به گزارش نبض بازار ، ایران در سالهای اخیر با ناترازی شدید انرژی مواجه بوده است؛ مصرف روزانه گاز بین ۸۵۰ تا ۹۷۰ میلیون متر مکعب برآورد شده و کسری گاز در سال گذشته حدود ۳۵۰ میلیون متر مکعب گزارش شده است. پیشبینیها حاکی از آن است که این کسری در زمستان پیش رو به ۴۰۰ میلیون متر مکعب افزایش یابد، موضوعی که زنگ خطر را برای صنایع بزرگ کشور بهویژه فولاد و سیمان به صدا درآورده است. این ناترازی انرژی نه تنها تولید صنعتی را تحت فشار قرار داده، بلکه اقتصاد کلان کشور را نیز متاثر کرده است.
صنایع فولاد و سیمان، بهعنوان ستونهای تولید داخلی، بیشترین آسیب را از این محدودیتها دیدهاند. قطع مکرر گاز و برق خطوط تولید، موجب کاهش حجم تولید و افزایش هزینههای عملیاتی شده است. کاهش عرضه محصولات این صنایع به بازار، فشار بر زنجیره تأمین داخلی و صادرات را تشدید کرده و بسیاری از واحدها را با چالش نقدینگی و افت سودآوری مواجه ساخته است.
فعالان صنعتی هشدار میدهند که بدون تدابیر فوری، ناترازی گاز میتواند روند تولید و سرمایهگذاری را برای ماههای آینده مختل کند. توقف خطوط تولید تنها محدود به صنایع بزرگ نیست و صنایع کوچک و متوسط نیز که وابستگی بالایی به انرژی دارند، با کاهش ظرفیت تولید و کاهش اشتغال مواجه شدهاند. این امر میتواند تبعات اجتماعی و اقتصادی گستردهای به همراه داشته باشد.
یکی از راهکارهای کوتاهمدت که فعالان فولاد پیشنهاد میکنند، اصلاح قیمت انرژی و کنترل مصرف خانگی است. به باور آنها، مدیریت مصرف گاز در بخش خانگی میتواند فشار بر صنایع را بهطور موقت کاهش دهد. با این حال، این تدابیر کوتاهمدت نمیتوانند جایگزین راهحلهای پایدار برای بحران انرژی شوند و تنها میتوانند فشارها را بهصورت مقطعی تسکین دهند.
بحران واردات گاز و تأثیر بر صنایع
واردات گاز از ترکمنستان که میتوانست کسری انرژی را جبران کند، به دلیل اختلافات مالی متوقف شده است. مذاکرات با روسیه نیز هنوز به نتیجه ملموسی نرسیده و امکان تأمین مطمئن گاز در زمستان محدود است. این شرایط، صنایع را در مواجهه با محدودیتهای شدید گازی قرار داده و ریسک تعطیلی خطوط تولید یا کاهش شدید تولید را افزایش داده است.
تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که ادامه ناترازی گاز، علاوه بر کاهش تولید، میتواند به افزایش هزینه تمامشده محصولات منجر شود. تورم صنعتی و فشار مالی بر صنایع فولاد، سیمان و پتروشیمی، فشار بر مصرفکنندگان و بازار داخلی را نیز تشدید خواهد کرد. به همین دلیل، مدیریت صحیح منابع انرژی و برنامهریزی بلندمدت برای تأمین پایدار گاز ضروری به نظر میرسد.
صنایع در حال حاضر با چالشهای عملیاتی و مالی دوگانه مواجه هستند؛ از یک سو کاهش تولید و افزایش هزینهها و از سوی دیگر ریسک کاهش عرضه و مشکلات صادرات. این ترکیب، محیط کسبوکار را برای شرکتهای صنعتی پیچیدهتر کرده و تصمیمگیریهای استراتژیک را دشوار ساخته است. بسیاری از مدیران صنعتی از نبود برنامهریزی بلندمدت و محدودیتهای تامین انرژی گلایه دارند.
تأثیر ناترازی گاز بر بازار کار و اقتصاد
در کنار فشار بر صنایع، محدودیتهای گاز میتواند تأثیر مستقیم بر بازار کار نیز داشته باشد. کاهش تولید و تعطیلی مقطعی خطوط تولید، به معنای کاهش ساعت کاری و حتی اخراج نیروی انسانی است. این امر میتواند تبعات اجتماعی قابل توجهی به همراه داشته باشد و بحران انرژی را از یک موضوع صنعتی به مسأله اجتماعی تبدیل کند.
بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که بدون اقدام فوری در زمینه توسعه زیرساختهای انرژی و انعقاد قراردادهای پایدار برای واردات گاز، صنایع کشور همچنان با تبعات ناترازی گازی دستبهگریبان خواهند بود. بهطور خاص، صنایع فولاد و سیمان که بیشترین مصرف گاز را دارند، نیازمند برنامهریزی اضطراری برای زمستان پیش رو هستند.
در نهایت، کارشناسان تأکید میکنند که بحران ناترازی گاز، فرصتی برای بازنگری در سیاستهای انرژی کشور است. توسعه منابع داخلی، بهینهسازی مصرف، مدیریت هوشمند انرژی و راهکارهای جایگزین میتواند به کاهش فشار بر صنایع کمک کند. در غیر این صورت، زمستان پیش رو برای صنایع ایران پرچالش و پرهزینه خواهد بود و تأثیر آن بر اقتصاد کلان کشور غیرقابل چشمپوشی خواهد بود.