«نبض بازار» گزارش می‌دهد:
بانک سامان و پاسارگاد در قامت مقایسه

به گزارش نبض بازار-در سپهر مالی ایران، بانک پاسارگاد (وپاسار) و بانک سامان (سامان) دو قطب کاملاً متضاد را نمایندگی می‌کنند. پاسارگاد، محصول تفکر بانکداری توسعه‌ای و صنعتی است که بانک را به مثابه یک «هلدینگِ مادر» برای پروژه‌های عظیم ملی می‌بیند. در سمت دیگر، بانک سامان ایستاده است؛ بانکی که با پرستیژ بانکداری اختصاصی (Private Banking) و تمرکز بر خدمات ارزی و کارمزدی، خود را از درگیر شدن در پروژه‌های سنگین صنعتی مصون نگه داشته است. اما وقتی گزارش‌های عملکرد ۸ ماهه سال ۱۴۰۴ را ورق می‌زنیم، اعداد و ارقام حقایقی را فاش می‌کنند که در بیانیه‌های تبلیغاتی دیده نمی‌شود.

شکاف درآمد‌های عملیاتی؛ حجم در برابر کیفیت

بانک سامان و پاسارگاد در قامت مقایسه

اولین تفاوت فاحش در نگاه به درآمد‌های محقق شده است. طبق آمار ارسالی شما، بانک پاسارگاد تا پایان آبان ۱۴۰۴ به درآمد خیره‌کننده ۱،۲۲۵،۱۵۹،۱۳۹ میلیون ریال (معادل ۱۲۲.۵ همت) از تسهیلات اعطایی دست یافته است. در مقابل، بانک سامان درآمدی معادل ۳۳۶،۹۳۳،۰۶۱ میلیون ریال (۳۳.۶ همت) را ثبت کرده است.

بانک سامان و پاسارگاد در قامت مقایسه

در نگاه اول، پاسارگاد غولی است که ۳.۶ برابر سامان درآمد دارد. اما تحلیلگر هوشمند به سراغ «درآمد کارمزد» می‌رود. بانک سامان با وجود مقیاس کوچک‌تر، ۲۹.۹ همت درآمد کارمزد شناسایی کرده است (حدود ۸۹ درصد نسبت به درآمد تسهیلاتش). اما پاسارگاد با آن حجم عظیم از تسهیلات، تنها ۵۷.۱ همت درآمد کارمزد داشته است (تنها ۴۶ درصد نسبت به درآمد تسهیلات). این به زبان ساده یعنی: «سامان از خدمات پول درمی‌آورد و پاسارگاد از وام دادن.» در دنیای بانکداری مدرن، درآمد کارمزدی پایدارتر و کم‌ریسک‌تر از درآمد بهره‌ای است

جراحی سبد تسهیلات؛ استراتژی «مرابحه» و ریسک «ارز»

در هر دو بانک، عقد مرابحه بازیگر اصلی است. در پاسارگاد، مانده تسهیلات مرابحه به عدد باورنکردنی ۵،۶۴۲ همت رسیده است. این یعنی بخش بزرگی از نقدینگی بانک در قالب خرید‌های اقساطی و سرمایه در گردش شرکت‌ها قفل شده است.

بانک سامان و پاسارگاد در قامت مقایسه

نکته چالش‌برانگیز در پرونده پاسارگاد، تسهیلات ارزی است. مانده تسهیلات ارزی پاسارگاد در آبان‌ماه به ۳،۱۲۵ همت رسیده است. این حجم از دارایی ارزی، پاسارگاد را به شدت به تصمیمات بانک مرکزی در خصوص «نرخ تسعیر» وابسته کرده است. هرگونه تغییر در نرخ ارز، سود حسابداری این بانک را با نوسانات چند ده همتی رو‌به‌رو می‌کند.

