به گزارش نبض بازار-بررسی عملکرد سهماهه شرکت ملی صنایع مس ایران (شرکت ملی مس) نشان میدهد اگرچه این شرکت همچنان یکی از بزرگترین بازیگران معدنی و فلزی کشور از نظر حجم تولید و فروش به شمار میرود، اما ترکیب نگرانکنندهای از افزایش هزینه مواد اولیه، شدت بالای مصرف انرژی و عدم توازن منابع و مصارف ارزی، سودآوری این بنگاه بزرگ را در موقعیتی شکننده قرار داده است. دادههای منتشرشده در کدال حاکی از آن است که سود حاصل از فروش، بیش از آنکه محصول بهرهوری عملیاتی باشد، نتیجه مقطعی قیمتهاست؛ روندی که در صورت تداوم شرایط فعلی، چشمانداز پایداری برای آینده شرکت ملی مس ترسیم نمیکند. این موضوع نشاندهنده نیاز فوری به اصلاحات راهبردی در بخشهای کلیدی تولید، انرژی و مدیریت ارزی است تا شرکت بتواند موقعیت خود را در بازار داخلی و جهانی تثبیت کند.


طبق صورتهای عملکرد ماهانه، مجموع فروش شرکت از ابتدای سال مالی تا پایان آبان ۱۴۰۴ به بیش از ۱۶۱۰ هزار میلیارد ریال رسیده است. از این رقم، حدود ۱۱۵۴ هزار میلیارد ریال مربوط به فروش داخلی و نزدیک به ۲۰۶ هزار میلیارد ریال حاصل فروش صادراتی است. بررسی دقیقتر نشان میدهد که فروش کاتد مس همچنان ستون اصلی درآمد شرکت محسوب میشود؛ بهطوری که فروش داخلی و صادراتی این محصول رویهمرفته سهمی تعیینکننده در جریان درآمدی شرکت ملی مس دارد.
با این حال، رشد مبلغ فروش الزاماً به معنای بهبود سود عملیاتی نیست؛ چراکه همزمان هزینههای تولید با شتابی نزدیک و در مواردی بیشتر، در حال افزایش است. برای مثال، هزینههای مربوط به انرژی، مواد اولیه و خدمات پشتیبانی، فشار قابل توجهی بر حاشیه سود وارد کردهاند. به بیان دیگر، شرکت با وجود ثبت فروش بالا، با چالشهای جدی در کنترل هزینهها روبهروست که میتواند در بلندمدت بر قدرت رقابتی آن اثرگذار باشد.
دادههای خرید مواد اولیه نشان میدهد شرکت ملی مس در بازه مورد بررسی، بیش از ۱۱٬۵۶۷ میلیارد ریال برای تأمین مواد اولیه داخلی هزینه کرده است. اقلامی نظیر سیلیس خردشده، آهک پخته، سیلیس نرمه و کنسانتره مس بخش اصلی این هزینهها را تشکیل میدهند. برای نمونه، تنها خرید کنسانتره مس در یک دوره، با نرخهایی بالاتر از ۱.۲ میلیارد ریال به ازای هر تن ثبت شده که فشار مستقیمی بر بهای تمامشده وارد میکند.
مسئله کلیدی اینجاست که افزایش هزینه مواد اولیه، همگام با افزایش معنادار بهرهوری یا رشد ارزشافزوده محصولات نهایی نبوده است. در واقع، شرکت ملی مس بیشتر درگیر «تأمین پرهزینه» است تا «تولید پربازده». این موضوع اهمیت مدیریت دقیق موجودی انبار و برنامهریزی خرید استراتژیک را برجسته میکند، بهویژه در شرایطی که نوسانات قیمت جهانی مواد اولیه و محدودیتهای داخلی عرضه، ریسکهای مالی قابل توجهی ایجاد میکند.
