«نبض بازار» گزارش می‌دهد:
پشت پرده جراحی ترازنامه‌ای سبحان دارو

به گزارش نبض بازار-نخستین ضربه در بررسی گزارش دسبحان، نه در ستون درآمد، بلکه در ستون «مقدار تولید» وارد می‌شود. مدیریت شرکت مدعی رشد است، اما واقعیتِ برهنه چیز دیگری می‌گوید. در بخش استراتژیک «قرص و دراژه»، تولید تجمعی شرکت عملاً درجا زده است. وقتی شرکتی در ابعاد سبحان دارو، در کشوری با رشد تقاضای دارویی، نمی‌تواند تیراژ تولید خود را به طور واقعی (نه اسمی) افزایش دهد، یعنی با بحران «بهره‌وری» روبروست.

این درجا زدنِ مقداری، به معنای از دست رفتن سهم بازار به نفع رقبای چابک‌تر است. دسبحان به جای توسعه خطوط و افزایش عمق نفوذ، به پیاده‌نظامِ تورم تبدیل شده است. مدیریت شرکت باید پاسخ دهد که چرا با وجود سرمایه ۱۰ هزار میلیاردی، ماشین تولید شرکت توان عبور از سقف‌های قدیمی را ندارد؟ آیا فرسودگی خطوط تولید که در هزینه‌های تعمیرات پنهان شده، اجازه پرواز به این عقاب قدیمی صنعت دارو را نمی‌دهد؟

پشت پرده جراحی ترازنامه‌ای سبحان دارو

پشت پرده جراحی ترازنامه‌ای سبحان دارو

پشت پرده جراحی ترازنامه‌ای سبحان دارو

پشت پرده جراحی ترازنامه‌ای سبحان دارو

اصلاح نرخ یا دست‌بردن در جیب بیماران؟

بخش بزرگی از درآمد ۳۱ هزار میلیاردی دسبحان، محصول یک شعبده‌بازی به نام «اصلاح نرخ» است. جهش نرخ فروش هر هزار عدد قرص از ۵.۸ میلیون ریال به ۹ میلیون ریال، نه هنری مدیریتی، بلکه استفاده از رانتِ قیمت‌گذاری در فضای انحصاری دارو است. این شرکت به جای کاهش بهای تمام شده از طریق تکنولوژی، ساده‌ترین راه را برگزیده است: فشار بر گلوی مصرف‌کننده نهایی و سازمان‌های بیمه‌گر.

نکته تاریک‌تر در بخش «پماد و کرم» نهفته است. افزایش ۱۴۰ درصدی نرخ فروش در یک سال، با کدام منطق اقتصادی سازگار است؟ این جهش قیمتی در حالی رخ داده که کیفیت بسته‌بندی و اثربخشی محصولات تغییر معناداری نداشته است. دسبحان عملاً در حال «فروش گرانِ همان محصولات قدیمی» است. این مدل درآمدزایی، یک بمب ساعتی است؛ چرا که به محض اشباع بازار یا ورود رقبای خارجی، این حباب قیمتی خواهد ترکید و دسبحان را با هزینه‌های سربار عظیمی تنها خواهد گذاشت.

صادرات؛ ویترین‌سازی با آمار‌های پوشالی

مانور تبلیغاتی شرکت بر روی فروش صادراتی ۵۳ میلیون عددی، وقتی در کنار کل تولید ۳ میلیاردی قرار می‌گیرد، بیشتر به یک «شوخی آماری» شبیه است. صادراتی که کمتر از ۲ درصد کل حجم تولید شرکت را شامل می‌شود، نمی‌تواند ادعای «ارزی شدن» شرکت را تایید کند.

علاوه بر این، ابهامات زیادی در نرخ‌های صادراتی وجود دارد. چرا نرخ صادراتی برخی محصولات با نرخ داخلی تفاوت فاحشی دارد؟ آیا این محصولات واقعاً با این قیمت‌ها به فروش رفته‌اند یا ما با یک «بیش‌بود ارزش صادراتی» برای اصلاح موقت ترازنامه رو‌به‌رو هستیم؟ تا زمانی که ارز حاصل از این صادرات به طور شفاف در چرخه نقدینگی شرکت ننشیند، این اعداد تنها اعدادی روی کاغذ برای دلخوشی سهامداران خرد هستند.