بانک سامان و پاسارگاد در قامت مقایسه

در سمت مقابل، بانک سامان سبد خود را در مرابحه روی عدد ۱،۷۸۱ همت نگه داشته و تسهیلات ارزی آن تنها ۱۲۵ همت است. سامان به جای وام دادنِ ارزی، بر روی «گشایش اعتبار اسنادی» و «ضمانت‌نامه» تمرکز کرده که در سرفصل کارمزد‌ها خود را نشان می‌دهد. این یعنی ریسکِ نکول (عدم بازپرداخت) ارزی در سامان بسیار کمتر از پاسارگاد است.

پاشنه آشیل پاسارگاد؛ هزینه‌های مالی و ناترازی نقدینگی

یکی از مهم‌ترین بخش‌های گزارش آبان پاسارگاد که باید با خط قرمز زیر آن را کشید، هزینه ۱۴،۹۹۰،۱۷۱ میلیون ریالی در ماه آبان بابت «هزینه مالی» است. طبق توضیحات کدال، بخش عمده‌ای از این مبلغ مربوط به «فعالیت در بازار بین‌بانکی» است.

این عدد به چه معناست؟ وقتی یک بانک در یک ماه ۱۵۰۰ میلیارد تومان سود به بانک‌های دیگر بابت قرض گرفتن پول پرداخت می‌کند، یعنی با یک «تنگی نفس نقدینگی» جدی روبروست. پاسارگاد برای پرداخت سود سپرده‌های کلان خود یا تأمین مالی پروژه‌های میدکو، ناچار شده است با نرخ‌های بالای ۲۴ تا ۲۶ درصد از بازار بین‌بانکی نقدینگی جذب کند.

در همین بازه زمانی، بانک سامان مجموع هزینه‌های مالی‌اش (تجمعی ۸ ماهه) تنها ۳ همت بوده و در ماه آبان تنها ۵۰۰ میلیارد تومان هزینه مالی ثبت کرده است. سامان نه تنها به بازار بین‌بانکی پناه نبرده، بلکه مدیریت نقدینگی آن چنان چابک بوده که هزینه‌های مالی‌اش تقریباً یک‌سی‌ام پاسارگاد است.

ساختار سپرده‌ها؛ منابع گران در برابر منابع ارزان

نگاهی به سمت چپ ترازنامه (بدهی‌ها) نشان می‌دهد که پاسارگاد چگونه نقدینگی جذب می‌کند. این بانک در سپرده‌های بلندمدت سه ساله، مانده‌ای معادل ۴،۹۰۲ همت دارد. این یعنی بانک پاسارگاد برای سال‌های آینده خود را متعهد به پرداخت سود‌های بالا کرده است (تجمع سود سپرده‌ها در ۸ ماه بیش از ۱۰۰ همت بوده است).

اما بانک سامان استراتژی هوشمندانه‌تری را در پیش گرفته است. مانده سپرده‌های کوتاه مدت سامان ۱،۳۹۶ همت و قرض‌الحسنه جاری ریالی آن ۲۸۴ همت است. جذب سپرده‌های جاری و پس‌انداز که سودی به آنها تعلق نمی‌گیرد یا سود اندکی دارند، باعث شده بهای تمام شده پول در بانک سامان به مراتب پایین‌تر از پاسارگاد باشد. به زبان ساده، سامان «پولِ ارزان» جذب می‌کند و آن را با «کارمزد بالا» به جریان می‌اندازد، اما پاسارگاد «پولِ گران» جذب می‌کند تا پروژه‌های بزرگ را تأمین مالی کند.

اصلاحیه‌ها و شفافیت ارزی؛ درس‌هایی از مهرماه

در گزارش‌های ارسالی شما، اصلاحیه بانک سامان بابت مهرماه بسیار جالب توجه است. سامان صراحتاً اعلام کرده که بخش‌های ارزی را به دلیل «بخشنامه تسعیر ارز بانک مرکزی (مهر ۱۴۰۴)» اصلاح کرده است. این اصلاحیه نشان می‌دهد که سامان به سرعت اثرات تغییرات بخشنامه‌ای را در ترازنامه خود اعمال می‌کند.

