش میکند که این سود تنها به لطف درآمد ۱۶.۷ هزار میلیارد ریالی حاصل از «سرمایهگذاریها و تسعیر ارز» حفظ شده است. نکته هولناک در صورت جریان وجوه نقد این شرکت نهفته است؛ جایی که جریان نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی از مثبت ۶.۵ همت در سال گذشته به «منفی ۱.۶ همت» در سال جاری سقوط کرده است. این یعنی هسته اصلی کسبوکار (بیمهگری) نه تنها نقدینگی تولید نمیکند، بلکه در حال بلعیدن منابع مالی شرکت است.
۳. نوسازی ناوگان ریسک یا پیر شدن استراتژی؟
مشابه آنچه در تحلیلهای کلان حوزه حملونقل دیده میشود، در صنعت بیمه نیز «عدم نوسازی مدلهای مدیریت ریسک» به چشم میآید. ثبات نسبی هزینههای زیرساختی در کنار جهش هزینههای اداری (که در برخی شرکتها رشد ۳۹ درصدی داشته)، نشان میدهد که تورم بدنه اداری فراتر از بازدهی اقتصادی پیش رفته است. شرکتهایی مانند بیمه نوین و پارسیان با رشد ۳۲ و ۳۹ درصدی خسارت، اگرچه وضعیت بهتری نسبت به رقبای پرریسک خود دارند، اما همچنان با چالش «فرسودگی سودآوری» دست و پنجه نرم میکنند.
۴. ریسک تمرکز؛ پاشنه آشیل سرمایهگذاریها
تحلیل یادداشتهای توضیحی نشان میدهد بیمهگران برای جبران زیانهای فنی، به شدت به سپردههای بانکی و صندوقهای درآمد ثابت وابسته شدهاند. این استراتژی اگرچه در کوتاهمدت از ریزش سود جلوگیری میکند، اما در برابر تورم واقعی کشور، قدرت خرید داراییهای سهامداران را حفظ نخواهد کرد. وابستگی ۹۰ درصدی سود خالص به درآمدهای غیرعملیاتی در برخی از این شرکتها، به این معناست که با کوچکترین نوسان در بازار سرمایه یا کاهش نرخ بهره، کل ساختمان سودآوری آنها فرو خواهد ریخت.
نتیجهگیری:
صنعت بیمه در نیمه اول ۱۴۰۴ نشان داد که بزرگ بودن لزوماً به معنای توانمند بودن نیست. منفی شدن جریان نقد عملیاتی در لیدرهای بازار، پیامی صریح به مدیران است: «مدل فعلی بیمهگری در ایران، با هزینههای فعلی همخوانی ندارد». اگر اصلاح ساختار مالی و تنوعبخشی به پرتفوی سرمایهگذاری در اولویت قرار نگیرد، حاشیه سود این نمادها در پایان سال مالی با تهدیدی جدی روبهرو خواهد بود.