گرداب هزینه‌های انرژی؛ وقتی بهره‌وری قربانی می‌شود

هزینه‌های انرژی در دسبحان از یک «هزینه جاری» به یک «بحران ساختاری» تبدیل شده است. جهش هزینه برق به بیش از ۶۸ هزار میلیون ریال، افشاگر یک حقیقت تلخ است: خطوط تولید سبحان دارو «پیر و پرمصرف» هستند. در حالی که رقبای جهانی به سمت تولید سبز و کاهش مصرف مگاوات ساعت بر واحد محصول حرکت می‌کنند، دسبحان همچنان در حال سوزاندن منابع با تکنولوژی‌های دهه‌های گذشته است.

نرخ ۱۶ میلیون ریالی برای هر مگاوات ساعت برق، در سال مالی آینده می‌تواند به تنهایی بخش بزرگی از سود عملیاتی را ببلعد. مدیریت شرکت در گزارش‌های خود هیچ برنامه‌ای برای نوسازی زیرساخت‌های انرژی ارائه نداده است. این ناتوانی در مدیریت مصرف، یعنی دسبحان در برابر هرگونه افزایش نرخ حامل‌های انرژی در بودجه سال آینده، کاملاً بی‌دفاع و آسیب‌پذیر است.

سیاهچاله برگشت از فروش و تخفیفات مشکوک

رقم خیره‌کننده ۲.۶ هزار میلیارد ریال «برگشت از فروش و تخفیفات»، بزرگترین علامت سوال گزارش ۱۱ ماهه است. در هیچ بیزینس دارویی سالمی، این حجم از بازگشت محصول منطقی نیست. این رقم یا نشان‌دهنده «کیفیت پایین تولید» است که منجر به مرجوعی از سوی داروخانه‌ها شده، یا نشان‌دهنده «فروش‌های صوری» به پخش‌های تابعه برای پر کردن رزومه فروش ماهانه.

وقتی محصولی با تخفیفات سنگین به بازار عرضه می‌شود، یعنی برند شرکت قدرت چانه‌زنی خود را از دست داده است. دسبحان برای آنکه قفسه‌ها را پر کند، باجِ سنگینی به شرکت‌های پخش می‌دهد. این هزینه، در واقع همان سودی است که از جیب سهامدار کسر شده و به جیب واسطه‌های توزیع می‌رود. این مدل توزیع، بوی «فساد سیستمی» و «ناکارآمدی در زنجیره تامین» را می‌دهد.

مواد اولیه؛ خرید در اوج و انبارداری پرهزینه

خرید ۷ هزار میلیارد ریالی مواد اولیه داخلی و خرید ارزی مواد وارداتی، در نگاه اول ممکن است «آینده‌نگری» به نظر برسد، اما در واقع نشان‌دهنده «حبس نقدینگی» است. شرکت در حالی که با بحران سرمایه در گردش روبروست، نقدینگی خود را در انبار‌ها منجمد کرده است. این استراتژی در فضایی که نرخ بهره بانکی به شدت بالاست، هزینه‌های مالی سنگینی را به شرکت تحمیل می‌کند که در گزارش‌های بعدی، خود را در ردیف «هزینه‌های مالی» به صورت صعودی نشان خواهد داد.

دسبحان بر لبه تیغ

گزارش آبان ۱۴۰۴ سبحان دارو، تصویری از یک «غول کاغذی» است. درآمد‌های ۳۱ هزار میلیاردی این شرکت، نه حاصل نبوغ تولیدی، بلکه محصولِ موج‌سواری بر تورم است. دسبحان با تکنولوژی فرسوده، هزینه‌های انرژی سرسام‌آور، تخفیفات مشکوک و تیراژ تولید منجمد، در حال حرکت به سوی یک بن‌بست عملیاتی است.

سهامداران باید از خود بپرسند: اگر فردا تورم متوقف شود و قیمت‌ها تثبیت گردد، آیا دسبحان با این ساختار هزینه‌ای سنگین، توانایی سودآوری خواهد داشت؟ پاسخ آمار‌های فعلی، منفی است. دسبحان نیاز به یک زلزله مدیریتی دارد، نه جراحی‌های کوچکِ ترازنامه‌ای. این شرکت تا زمانی که نتواند «مقدار تولید» را به طور واقعی افزایش دهد و «بهای تمام شده» را کنترل کند، تنها یک بازنده خوش‌ظاهر در ویترین بورس خواهد بود.