«نبض بازار» گزارش می‌دهد:
فولاد ارفع در گذر از مصارف ارزی

به گزارش نبض بازار-با وجود رشد ۵۸ درصدی درآمد‌های عملیاتی فولاد ارفع در سال ۱۴۰۴، کاهش ۱۲ درصدی سود ناخالص و افزایش چشمگیر هزینه‌های انرژی و مواد اولیه، نشان می‌دهد افزایش فروش بدون مدیریت دقیق هزینه‌ها نمی‌تواند به افزایش واقعی سودآوری منجر شود. این وضعیت، چالشی جدی برای توازن تولید، فروش و بهره‌وری منابع شرکت ایجاد کرده است.

رشد درآمدها، اما سود ناخالص کاهش یافت

در نگاه اول، شرکت فولاد ارفع در سال مالی ۱۴۰۴ توانست درآمد‌های عملیاتی خود را به ۱۳۱،۵۱۳ میلیارد ریال افزایش دهد، رشدی ۵۸ درصدی نسبت به دوره مشابه سال ۱۴۰۳ که ۸۳،۰۳۹ میلیارد ریال بود، ثبت کرده است. این افزایش چشمگیر درآمد ناشی از رشد فروش داخلی شمش فولادی و استمرار صادرات محدود است. با این حال، علی‌رغم افزایش درآمد، سود ناخالص شرکت کاهش ۱۲ درصدی داشته و از ۲۳،۰۱۴ میلیارد ریال در ۱۴۰۳ به ۲۰،۲۵۱ میلیارد ریال در ۱۴۰۴ رسیده است. این کاهش حاکی از فشار فزاینده در بهای تمام‌شده درآمد‌های عملیاتی است، به‌ویژه آنکه خرید مواد اولیه داخلی و مصرف انرژی افزایش قابل‌توجهی داشته است و تأثیر مستقیمی بر حاشیه سود گذاشته است.

فولاد ارفع در گذر از مصارف ارزی

هزینه‌های عملیاتی و درآمد‌های جانبی، عملکرد متناقض

هزینه‌های فروش، اداری و عمومی تقریباً تغییری نکرده و با رشد اندک ۳ درصدی همراه بوده است، اما سایر درآمد‌ها ۷۶ درصد کاهش یافته‌اند که نشان می‌دهد شرکت در استفاده از فرصت‌های درآمدی جانبی موفق عمل نکرده است. در مقابل، سایر هزینه‌ها ۷۹ درصد افزایش یافته و فشار مضاعفی بر سود عملیاتی وارد کرده است. نتیجه آن کاهش ۹ درصدی سود عملیاتی است که با رشد درآمد کل همخوانی ندارد و نشان‌دهنده ناکارآمدی مدیریت هزینه‌ها و کنترل منابع است.

سودآوری خالص و هر سهم، نوسان منطقی، اما قابل توجه

سود خالص شرکت در ۱۴۰۴ به ۱۶،۳۵۱ میلیارد ریال رسیده که افزایش ۱۷ درصدی نسبت به سال قبل نشان می‌دهد. با این حال، سود پایه هر سهم عملیاتی کاهش ۹ درصدی داشته و از ۱،۵۶۵ ریال در ۱۴۰۳ به ۱،۴۲۸ ریال در ۱۴۰۴ کاهش یافته است. این کاهش حاکی از فشار هزینه‌های تولید و افزایش بهای مواد اولیه و انرژی است که سود عملیاتی را تضعیف کرده و با رشد فروش تناسب ندارد. عملکرد مالی شرکت نشان می‌دهد که درآمد‌های بالا بدون کنترل موثر هزینه‌ها، نمی‌تواند به افزایش واقعی سودآوری منجر شود.

مصرف انرژی، نقطه ضعف جدی

یکی از نکات انتقادی مهم، افزایش محسوس مصرف انرژی در سال ۱۴۰۴ است. مصرف برق از ۳۸۲،۳۶۲ مگاوات ساعت در ۱۴۰۳ به ۴۳۵،۴۷۰ مگاوات ساعت در ۱۴۰۴ رسیده و هزینه آن به ۲۴،۸۴۹ میلیارد ریال بالغ شده است. مصرف گاز طبیعی نیز از ۱۹۰،۴۶۸ هزار مترمکعب به ۲۱،۴۶۴ هزار مترمکعب افزایش یافته و هزینه آن ۱،۷۸۳ میلیارد ریال ثبت شده است. مصرف آب تقریبا ثابت مانده، اما همراه با رشد تولید و فروش، نشان می‌دهد که کارایی انرژی پایین بوده و مدیریت مصرف انرژی نیازمند بازنگری جدی است. فشار بر منابع انرژی، علاوه بر کاهش سود ناخالص، ریسک زیست‌محیطی و هزینه‌های عملیاتی شرکت را افزایش داده است.

فولاد ارفع در گذر از مصارف ارزی

منابع و مصارف ارزی، مدیریت ناکافی

در حوزه منابع ارزی، شرکت تنها از فروش صادراتی شمش فولادی حدود ۱۴،۶۷۱ میلیون ریال درآمد ارزی داشته است، در حالی که مصارف ارزی خرید مواد اولیه و سایر اقلام به ۶،۱۶۱ میلیون ریال رسیده است. با وجود این، مدیریت منابع ارزی و تامین مواد اولیه خارجی در سال ۱۴۰۴ ناکافی گزارش شده و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق برای کاهش ریسک نوسانات ارزی است. مقایسه با ۱۴۰۳ نشان می‌دهد که افزایش قابل توجه خرید مواد اولیه از بازار‌های خارجی، بدون افزایش متناسب درآمد ارزی، فشار نقدینگی و ریسک ارزی شرکت را بالا برده است.

فولاد ارفع در گذر از مصارف ارزی

تولید و فروش، رشد نامتقارن

تولید شمش فولادی در ۱۴۰۴ با ۴۰۱،۶۹۰ تن نسبت به ۳۴۱،۰۰۶ تن در ۱۴۰۳ افزایش داشته است، اما فروش داخلی به ۳۶۷،۷۰۸ تن محدود مانده و فروش صادراتی نیز تنها ۵۰،۰۰۴ تن بوده است. این وضعیت نشان‌دهنده رشد تولید بدون هماهنگی کامل با ظرفیت بازار و برنامه صادراتی است. به عبارت دیگر، افزایش تولید موجب فشار بر موجودی انبار و سرمایه در گردش شده و بازتاب آن در سود ناخالص و پایه هر سهم مشاهده می‌شود.

چه باید کرد؟

در مجموع، فولاد ارفع با رشد درآمد قابل توجه مواجه بوده، اما کاهش سود ناخالص، فشار بر منابع انرژی و مصرف بالای مواد اولیه، نشان می‌دهد که افزایش تولید بدون مدیریت دقیق هزینه‌ها و انرژی، کارایی سودآوری را کاهش داده است. مدیریت ارزی شرکت نیز نیازمند اصلاح است تا خرید‌های خارجی و تامین منابع با درآمد ارزی هماهنگ شود. توصیه می‌شود که شرکت ضمن بهبود کارایی مصرف انرژی و مواد اولیه، برنامه صادراتی و مدیریت نقدینگی خود را تقویت کند و از فرصت‌های سایر درآمد‌های جانبی برای افزایش سود عملیاتی بهره بیشتری ببرد. تنها با این اقدامات، افزایش تولید و درآمد می‌تواند به بهبود واقعی سودآوری و ارزش سهام منجر شود و فشار بر منابع مالی و انرژی کاهش یابد.