نبض بازار گزارش می‌دهد:
آمارهای نگران‌کننده از کاهش بارندگی در آغاز سال آبی جدید/ بحران آب در ایران مدیریتی است یا اقلیمی؟

سارا اسلامی- به گزارش نبض بازار، سال آبی جاری (که از ابتدای مهر آغاز شده) با کاهش بارندگی به شکل کم‌سابقه‌ای همراه بوده است.

تازه‌ترین آمار‌های شرکت مدیریت منابع آب نشان می‌دهند که در روز‌های سپری شده از مهر، میزان بارش‌ها در بیشتر استان‌های کشور صفر یا محدود به چند میلیمتر بوده؛ به گونه‌ای که در بسیاری از آنها بارندگی بیش از ۹۰ درصد (در مواردی تا ۱۰۰ درصد)، کاهش یافته است.

داده‌های سازمان هواشناسی نیز نشان می‌دهد که میزان بارش‌ها در کشور از ابتدای سال آبی تا ۱۲ مهر، ۴۱.۳ درصد نسبت به بلندمدت کاهش یافته. همچنین از بین ۳۱ استان، بارندگی تنها در استان گلستان افزایشی بوده است. در این میان، هشت استان (اصفهان، ایلام، بوشهر، خوزستان، فارس، مرکزی، همدان و یزد) کاهش ۱۰۰ درصدی بارش‌ها را تجربه کرده‌اند.

همچنین وزارت نیرو اعلام کرده که در همین بازه زمانی، ۶۵ درصد مخازن سد‌های کشور خالی بوده است؛ مجموع دخایر ورودی نیز ۵۰ درصد کاهش را نشان می‌دهد.

در چنین شرایطی، درصد پرشدگی ۲۴ سد مهم کشور، کمتر از ۲۰ درصد است؛ از جمله می‌توان به سدهایی در خراسان رضوی، قم، آذربایجان غربی، زنجان، فارس، کرمان و مرکزی اشاره کرد.

کاهش بارندگی، به‌ویژه در فلات مرکزی نگران‌کننده است؛ مناطقی که هم منابع سطحی کمی دارند و هم وابستگی بالایی به ذخایر سدها. کارشناسان هشدار می‌دهند اگر روند کاهش بارندگی ادامه یابد، بخشی از این مناطق با بحران آب شرب مواجه می‌شوند. با وجود اجرای طرح‌های صرفه‌جویی، سرعت کاهش منابع به‌مراتب بیشتر از کاهش مصرف است.

کشاورزی؛ نخستین قربانی کاهش بارندگی و کم‌آبی

خشکی زمین‌ها در بسیاری از استان‌ها، پیش از پایان فصل کشت پیشین و آغاز سال آبی جدید آشکار شده بود.

سازمان هواشناسی کشور چندی پیش اعلام کرد که سال آبی گذشته (ابتدای مهر ۱۴۰۳ تا پایان شهریور ۱۴۰۴)، سومین دوره کم‌بارش ۳۰ سال اخیر بود. حالا نیز ۲۱ استان کشور، سال آبی جدید را، که در مناطقی تقریبا با سال زراعی منطبق است، بدون هیچ بارشی آغاز کردند؛ این موضوع نیز در نوع خود کم‌سابقه بوده است.

در چنین شرایطی، آمارها نشان می‌دهد برخی محصولات کشاورزی بر اثر کاهش بارندگی از بین رفتند. برای مثال عطاالله هاشمی، رئیس بنیاد ملی گندمکاران کشور چندی پیش به نبض بازار گفت که ۸۰ درصد از محصول گندم کشور در استان‌های مختلف، بر اثر خشکسالی نابود شد.

همچنین تولید پسته نیز در برخی شهرستان‌ها به دلیل کاهش بارندگی و کمبود انرژی؛ به ویژه قطع برق، به میزان پیش‌بینی شده نرسید.

وزارت جهاد کشاورزی برای سال آبی جاری نیز به کشاورزان برخی استان‌ها در مورد کشت محصولات آب‌بر هشدار داده‌؛ برای مثال کشت برنج همچون سال‌های گذشته در مناطقی ممنوع شده است.

