به گزارش نبض بازار،هواپیمایی آسمان این روزها در وضعیت بسیار شکنندهای قرار دارد. درحالیکه چندی پیش روابط عمومی شرکت هواپیمایی آسمان از فعالیت سه فروند هواپیمای این شرکت در کشور خبر داده، طبق صورت مالی سال ۱۴۰۲ شرکت هواپیمایی آسمان مجموعأ ۴۵ فروند هواپیما دارد که اغلب آنها به دلیل کمبود قطعه یا فرسودگی زمینگیر شدهاند.قابل ذکر است تعداد کارکنان شرکت آسمان ۲۵۰۰ نفر اعلام شده که به گفته کارشناسان هیچ تطابقی با تعداد ناوگان هوایی این شرکت ندارد.
به تازگی هم علی خضریان نماینده تهران، در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی ضمن انتقاد از عملکرد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نظارت بر زیرمجموعههای خود، گفت: شرایط هواپیمایی آسمان را فقط مشاهده کنید که چه اتفاقاتی در آن رخ میدهد، کما اینکه با برخورداری از 2500 نیروی کار و با حضور افراد فاقد صلاحیت در مدیریت این هواپیمایی با باند بازی و لابی بازی اداره میشود.
وی افزود: هم اکنون این هواپیمایی در شرایطی که تنها یک هواپیمای فعال دارد به 2500 نفر حقوق پرداخت میکند، کما اینکه فقط در یکی از شهرستانهای مراکز استان تعداد 500 نفر هر روز صبح کارت ورود میزنند، سپس عصر کارت خروج میزنند و اصلا کار نمیکنند.
از سوی دیگر، فشار برای واگذاری مدیریتی یا بازسازی ساختار شرکت دوباره افزایش یافته است. اخیراً مقامهای مسئول گفتوگو درباره طرح خصوصیسازی یا بازسازی شرکت را جدی گرفتهاند و گزینههایی مانند مشارکت بخش خصوصی با حفظ مالکیت دولتی مطرح شدهاند تا شاید شرکت بتواند از بحران فعلی نجات یابد.
در روزهایی که بحث واگذاری و سرنوشت شرکت هواپیمایی آسمان دوباره در محافل هوایی و رسانهها داغ شده، یکی از کارشناسان باسابقه این حوزه در گفتوگو با نبض بازار سه مسیر اصلی آینده آسمان و ریشههای سقوط عملکردی این ایرلاین را تشریح کرد؛ مسیری که به گفته او «یا به احیا میانجامد یا به حذف تدریجی از بازار هوایی کشور».
چرا آسمان به وضعیت فعلی رسید؟
این کارشناس صنعت هوایی با تأکید بر اینکه مسئله هواپیمایی آسمان «فردی یا مدیریتی» نیست، گفت ساختار شبهدولتی و ناکارآمد این شرکت، ریشه اصلی بحران است:
«فرقی نمیکند چه کسی مدیر هواپیمایی آسمان باشد؛ حتی بهترین مدیران هوانوردی دنیا هم در این ساختار نتیجه متفاوتی نمیگیرند. این تجربه در همه شرکتهای دولتی جهان تکرار شده است.»
به گفته او، پس از آغاز خصوصیسازی در دهه ۷۰، شرکتهای خصوصی رشد کردند اما ایرلاینهای دولتی و شبهدولتی روندی پیوسته نزولی داشتهاند.
سناریوی اول: ادامه فعالیت با وضعیت فعلی
خطر ورشکستگی پنهان و افزایش ریسک سانحه
این کارشناس هشدار داد ادامه مسیر فعلی میتواند هواپیمایی آسمان را به نقطه بسیار خطرناکی برساند:«در هوانوردی معمولاً شرکتها رسماً ورشکست نمیشوند؛ بلکه فشار مالی و فرسودگی ناوگان سطح ایمنی را پایین میآورد و نهایتاً سانحهای رخ میدهد و شرکت از بازار حذف میشود.»
به گفته او، در وضعیت کنونی بازگشت به شرایط پایدار امکانپذیر نیست و گذر زمان تنها هزینههای بحران را افزایش میدهد.
سناریوی دوم: واگذاری کامل و انتقال مالکیت
زیان سنگین دولت و تهدید داراییهای عمومی
این کارشناس با اشاره به ارزش بالای املاک، تجهیزات و زیرساختهای آسمان گفت:«عملکرد ضعیف سالهای اخیر باعث افت شدید ارزش واقعی داراییهای آسمان شده است. اگر اکنون واگذاری کامل انجام شود، دولت و صندوقهای بازنشستگی مجبور میشوند املاک ارزشمند را با رقمی بسیار پایین واگذار کنند.»
او همچنین افزود واگذاری کامل، تهدید جدی برای امنیت شغلی کارکنان خواهد بود.
سناریوی سوم: ورود بخش خصوصی بدون انتقال مالکیت (سناریوی پیشنهادی)
خصوصیسازی عملیاتی؛ کمهزینهترین مسیر برای احیا
این کارشناس مدل «خصوصیسازی عملیاتی» را بهترین و پایدارترین گزینه دانست؛ مدلی که در آن مالکیت دولتی حفظ میشود اما مدیریت و بهرهبرداری به بخش خصوصی سپرده میشود.
او توضیح داد:«یک شرکت خصوصی میتواند با سرمایهای حدود ۱۵ میلیون دلار، حدود ۳۰ فروند هواپیمای ۵ میلیون دلاری وارد ناوگان کند و از زیرساختهای آماده آسمان—از آشیانهها و ساختمانها تا نیروهای متخصص—استفاده کامل ببرد.»
مزایای مدل مشارکت عملیاتی
برای آسمان:
• احیای ناوگان
• بازگشت به عملیات پایدار
• حفظ برند قدیمی و معتبر آسمان
برای کارکنان:
• تداوم اشتغال
• بازگشت به چرخه فعال عملیات
• حفظ امنیت شغلی
برای دولت و صندوقهای بازنشستگی:
• حفظ مالکیت داراییها
• افزایش ارزش شرکت پس از احیا
• دریافت سود دورهای از عملیات
برای بخش خصوصی:
• دسترسی سریع به شبکه شعب و زیرساختهای کامل
• استفاده از نیروهای آموزشدیده و باتجربه
• پرهیز از هزینه سنگین تأسیس ایرلاین از صفر
بهگفته او، این مدل «جراحی بدون درد و خونریزی» برای نجات هواپیمایی آسمان است.
تجربه ایرتور؛ یک نمونه موفق
این کارشناس با اشاره به تجربه خصوصیسازی ایرتور در اواخر دهه ۷۰ گفت:«ایرتور امروز یکی از موفقترین ایرلاینهای کشور است. اگر همچنان دولتی مانده بود، احتمالاً سرنوشتی مشابه ایرانایر پیدا میکرد.»
تنها مسیر پایدار: خصوصیسازی عملیاتی
این کارشناس در پایان تأکید کرد:«ترکیب ساختار دولتی با عملیات پیچیده و سرمایهبر صنعت هوانوردی در جهان بارها شکست خورده است. آسمان تنها با مشارکت واقعی بخش خصوصی و واگذاری مدیریت میتواند احیا شود و به جایگاه واقعی خود در بازار بازگردد.»