پاسارگاد نیز در اصلاحیه خود بر افزایش هزینه‌های مالی ناشی از بازار بین‌بانکی تأکید کرده است. این صداقت در گزارش‌گری نشان می‌دهد که فشار نقدینگی بر پاسارگاد یک «اتفاق اتفاقی» نبوده و ریشه در ساختار تسهیلات‌دهی کلان این بانک دارد.

بنگاه‌داری؛ فرصت یا تهدید؟

مانده سرمایه‌گذاری‌های پاسارگاد در سهام به عدد ۹۹.۶ همت رسیده است. پاسارگاد عملاً مالک بخش بزرگی از صنایع پیشران کشور است. این یک استراتژی «ضد تورمی» است. در اقتصادی که تورم بالایی دارد، مالکیت کارخانه و معدن بهتر از داشتن پول نقد است. اما ریسک این استراتژی در «رکود» است. اگر پروژه‌ها به بهره‌برداری نرسند یا با مشکل فروش مواجه شوند، بانک با کوهی از دارایی‌های غیرنقدشونده رو‌به‌رو می‌شود.

سرمایه‌گذاری‌های سامان ۶۵ همت است که بخش عمده آن در اوراق بدهی دولتی (۱۴۷ همت) و سهام است. سامان ترجیح می‌دهد نقدشونده بماند. نسبت اوراق بهادار دولتی در سامان نشان می‌دهد که این بانک دستِ پرتری برای عملیات بازار باز (Repo) با بانک مرکزی دارد و هر زمان که اراده کند، می‌تواند اوراق خود را به نقدینگی تبدیل کند.

۱. وضعیت پاسارگاد (وپاسار): غول در تله نقدینگی پاسارگاد بانکی است که باید با دید بلندمدت به آن نگریست. دارایی‌های این بانک بسیار فراتر از قیمت تابلوی آن در بورس است. اما در کوتاه‌مدت، نبرد با «نرخ بهره» و «هزینه بین‌بانکی» انرژی بانک را گرفته است. پاسارگاد در حال عبور از یک تونل پرهزینه است تا به بهره‌برداری کامل از پروژه‌های زیرمجموعه‌اش برسد.

نمره مثبت: حجم عظیم دارایی‌ها و نفوذ در صنایع استراتژیک.
نمره منفی: بهای تمام شده بالای پول و ناترازی شدید نقدینگی در ماه آبان.

۲. وضعیت سامان (سامان): ماشینِ کارمزد و چابکی سامان در ۸ ماهه ۱۴۰۴ ثابت کرد که یکی از هوشمندترین مدیریت‌های منابع را در بین بانک‌های خصوصی دارد. تمرکز بر درآمد‌های کارمزدی (بدون درگیر کردن سرمایه بانک در وام‌های پرریسک) و مدیریت عالی نقدینگی، سامان را به یک گزینه کم‌ریسک برای سهامداران تبدیل کرده است.

نمره مثبت: ساختار عالی درآمد کارمزدی و عدم استقراض از بازار بین‌بانکی.
نمره منفی: مقیاس کوچک‌تر نسبت به رقبا و وابستگی به بخشنامه‌های ارزی برای شناسایی سود تسعیر.

اگر اقتصاد ایران به سمت رونق صنعتی و کاهش تورم برود، بانک سامان به دلیل ساختار تمیز و کارمزدمحور، سود‌های باکیفیت‌تری خواهد ساخت. اما اگر تورم همچنان پیشران اصلی اقتصاد باشد، پاسارگاد به دلیل مالکیت دارایی‌های فیزیکی و امپراتوری صنعتی‌اش، در بلندمدت برنده خواهد بود. با این حال، گزارش آبان ۱۴۰۴ زنگ خطری را برای مدیران پاسارگاد به صدا درآورد: «نمی‌توان تا ابد با استقراض از بازار بین‌بانکی، امپراتوری ساخت.»