کشت محصول و آبیاری آن در برخی شهرها و مناطق کشور، از جمله شرق اصفهان یا سیستان و بلوچستان، طی سال‌های اخیر چالشی نفس‌گیر بوده و به نظر می‌رسد امسال نیز همین شرایط حاکم است. بدون چاره‌اندیشی برای اصلاح الگوی کشت یا حتی معیشت جایگزین، ممکن است زمین‌های رها شده در روستاهای خشکیده، مهاجرت خانوارها را شدت ببخشد و جمعیت فعال کشاورزی را کاهش دهد.

در این میان، تاثیر بحران آب بر بازار کار را نباید نادیده گرفت. گروهی از کارگران فصلی ممکن است با کاهش سطح زیرکشت، شغل خود را از دست بدهند. بخشی از آنان نیز بدون شک به مشاغل غیررسمی در حاشیه شهرها جذب می‌شوند.

راهکار دولت؛ انتقال آب از دریا و باروری ابرها

دولت در واکنش به کمبود منابع، همچنان بر طرح‌های انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی تاکید دارد. وزارت نیرو این پروژه‌ها را «ضرورت ملی» معرفی کرده و وعده داده با تکمیل خطوط انتقال، استان‌های مرکزی از کم‌آبی رها می‌شوند. اما کارشناسان محیط‌زیست معتقدند این سیاست نه‌تنها هزینه‌های اقتصادی سنگینی دارد، بلکه تبعات زیست‌محیطی جدی نیز ایجاد می‌کند.

به گفته کارشناسان محیط زیست، شیرین‌سازی آب دریا و انتقال آن به مناطق مرکزی، مصرف انرژی بالایی دارد و با تخلیه پساب‌های شور و به هم زدن تعادل اکوسیستم، زیست‌بوم‌های ساحلی را تهدید می‌کند. افزون بر این، توزیع نامتوازن آب در کشور را تشدید کرده و باعث وابستگی استان‌های مرکزی به منابع ناپایدار می‌شود.

از سوی دیگر، هزینه بالای هر مترمکعب آب انتقالی نیز در شرایط کسری بودجه و ناترازی انرژی، بار سنگینی را بر دولت تحمیل می‌کند.

یکی دیگر از راهکارهایی که مسئولان دولتی در سال‌های اخیر، به ویژه هر گاه کاهش بارندگی تشدید می‌شود، به یاد آن می‌افتند، بارورسازی ابرهاست. در حالی که کارشناسان با استناد به پژوهش‌های بین‌المللی، چنین پروژه‌هایی را پرهزینه و کم‌نتیجه می‌دانند.

تاکید بر کاهش مصرف؛ انداختن بار مسئولیت بر دوش مردم

دولت همچنین به طور مداوم، از مردم می‌خواهد که مصرف آب را در بخش خانگی کاهش دهند. تبلیغات گسترده‌ای برای صرفه‌جویی آغاز شده است؛ حتی در طول تابستان در برخی شهرها، شهروندان با قطعی و افت فشار آب مواجه شدن. با این حال، کارشناسان معتقدند سیاست کاهش مصرف خانگی در شرایط فعلی، هرچند ضروری است، اما نمی‌تواند جایگزین اصلاح ساختاری در مدیریت منابع آب باشد.

منتقدان می‌گویند تاکید بیش از حد بر رفتار مصرف‌کننده، نوعی انتقال بار مسئولیت از دولت به مردم است؛ در حالی‌که مشکل اصلی در حکمرانی نادرست، ضعف بهره‌وری آبی در بخش کشاورزی و صنایع پرمصرف نهفته است. آمار رسمی نشان می‌دهد بیش از ۸۵ درصد آب کشور در کشاورزی مصرف می‌شود؛ صنایع نیز به اندازه کافی از بازچرخانی آب بهره نمی‌گیرند و به ویژه در فلات مرکزی، تکیه بیش از حدی بر طرح‌های انتقال آب دارند.

