به گزارش نبض بازار، موضوع سهمیه های کنکور برای ورود به دانشگاهها، با ارائه آمارهای جدید بار دیگر به یکی از مهمترین بحثهای نظام آموزش عالی کشور بدل شده. بر اساس آنچه که ایسنا به نقل از دکتر علی جعفریان، قائممقام وزیر بهداشت اعلام کرده است، حدود ۶۰ درصد ظرفیت پذیرش دانشجویان در دانشگاهها از جمله دانشگاههای علوم پزشکی از طریق سهمیهها تکمیل میشود و تنها نزدیک به ۴۰ درصد صندلیها برای داوطلبان بدون سهمیه باقی میماند.
زمانی که توجه کنیم ظرفیت کل پذیرش در سال جاری تنها بیش از ۴۵۰ هزار نفر بوده است، معنا و پیامد این نسبت روشنتر میشود؛ صدها هزار داوطلب عملا در رقابتی نابرابر وارد دانشگاه میشوند.
این وضعیت در رشتههای پرطرفدار بیش از همه به چشم میآید. برای مثال در دانشگاههای علوم پزشکی که ظرفیت محدود و متقاضی بسیار زیادی دارند، داوطلبان آزاد حتی با رتبههای برتر هم ممکن است از ورود به رشتهای مثل پزشکی یا دندانپزشکی بازبمانند؛ در حالی که ظرفیت این رشتهها بخش قابل توجهی توسط سهمیهها پر میشود.
به بیان دیگر، شانس واقعی ورود به این رشتهها برای داوطلبان آزاد از چیزی که در دفترچهها دیده میشود بسیار کمتر است. برخی خانوادهها و کارشناسان در این زمینه از «بیعدالتی آموزشی» و ایجاد نوعی رانت سخن میگویند و نسبت به آینده این روند هشدار میدهند.
سهمیه های کنکور در ذات خود با هدف حمایت از گروههای خاص ایجاد شدند؛ از جمله خانوادههای ایثارگران، مناطق محروم یا گروههایی که بنا به شرایط اجتماعی نیازمند توجه ویژه بودهاند. اما در عمل، گستردگی این سهمیهها به نقطهای رسیده که اصل عدالت آموزشی را زیر سؤال برده است.
منتقدان میگویند وقتی بیش از نیمی از ظرفیت دانشگاهها از مسیر سهمیهها پر میشود، رقابت برای باقیمانده ظرفیت به حدی شدید است که بسیاری از داوطلبان با استعداد، حتی با نمرهها و رتبههای بالا، از ورود به دانشگاههای تراز اول بازمیمانند. در چنین شرایطی، حس بیعدالتی در میان نسل جوان تقویت و نگاه به آموزش عالی بهعنوان نهادی عادلانه خدشهدار میشود.
این وضعیت تنها یک مساله احساسی یا روانی نیست؛ بلکه به کیفیت آموزش نیز آسیب میزند. وقتی بخشی از ورودیها با حداقل نمره علمی و به واسطه سهمیه به دانشگاهها راه مییابند، سطح کلاسهای درسی ناهمگون شده و استادان ناچار میشوند، سطح آموزش را بهگونهای تنظیم کنند که میانگین دانشجویان بتوانند با آن همراهی کنند. نتیجه چنین شرایطی این است که عملا سطح مهارت و دانش خروجی دانشگاهها کاهش مییابد.
کارشناسان آموزشی بارها هشدار دادهاند که تداوم این روند در بلندمدت به افت کیفیت نیروی انسانی و ضربه به اعتبار دانشگاههای ایران در سطح بینالمللی منجر میشود.
موضوع سهمیه های کنکور در رشتههای پزشکی بیش از هر جای دیگر حساسیت برانگیز شده است. زمانی که بیش از نیمی از ظرفیت پزشکی به سهمیهها اختصاص مییابد، سطح علمی ورودیها یکدست نخواهد بود و همین مساله به نگرانی درباره آینده کیفیت خدمات پزشکی دامن زده است.
محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت پس از اعلام نتایج کنکور سال ۱۴۰۳، اذعان کرد که سهمیههای رشته پزشکی بیش از حد است.
همچنین، مصطفی معین وزیر اسبق علوم نیز سال گذشته در گفتوگو با جماران به این نکته اشاره کرد که ۷۵ درصد رشته پزشکی دانشگاه تهران به افراد دارای سهمیه های کنکور اختصاص مییابد؛ به این ترتیب چنین اشخاصی میتوانند با رتبه ۱۰۰ هزار وارد رشته پزشکی شوند اما و رتبه دو رقمی نابغه و مستعد نمیتواند. این موضوع به گفته او تبعات روانی دارد.
در این میان، حمید سوری، اپیدمیولوژیست و استاد دانشگاه نیز پیش از این به خبرآنلاین گفته بود، اختصاص سهمیه های کنکور به برخی افراد در حوزه علوم پزشکی، هم به کیفیت آموزشی و خدمات بهداشتی-درمانی کشور آسیب زده است، هم پیامدهای روانی و اجتماعی دارد و در برخی جوانان مستعد و بدون سهمیه احساس ناکامی ایجاد میکند که یکی از تبعات آن میتواند مهاجرت آنها باشد.
تأثیر سهمیهها تنها محدود به کلاسهای درس نیست. وقتی نظام آموزشی با سازوکاری ناعادلانه عمل کند، بازار کار نیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
در چنین شرایطی، کارفرمایان در بخش خصوصی و حتی دستگاههای دولتی با فارغالتحصیلانی مواجه میشوند که سطح تواناییها و مهارتهای آنها ناهمگون است. این وضعیت، بهویژه در رشتههایی مانند مهندسی و پزشکی، که نیازمند مهارت تخصصی و دقت بالا هستند، تبعات سنگینی دارد.
در واقع، سهمیه های کنکور چرخهای را ایجاد میکنند که کیفیت پایین آموزش، به کیفیت پایین خدمات در بازار کار تبدیل میشود و اعتماد عمومی به فارغالتحصیلان دانشگاهی را خدشهدار میکند.
موضوع سهمیه های کنکور در سال جاری بار دیگر به میز سیاستگذاری بازگشته است. وزارتخانههای علوم و بهداشت، هر دو در ماههای اخیر بر لزوم بازنگری در سهمیهها تاکید کردهاند و حتی پیشنهادهایی برای اصلاح این ساختار به رئیسجمهور ارائه شده است.
با این حال، اصلاح یا حذف سهمیه های کنکور در ایران به دلیل حساسیتهای اجتماعی و سیاسی کار سادهای نیست. ضمن اینکه مخالفتهایی نیز با حذف آنها وجود دارد اما حتی مخافان نیز بر ضرورت ساماندهی و اصلاح رویهها در این زمینه اذعان دارند.