سارا اسلامی- به گزارش نبض بازار، در شرایطی که ارزش جهانی قهوه در دو سال اخیر، با رشد قابلتوجهی همراه بوده است، شواهد نشان میدهند بازار ایران هم تحت تاثیر نوسانات موجود قرار گرفته است؛ در عین حال فعالان این حوزه پیشبینی میکنند که برخی تصمیمات و سیاستگذاریهای داخلی، تاثیر بیشتری بر افزایش قیمت و کاهش مصرف قهوه در کشور داشته باشند.
سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (FAO) در مورد بعد جهانی موضوع گزارش داده است که بهای قهوه در سال ۲۰۲۴ میلادی حدود ۳۸ درصد نسبت به سال قبل از آن افزایش یافت.
همچنین دادههای پلتفرم تریدینگ اکونومیکس (Trading Economics)، که اطلاعاتی را از دادههای اقتصادی و نرخها کالاها در سطح جهانی ارائه میکند، نشان میدهد که قیمت هر پوند قهوه در ابتدای اکتبر ۲۰۲۵ (ماه جاری)، نسبت به مدت مشابه سال قبل، حدود ۵۰ افزایش داشته است.
حسام ربیعی، رئیس انجمن قهوه ایران در گفتوگو با نبض بازار توضیح میدهد که علاوه بر روند صعودی بازارهای جهانی، تغییرات ارزی و سیاستهای وارداتی در ایران نیز بر بهای ماده اولیه تولید این محصول در کشور تاثیر گذاشته؛ به گونهای که مورد دوم باعث افزایش ۲۵ تا ۳۰ درصدی قیمت آن شده است؛ در نتیجه نگرانیهایی در مورد اثرگذاری شرایط موجود بر تولید و مصرف قهوه وجود دارد.
به گفته او، صنعت قهوه، از ظرفیت بالایی برای ایجاد ارزش افزوده برخوردار است و تحولات آن میتواند آثار اقتصادی قابل توجهی ایجاد کند.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
گزارشها و آمارهای بینالمللی از افزایش نرخ جهانی قهوه حکایت میکنند. آیا این رشد قیمتی بر بازار داخلی ایران و الگوی مصرف قهوه در کشور نیز تاثیر گذاشته است؟
افزایش قیمت جهانی قهوه واقعیت دارد و به طور طبیعی، بر قیمت دانه سبز این محصول هم که به عنوان ماده اولیه برای تولید قهوه به ایران وارد میشود، تاثیر میگذرد. در عین حال، به نظر نمیرسد این موضوع، هنوز تاثیر مستقیمی بر مصرف داخلی گذاشته باشد. اتفاق مهمتری که در هفتههای اخیر رخ داده، ایجاد «تالار دوم ارزی» از سوی بانک مرکزی است. ارز مورد نیاز برای واردات دانه سبز قهوه، در گذشته از محل ارز تالار اول تامین میشد که نرخ آن حدود ۷۰ هزار تومان بود. اما اکنون، قهوه به فهرست کالاهای تالار دوم منتقل شده. نرخ ارز تقریبا در این تالار، به بازار آزاد نزدیک است و به حدود ۱۰۰ هزار تومان میرسد. به همین دلیل، واردکنندگان برای حفظ سرمایه خود، قیمتها را افزایش دادهاند؛ هرچند هنوز واردات با نرخهای جدید انجام نشده است. در نتیجه، نوعی پیشدستی در بازار شکل گرفته و دانه سبز قهوه با نرخهای مبتنی بر ارز تالار دوم ارزشگذاری میشود. این تصمیم، در مقایسه با افزایش نرخهای جهانی، تاثیر بسیار بیشتری بر بهای این محصول در بازار داخل گذاشته و باعث افزایش حدود ۲۵ تا ۳۰ درصدی قیمتها در دو تا سه هفته اخیر شده است. بهطور طبیعی، افزایش قیمت دانه سبز به عنوان ماده اولیه، تولیدکنندگان و کارخانجات داخلی را ناگزیر به افزایش قیمتها میکند. تاثیر این تغییر بر میزان مصرف قهوه هنوز مشخص نیست، اما احتمالا در ماههای آینده آشکار میشود.
آیا میتوان گفت که انتقال قهوه به تالار دوم به این معناست که بانک مرکزی آن را کالایی لوکس تلقی کرده است و نمیخواهد برای واردات آن ارز زیادی تخصیص دهد؟
پاسخ بخش دوم پرسش شما مثبت است، اما لزوما به معنای بخش اول نیست. در واقع، تالار دوم ارزی، بستری است که در آن، ارز حاصل از صادرات برخی کالاها عرضه میشود؛ هدف از تشکیل آن هم مدیریت منابع ارزی کشور است. این تصمیم الزاما به معنای لوکس تلقی کردن قهوه نیست. کالاهای دیگری همچون چای و حتی برخی اقلام مهم سبد خانوار نیز به تالار دوم منتقل شدهاند. اکنون ارز حاصل از صادرات در تالار دوم با نرخ بالاتری معامله میشود تا برای صادرکنندگان جذابتر باشد. در مقابل، منابع ارزی حاصل از پتروشیمیها و بخشهای حیاتی در تالار اول باقی مانده است تا صرف واردات کالاهای اساسی مانند دارو و محصولات غذایی شود. در واقع، سیاستگذار تلاش کرده تا اولویتبندی جدیدی در تخصیص ارز انجام دهد، هرچند این اقدام تاثیر محسوسی بر صنعت قهوه گذاشته و به جهش قیمتی در ماده اولیه آن منجر شده است.
