به گزارش نبض بازار، حسن عباسزاده، مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، در مراسم اختتامیه پویش کاهش ۱۰ درصدی مصرف انرژی با بیان اینکه اکنون ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی ۹۶ میلیون تن است، اظهار کرد: تا پایان برنامه هفتم باید به ظرفیت تولید ۱۳۱ میلیون تن برسیم.
عباسزاده با اعلام اینکه ابتدای برنامه هفتم توسعه حدود ۵۰ میلیون مترمکعب در روز ظرفیت دریافت گاز برای خوراک و ۶۰ میلیون مترمکعب ظرفیت دریافت گاز برای سوخت صنعت پتروشیمی بوده است، گفت: در پایان برنامه هفتم توسعه این ظرفیت به ۸۰ میلیون مترمکعب گاز برای خوراک و ۸۰ میلیون مترمکعب برای سوخت صنعت پتروشیمی افزایش مییابد، یعنی درمجموع به ۱۶۰ میلیون مترمکعب گاز نیاز است.
وی با بیان اینکه هماکنون حدود ۲۲ درصد ظرفیت صنعت پتروشیمی بلااستفاده مانده که عمده دلیل آن کمبود خوراک است، اظهار کرد: این ظرفیت معادل ۱۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری میشود که غیرفعال مانده است.
آنطور که از اظهارات مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی پیداست، چالش مهم صنعت پتروشیمی ایران کمبود خوراک است، اما باید دید چرا خوراک گازی به پتروشیمیها اختصاص داده نمیشود؟
صنعت پتروشیمی ایران در سالهای اخیر با معضل جدی کمبود خوراک روبهرو شده است؛ معضلی که بخش قابلتوجهی از ظرفیت این صنعت را بلااستفاده گذاشته و میلیاردها دلار سرمایهگذاری را از چرخه تولید خارج کرده است. بررسی دلایل این وضعیت نشان میدهد که مشکل تنها به مدیریت داخلی واحدها محدود نیست، بلکه ریشه در ساختار کلی سیاستگذاری انرژی کشور دارد.
نخست آنکه تولید گاز ایران پاسخگوی الگوی مصرف نیست. سهم بسیار بالای بخش خانگی و نیروگاهی از مصرف گاز، که به طور عمده نتیجه سیاستهای یارانهای و فقدان انگیزه برای صرفهجویی است، موجب شده است تا در فصول سرد حتی تامین مصارف روزمره با چالش روبهرو شود. در چنین شرایطی، صنعت و بهویژه بخش پتروشیمی در اولویتهای پایینتر قرار میگیرد و بیشترین آسیب را متحمل میشود.
دولتها تامین گاز بخش خانگی را در صدر قرار دادهاند. نیروگاههای برق نیز ناگزیر از مصرف گاز یا سوخت مایع هستند تا خاموشیها کنترل شود. در این میان، صنعت بهعنوان حلقهای که کمترین حساسیت اجتماعی دارد، در صف آخر قرار میگیرد.
همچنین باید گفت ظرفیت تولید گاز کشور در میدانهای اصلی گاز بهویژه پارس جنوبی رو به کاهش است. پس از چند دهه برداشت فشرده، این میدان وارد دوره افت فشار شده و نیازمند سرمایهگذاریهای گسترده در فناوری فشارافزایی است. اما به دلیل تحریمهای بینالمللی و محدودیت منابع مالی داخلی، این پروژهها عملا به تعویق افتادهاند. در نتیجه، رشد تولید متوقف شده و در سالهای پیشرو حتی احتمال کاهش محسوس تولید نیز وجود دارد.
محدودیتهای سرمایهگذاری و تحریمها نیز مانع از توسعه میادین جدید و جایگزینی منابع در حال افت شدهاند. ورود شرکتهای بینالمللی متوقف شده و توان مالی داخلی نیز پاسخگوی نیازها نیست. بدین ترتیب، ظرفیت بالقوه ۲۲ درصدی صنعت پتروشیمی بلااستفاده مانده و به تعبیر دیگر، حدود ۱۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری بدون بازدهی رها شده است.
یکی دیگر از مشکلاتی که با توجه به ناترازی گاز سد راه توسعه صنعت پتروشیمی شده است، به الگوی توسعه صنعت پتروشیمی بازمیگردد. طی دهههای گذشته، اتکا به انرژی ارزان موجب تمرکز سرمایهگذاریها بر صنایع انرژیبر و ایجاد واحدهای جدید در بالادست پتروشیمی شد. این رویکرد به جای تکمیل زنجیره ارزش و حرکت به سمت محصولات با ارزش افزوده بالا، فشار بیشتری بر منابع محدود گاز وارد کرده است. نتیجه آنکه به جای بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود و توسعه صنایع پاییندست، منابع به سمت پروژههای تکراری و خامفروشانه سوق یافتهاند.
کمبود خوراک در صنعت پتروشیمی ایران پیامد مستقیم ترکیب چند عامل اصلی است. مصرف بیرویه در بخشهای غیرمولد، افت تولید میادین گازی و ضعف در سرمایهگذاریهای توسعهای باعث شدند صنعت پتروشیمی ایران از رسیدن به ظرفیتهای بالقوه خود باز بماند.
باید گفت تا زمانی که این سه گره بنیادین باز نشود، هرگونه هدفگذاری برای افزایش ظرفیت تولید، از جمله رساندن آن به ۱۳۱ میلیون تن در افق برنامه هفتم توسعه، بیش از آنکه واقعبینانه باشد، جنبهای تبلیغاتی و روی کاغذ دارد. زمانی که میدان گازی پارس جنوبی وارد نیمه عمر خود شده و تلاشی برای فشارافزایی آن انجام نمیشود، خطر افزایش ناترازی ۳۰۰ میلیون مترمکعبی گاز وجود دارد. موضوعی که اول از همه صنعت پتروشیمی را متاثر میکند.