تاکید کارشناسان بر اصلاح الگوی کشت و جلوگیری از برداشت بی‌رویه آب

در این میان، کارشناسان آب و کشاورزی راهکارهای پایدارتری را پیشنهاد می‌دهند: نخست، بازنگری در الگوی کشت متناسب با اقلیم هر منطقه. برای مثال، در استان‌های خشک باید کشت محصولاتی مانند پسته و هندوانه محدود شود و به جای آن گیاهان مقاوم و کم‌آب‌بر ترویج یابد. موضوع دوم، نیز توسعه فناوری‌های نو مانند آبیاری قطره‌ای و پایش هوشمند رطوبت خاک است. 

ساماندهی چاه‌های غیرمجاز و کنترل برداشت از سفره‌های زیرزمینی نیز از ضروری‌ترین گام‌ها محسوب می‌شود؛ طبق آمار رسمی، بیش از ۴۰۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور فعال است.

بازچرخانی آب، اجرای طرح‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری و اصلاح شبکه توزیع برای جلوگیری از هدررفت آب نیز پیشنهادات اساسی دیگری است که مطرح هستند.

برخی کارشناسان همچنین بر خودداری از بارگذاری بیشتر جمعیتی و صنعتی در مناطق درگیر با بحران آب به ویژه فلات مرکزی ایران و انتقال بخشی از این بار به سواحل جنوبی تاکید می‌کنند.

ضرورت تغییر در حکمرانی آب

از سوی دیگر، بخش مهمی از چالش کنونی، به تمرکزگرایی در تصمیم‌گیری بازمی‌گردد. مدیریت آب در ایران به‌شدت بخشی است و میان وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، محیط‌زیست و نهادهای محلی، هماهنگی مؤثری وجود ندارد. کارشناسان پیشنهاد می‌دهند سازوکار «حکمرانی یکپارچه آب» ایجاد شود تا سیاست‌گذاری، تخصیص و نظارت به صورت هماهنگ انجام گیرد.

تجربه جهانی نیز نشان داده مشارکت واقعی جوامع محلی در مدیریت منابع، اثرگذارتر از سیاست‌های متمرکز دولتی است. در مناطقی که شوراهای محلی آب فعال بوده‌اند، تعارضات کاهش یافته و مصرف نیز به‌طور محسوسی کمتر شده است.

همچنین دولت باید از تصمیم‌گیری‌های استانی و بخشی در مواردی، چون انتقال آب بین حوضه‌ای و سدسازی خودداری کند. رویکرد کنونی، علاوه بر ایجاد چالش‌های محیط زیستی، تعارضات قومی و بین‌استانی را نیز تا حدود ۴۵ درصد افزایش داده است.

مساله آب در ایران فقط کاهش بارندگی نیست

کاهش بارندگی را باید واقعیتی انکارناپذیر در کشور دانست، اما بخش بزرگی از بحران آب ایران از سوء‌مدیریت و توسعه ناپایدار در دهه‌های گذشته ناشی شده. سدسازی‌های بی‌ضابطه، گسترش بی‌رویه اراضی کشاورزی و برداشت از منابع زیرزمینی، کشور را به نقطه‌ای رسانده است که حتی افزایش بارندگی نیز تنش آبی موجود را در طولانی‌مدت حل نمی‌کند. 

بحران آب امروز دیگر فقط مساله‌ای صرفا اقلیمی نیست، بلکه بحرانی اقتصادی و اجتماعی است که امنیت غذایی و پایداری سکونت در بخش‌های وسیعی از کشور را تهدید می‌کند.

تغییر مسیر از پروژه‌های پرهزینه انتقال آب، سدسازی یا بارورسازی ابرها به سمت اصلاح ساختار مصرف در بخش‌های مختلف، افزایش بهره‌وری و حکمرانی علمی، شاید تنها راه نجات از آینده‌ای خشک‌تر باشد؛ به ویژه در شرایطی که کاهش بارندگی نیز وضعیت را بحرانی‌تر کرده است.

برای اطلاعات بیشتر، مطالعه چهار گزارش آمار‌ها درباره وضعیت سد‌های تهران نگران‌کننده است، بارورسازی ابرها؛ یک وعده تکراری برای بحران آب، تنش آبی؛ حاصل چند دهه حکمرانی اشتباه آب و نابودی ۸۰ درصد از محصول گندم در کل کشور پیشنهاد می‌شود.