آیا آماری از میزان مصرف یا واردات سالانه دانه سبز قهوه در ایران وجود دارد؟
حجم واردات این محصول به کشور در سال گذشته، حدود ۵۰ هزار تن بود. امسال نیز با وجود سهمیهبندیهای تعیینشده از سوی وزارت جهاد کشاورزی، تلاش شده این رقم در همان سطح حفظ شود. البته، هنوز آمار نهایی مشخص نیست، زیرا پاییز به عنوان فصل سوم واردات تازه باز شده و فصل چهارم نیز در پیش است، اما ظرفیت افزایش این عدد تا ۷۰ هزار تن یا حتی بیشتر در کشور وجود دارد. با این حال، سیاستگذاریها و اتفاقات داخلی و خارجی چند مانع جدی در این مسیر ایجاد کرده؛ برای نخستین مورد باید به همان محدودیتهایی اشاره کرد که جهاد کشاورزی برای واردات در نظر گرفته است و بهصورت دستوری اجازه افزایش حجم واردات را نمیدهد. مورد دوم، مساله مدیریت منابع ارزی و انتقال قهوه به تالار دوم است. سومین موضوع نیز به رشد قیمت جهانی قهوه در بازارهای بینالمللی بازمیگردد. این عوامل موجب شدهاند که واحدهای تولیدی در ایران با کمبود دانه سبز مواجه شوند و همین امر میتواند زمینهساز افزایش قیمت و کاهش مصرف قهوه در بازار داخلی باشد. این در حالی است که به طور کلی تقاضا و علاقه برای مصرف این محصول در کشور روند افزایشی دارد، اما محدودیتهای وارداتی مانع پاسخگویی به این تقاضا میشود. چنین رویکردی در نهایت به زیان اقتصاد است، زیرا واردات دانه سبز میتواند ارزش افزوده بالایی برای کشور ایجاد کند. در صورت اعمال محدودیت بیش از حد، احتمال رشد قاچاق و ورود کالاهای غیراستاندارد نیز افزایش مییابد؛ چراکه بازار، نیاز خود را از مسیرهای غیررسمی تامین میکند. در حالی که سیاستهای دستوری و محدودکننده داخلی، مانع از افزایش واردات آن از راههای قانونی میشود و ایجاد ارزش افزوده و اشتغالزایی واحدهای تولیدی را محدود میکند.
با توجه به شرایط فعلی، آیا میتوان گفت این سیاستها علاوه بر فشار بر مصرفکننده، به زیان تولیدکنندگان داخلی نیز تمام شده است؟
بدون شک همینطور است. در واقع، نخست تولیدکنندگان تحت فشار قرار میگیرند و در ادامه، مصرفکنندگان نیز متاثر میشوند. پیشبینیها نشان میدهد که قیمت انواع قهوه در هفتههای آینده افزایش مییابد. این رشد قیمتی با سطح درآمد مردم تناسبی ندارد و میتواند بر الگوی مصرف قهوه اثرگذار باشد. البته شرایط موجود حتی بر کالاهای اساسیتر موجود در سبد خانوار نیز تاثیر میگذارد. همان گونه که در سالهای اخیر، شاهد کاهش محسوس مصرف گوشت بودیم، ممکن است روند مشابهی در برخی اقلام دیگر از جمله قهوه نیز رخ دهد.
اما، با وجود احتمال کاهش مصرف قهوه از سوی برخی اقشار، آیا همچنان بازار این محصول به حدی فعال است که افزایش قیمتها بتواند زمینه قاچاق را فراهم کند؟
بله، قهوه کالایی نیست که صرف حذف آن از سبد مصرفی برخی طبقات، موجب توقف کامل مصرف شود. از لحظه واردات دانه سبز تا تولید، بستهبندی، فروش خانگی یا عرضه در کافهها و رستورانها، زنجیرهای از فعالیتهای اقتصادی شکل میگیرد که ارزش افزوده بالایی دارد. در کنار آن، صنایعی مانند حملونقل، بستهبندی و تولید لوازم جانبی نیز از این چرخه بهرهمند میشوند. بهعنوان نمونه، بررسیهای انجمن قهوه آمریکا نشان میدهد که هر یک دلار دانه سبز قهوه که به بازار آن کشور وارد میشود، حدود ۴۲ دلار ارزش افزوده ایجاد میکند. شاید در ایران این رقم نصف، یعنی ۲۱ برابر باشد، اما باز هم رقم قابلتوجهی است. کمتر صنعتی را میتوان یافت که ماده خام آن چنین ارزش افزودهای ایجاد کند؛ بنابراین نباید به قهوه صرفا بهعنوان یک کالای کشاورزی نگاه کرد، بلکه باید آن را محور یک چرخه اقتصادی بزرگ دانست که از تولید تا مصرف، اشتغال و ارزش افزوده ایجاد میکند. افزایش قیمت و کاهش مصرف قهوه میتواند این چرخه را مختل کند و آثار اقتصادی قابل توجهی بر جای بگذارد.