یکی از نقاط ضعف ساختاری شرکت ملی مس، شدت بالای مصرف انرژی است. بر اساس اطلاعات منتشرشده، مجموع هزینه انرژی شرکت تا پایان آبان ۱۴۰۴ به حدود ۱۱۹٬۰۵۱ میلیارد ریال رسیده است. سهم گاز طبیعی، گازوییل و برق در این عدد چشمگیر است:
• مصرف گاز طبیعی: بیش از ۱۸۵ میلیون مترمکعب با هزینهای بالغ بر ۱۱٬۸۹۰ میلیارد ریال
• مصرف گازوییل: بیش از ۱۶.۴ میلیون لیتر با هزینهای نزدیک به ۱٬۴۸۸ میلیارد ریال
• مصرف برق: بیش از ۱.۴ میلیون مگاواتساعت با هزینهای فراتر از ۵۰٬۶۲۶ میلیارد ریال
این ارقام نشان میدهد که شرکت ملی مس یک بنگاه بشدت انرژیبر است؛ در شرایطی که قیمتگذاری انرژی، سیاستهای محدودکننده تأمین گاز و ریسکهای فصلی، میتواند هر لحظه معادلات سودآوری شرکت را برهم بزند. نکته انتقادی آنجاست که این حجم مصرف انرژی، به افزایش متناسب تولید یا بهبود حاشیه سود منجر نشده است. از سوی دیگر، مصرف بالای انرژی نه تنها هزینههای عملیاتی را افزایش داده بلکه فشار زیستمحیطی و ریسکهای اجتماعی-اقتصادی مرتبط با تولید فلزات پایه را نیز افزایش داده است.
بررسی منابع و مصارف ارزی تصویر شفافتری از شکنندگی وضعیت شرکت ملی مس ارائه میدهد. از ابتدای سال مالی تا پایان آبان، منابع ارزی شرکت حدود ۲۹۵ میلیون یورو بوده؛ در حالی که مصارف ارزی به بیش از ۳۳۴ میلیون یورو رسیده است. این شکاف ارزی عمدتاً ناشی از:
• خرید ماشینآلات و تجهیزات
• سایر هزینههای ارزی عملیاتی
به بیان سادهتر، شرکت ملی مس بیش از آنکه از صادرات خود ارز مازاد ایجاد کند، در حال مصرف ارز برای حفظ و تداوم تولید فعلی است؛ الگویی که در صورت تشدید نوسانات ارزی یا محدودیتهای نقلوانتقال، ریسک عملیاتی شرکت را افزایش میدهد.
این وابستگی به ارز خارجی، ریسک تأمین مالی پروژههای توسعهای و سرمایهگذاریهای بلندمدت شرکت را نیز افزایش میدهد. برای مثال، در پروژههای اکتشاف و استخراج مس، نوسانات نرخ ارز میتواند به شدت هزینههای پیشبینیشده را تغییر دهد و بازده سرمایهگذاری را تحت فشار قرار دهد.
اگرچه شرکت ملی مس در ظاهر همچنان سودده به نظر میرسد، اما ترکیب دادهها نشان میدهد این سود پایدار و مبتنی بر بهبود ساختار نیست. افزایش هزینه مواد اولیه، رشد مصرف انرژی و فشار مصارف ارزی باعث شده حاشیه سود شرکت به شدت به متغیرهایی خارج از کنترل مدیریت، مانند قیمت جهانی مس و سیاستهای انرژی داخلی، وابسته شود.
در چنین شرایطی، هر شوک قیمتی یا سیاستی میتواند تراز سود و زیان را به سرعت تغییر دهد؛ موضوعی که چشمانداز میانمدت شرکت را با ابهام جدی مواجه میکند. تحلیلگران مالی معتقدند شرکت برای پایداری بیشتر، نیازمند توسعه استراتژیهای محافظتی در برابر نوسانات قیمت جهانی، بهینهسازی مصرف انرژی و مدیریت موثرتر منابع ارزی است.
هشدار به سیاستگذار و سهامدار عملکرد سهماهه شرکت ملی مس نشان میدهد این شرکت بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در الگوی مصرف انرژی، مدیریت مواد اولیه و راهبرد ارزی است. ادامه مسیر فعلی، حتی با فرض ثبات قیمتهای جهانی، نمیتواند تضمینکننده سودآوری پایدار باشد.
برای سهامداران، شرکت ملی مس امروز شرکتی است با فروش بالا، اما حاشیهای شکننده؛ و برای سیاستگذار، نمونهای روشن از صنعتی که بدون اصلاح ساختار، در آیندهای نهچندان دور با چالشهای جدیتری مواجه خواهد شد. راهکارهای عملی شامل سرمایهگذاری در فناوریهای بهینهساز انرژی، تنوعبخشی به منابع مواد اولیه، و ایجاد سازوکارهای پوشش ریسک ارزی است تا شرکت بتواند موقعیت خود را در بازار داخلی و بینالمللی تقویت کند و از فشار هزینهها کاسته شود.