به گزارش نبض بازار-شرکت بیمه آرمان (نماد: آرمان) در پایان هشتماهه نخست سال مالی ۱۴۰۴، مجموعهای از تضادهای نگرانکننده را در ترازنامه و گزارشهای فعالیت خود به نمایش گذاشته است. این شرکت که با سرمایه ثبت شده ناچیز ۳۰۰ میلیارد تومانی (در مقابل ۵۵۰ میلیارد تومان سرمایه ثبت نشده) عملاً در استانداردهای حداقلی نهاد ناظر دست و پا میزند، در پاییز امسال با دو چالش مواجه شده است: نخست، نسبت خسارت ویرانگر در رشتههای اجباری و دوم، گره خوردن سرنوشت مالی شرکت به پروندههای حقوقی نظیر «ملک پلاسکو». گزارش پیش رو نشان میدهد که «آرمان» بیش از آنکه یک نهاد بیمهگر پویا باشد، به شرکتی تبدیل شده است که تمام توان خود را صرف شفافسازیهای بیسرانجام و پوشاندن ناترازیهای عملیاتی با تکیه بر تجدید ارزیابی داراییها کرده است.

بررسی دقیق کارنامه ۸ ماهه بیمه آرمان حکایت از یک «خودکشی استراتژیک» در چیدمان پرتفو دارد. در حالی که شرکتهای چابک به سمت رشتههای با ضریب خسارت پایین حرکت میکنند، بیمه آرمان ۳۹ درصد از کل سبد خود (معادل ۷.۱ همت) را به شخص ثالث اجباری اختصاص داده است. این رشته به تنهایی ۶۶ درصد از کل خسارتهای پرداختی شرکت را در این مدت بلعیده است.
این ناهماهنگی میان «سهم از درآمد» و «سهم از خسارت»، نشاندهنده ضعف فاحش در واحد اکچوئری و نرخگذاری است. آرمان در حالی پوششهای ثالث را صادر میکند که به نظر میرسد توان ارزیابی دقیق ریسک را ندارد و صرفاً برای تأمین نقدینگی آنی جهت پوشش هزینههای جاری، اقدام به فروش پرتفوهای پرخطر میکند. رشته درمان نیز با سهم ۱۷ درصدی، وضعیتی مشابه دارد؛ خسارت پرداختی ۱.۹ همتی در این رشته، با توجه به ابعاد کوچک شرکت، مانند یک بمب ساعتی عمل میکند که هر لحظه ممکن است توانگری مالی شرکت را به سطح زیر صفر سقوط دهد.

ساختار سرمایه بیمه آرمان خود یک لطیفه تلخ در صنعت بیمه است. وجود ۵۵۰ میلیارد تومان سرمایه ثبت نشده در کنار ۳۰۰ میلیارد تومان سرمایه ثبت شده، نشاندهنده یک وقفه طولانی در فرآیندهای قانونی و احتمالا عدم اقبال سهامداران عمده برای تزریق نقدینگی واقعی است. این شرکت عملاً با سرمایهای فعالیت میکند که از نظر قانونی در حالت تعلیق قرار دارد.
این ناترازی باعث شده است که بیمه آرمان در رشتههای سودآوری مثل مهندسی و نفت و انرژی، سهمی ناچیز (مجموعاً ۵ درصد) داشته باشد؛ چرا که پروژههای بزرگ به دلیل رتبه توانگری پایین، ریسک خود را نزد این شرکت نمیآورند. در نتیجه، آرمان در یک «دور باطل» گرفتار شده است:، چون سرمایه و توانگری ندارد، ریسکهای باکیفیت به سراغش نمیآیند و، چون ریسکهای باکیفیت ندارد، مجبور است ریسکهای زیانده (مثل ثالث و درمان خرد) را بپذیرد تا ورشکسته نشود.
آمارهای ماه آبان نشاندهنده یک افت کیفیت معنادار نسبت به مهرماه است. در آبان ماه، رشد خسارت پرداختی در رشته درمان به شدت شتاب گرفته است. این موضوع نشان میدهد که قراردادهای درمانی که شرکت در ابتدای سال منعقد کرده، اکنون به مرحله «پیک خسارت» رسیدهاند. با توجه به ذخایر اندک شرکت، این حجم از خسارت در فصل زمستان میتواند نقدینگی آرمان را به نقطه انجماد برساند.
از سوی دیگر، سهم بیمههای زندگی در این شرکت (۴ درصد) عملاً نشاندهنده شکست کامل در حوزه خردهفروشی و جذب اعتماد عمومی است. بیمه آرمان در ذهن افکار عمومی، نه به عنوان یک شرکت حامی و سرمایهگذار، بلکه به عنوان شرکتی که همواره درگیر حواشی مدیریتی و توقف نماد بوده، ثبت شده است. عدم موفقیت در جذب بیمههای عمر یعنی شرکت از ارزانترین و پایدارترین منبع نقدینگی محروم است.
اگر بخواهیم با ارفاق، نقطه مثبتی در عملکرد آرمان بیابیم، شاید بتوان به سهم ۱۸ درصدی رشته مسئولیت اشاره کرد که ۳.۳ همت حقبیمه ایجاد کرده است. اما این فرصت نیز با نسبت خسارتهای نامتعارف در حال سوختن است. رشته مسئولیت که باید حاشیه سود امن شرکت باشد، در آرمان به دلیل عدم نظارت دقیق بر فرآیند صدور، به محلی برای نشت نقدینگی تبدیل شده است.
همچنین، حضور در رشتههای خاص مثل هواپیما و کشتی (هرچند با سهمهای ۱ درصدی) نشاندهنده تلاشهایی برای خروج از بازار سنتی است، اما این تلاشها به قدری کوچک و بیجان هستند که در اقیانوس خسارتهای ثالث و درمان دیده نمیشوند.
بیمه آرمان بیش از هر چیز از «بیثباتی استراتژیک» رنج میبرد. تغییرات مکرر در بدنه مدیریتی و عدم وجود یک نقشه راه شفاف برای خروج از زیان انباشته، باعث شده است که این شرکت صرفاً یک «واکنشگر» به بحرانها باشد تا یک «کنترلگر». شفافسازیهای مکرر در مورد اصلاحیههای مالی آذرماه، گویای آن است که حتی سیستمهای حسابداری داخلی شرکت نیز با خطاهای فاحش روبهرو هستند که نیاز به اصلاحات مکرر در کدال پیدا میکنند. این موضوع، اعتماد نهادهای ناظر و بیمهگذاران کلان را به کلی سلب کرده است.

بیمه آرمان در پایان ۸ ماهه ۱۴۰۴، در وضعیتی نیست که بتوان با خوشبینی به استقبال سال جدید مالی آن رفت. تکیه بر ملک پلاسکو و سایر داراییهای ثابت برای فرار از مجامع یا تأیید صورتهای مالی، تنها زمان خریدن برای یک فروپاشی احتمالی است. این شرکت برای بقا نیازمند یک جراحی فوقسنگین است که شامل:
تزریق فوری حداقل ۵ همت نقدینگی واقعی (نه فقط روی کاغذ).
توقف کامل پذیرش ریسک در رشتههای درمان و ثالث تا زمان اصلاح ضریب خسارت.
پاکسازی پروندههای حقوقی و شفافیت واقعی در بخش سرمایهگذاریها.