به گزارش نبض بازار، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز دوشنبه در مراسم سالروز تأسیس نیروی دریایی این کشور در ویرجینیا، در سخنانی تند علیه جمهوری اسلامی ایران، مدعی شد که ارتش آمریکا با استفاده از بمبافکنهای بی-۲ و شلیک ۳۰ موشک تاماهاک، تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار داده است. او هشدار داد که اگر تهران تلاش کند برنامه هستهای خود را بازسازی کند، آمریکا «بدون تأخیر» وارد عمل خواهد شد.
این سخنان، که در فضای پرتنش روابط تهران و واشنگتن مطرح میشود، بار دیگر سایهی تهدید و نااطمینانی را بر سر ایران گسترانده و میتواند تبعات گستردهای در حوزههای اقتصادی، امنیتی و اجتماعی کشور برجای بگذارد.
انتشار این اظهارات، بهویژه در روزهایی که بازار ارز و طلا در وضعیت شکنندهای قرار دارد، به سرعت میتواند به افزایش نوسانات اقتصادی و التهاب روانی در جامعه منجر شود. تجربه سالهای گذشته نشان داده است که هر بار تنش میان ایران و آمریکا بالا میگیرد، بازارهای مالی واکنش فوری نشان میدهند. کارشناسان اقتصادی معتقدند صرف بازتاب رسانهای چنین تهدیدهایی، برای بالا رفتن انتظارات تورمی و بیثباتی نسبی در فضای اقتصادی کافی است.
در سطح امنیتی نیز، تحلیلگران نظامی بر این باورند که لحن تهدیدآمیز ترامپ میتواند به افزایش سطح آمادهباش نیروهای دفاعی کشور بینجامد. این وضعیت اگر ادامه پیدا کند، نه تنها منابع ملی را به سمت تقویت حوزه دفاعی سوق میدهد، بلکه فشار مضاعفی بر ساختار تصمیمگیری و سیاستگذاری در تهران وارد میکند.
از منظر دیپلماتیک نیز، چنین اظهاراتی تلاشهای ایران برای تثبیت روند آشتی و همکاری با کشورهای منطقه را پیچیدهتر میکند. برخی تحلیلگران معتقدند تکرار ادبیات تقابلی از سوی واشنگتن، بهانهای به دست برخی بازیگران منطقهای میدهد تا روند نزدیکی به ایران را کند یا متوقف کنند.
در کنار همه اینها، نباید از اثر روانی تهدید نظامی بر افکار عمومی ایران غافل شد. جامعهای که سالها تحت فشار تحریم، تورم و نااطمینانی زیسته است، در برابر واژههایی، چون «حمله»، «موشک» و «انهدام» واکنش عاطفی شدیدی دارد. کارشناسان اجتماعی میگویند تکرار چنین ادبیاتی میتواند اضطراب جمعی و احساس ناامنی ذهنی را در میان مردم تقویت کند.
در نهایت، اگرچه تهدید ترامپ را میتوان تا حدودی در چارچوب رقابتهای انتخاباتی آمریکا تحلیل کرد، اما بیتوجهی به تبعات داخلی آن برای ایران خطرناک است. تهران ناگزیر است در مواجهه با چنین تهدیدهایی، راهبردی مبتنی بر خویشتنداری، دیپلماسی فعال و حفظ آرامش اقتصادی در پیش گیرد.
در غیر این صورت، تهدید لفظی واشنگتن میتواند به بحرانی واقعی در داخل کشور تبدیل شود — بحرانی که هزینهی اصلی آن را مردم خواهند پرداخت.