به گزارش نبض بازار ، بازار سرمایه که همواره به عنوان آیینه تمامنمای اقتصاد کشور شناخته میشود، طی یک سال اخیر بیش از هر زمان دیگری با بیاعتمادی سهامداران و رکود معاملات دست به گریبان بوده است. در حالی که نرخ ارز و طلا با رشد قابل توجه همراه بودهاند، شاخص بورس روندی معکوس داشته و بخش مهمی از سرمایهها از این بازار خارج شده است.
کارشناسان معتقدند ریشه اصلی این بحران در سیاستهای پولی دولت و نرخ بهره بالا نهفته است؛ مسئلهای که باعث شده سرمایهگذاران به جای ورود به بورس، به سمت بازارهای موازی همچون طلا، ارز و مسکن حرکت کنند. کاهش ارزش بازار سرمایه از حدود ۴۳۰ میلیارد دلار در مرداد ۹۹ به کمتر از ۹۰ میلیارد دلار امروز، شاهدی بر این ادعاست.
مصطفی صفاری، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با نبض بازار به بررسی وضعیت فعلی بورس ایران پرداخت و نرخ بهره بالا را به عنوان مهمترین عامل بیاعتمادی سهامداران و رکود بازار معرفی کرد. وی تأکید کرد که بازار سرمایه به عنوان دماسنج اقتصاد، تحت تأثیر شوکهای اقتصادی و سیاسی قرار گرفته و رقابت نابرابر با بازار پول، سرمایهگذاران را به سمت گزینههای کمریسکتر سوق داده است.
نرخ بهره بالا عامل اصلی بیاعتمادی سهامداران
صفاری در ابتدای گفتوگو، با اشاره به اینکه بیاعتمادی کنونی ریشه در سیاستهای پولی دارد، گفت: «بازار سرمایه و شاخص آن، دماسنج اقتصاد است و هر شوک اقتصادی یا سیاسی را نشان میدهد. این مسئله ربطی به جنگ اخیر ندارد، بلکه بحث اصلی نرخ بهره و قیمت پول است. در تمام دنیا، بازار پول و بازار سرمایه مانند دو کفه ترازو هستند؛ اگر یکی سنگین شود، دیگری سبک میشود.» وی افزود که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی به ۳۰ درصد دو سال پیش، آغاز رکود بود و اکنون با نرخهای ۳۵ تا ۳۷ درصدی اوراق بدون ریسک (که توسط دولت تضمین میشود)، وضعیت بدتر شده است.
صندوقهای درآمد ثابت؛ معضل پنهان بازار سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه، صندوقهای درآمد ثابت را معضلی دانست که بانکها برای دور زدن نرخهای تکلیفی ایجاد کردهاند و اکنون نرخ ۳۷ درصدی بدون ریسک ارائه میدهند. صفاری هشدار داد: «این نرخ بهره بالا، تورم را کنترل نکرده، اما بازار سرمایه را سرکوب کرده و ارزش بازار را از ۴۳۰ میلیارد دلار در مرداد ۹۹ ، امروز به ۸۸ میلیارد دلار رسانده؛ که فاجعهای کمسابقه در جهان است.» وی تأکید کرد که اصرار بانک مرکزی بر نرخ بهره بالا، سرمایهگذاریها را نابود کرده و ریسکهای سیاسی مانند جنگ ۱۲ روزه، موضعگیریهای داخلی و خارجی، و نوسانات ارزی و طلایی را تشدید کرده است.
بیتوجهی سیاستگذاران به اولویتهای بازار سرمایه
صفاری با انتقاد از سیاستگذاران، گفت: «کسی به حال این بازار فکر نمیکند. اولویت وزیر اقتصاد بازار سرمایه نیست و رئیس بورس هم میگوید کاری از دستش برنمیآید، زیرا بورس آینه تمامنمای اقتصاد است.» وی افزود که علاوه بر نرخ بهره، محدودیتها، بیانگیزگی سیاستگذاران و بیمهری به بازار، منجر به خروج بیش از ۲۵۰ هزار میلیارد تومان پول از بورس در سالهای اخیر شده و این سرمایهها به سمت دلار، طلا و مسکن رفته است. «این رکود تا درمان نشدن معضل نرخ بهره ادامه دارد. بانکی که ۳۷ درصد سود میدهد، سهام میخرد و ضرر میکند، اما سپردهگذار برنده است و سرمایهگذار بازنده؛ این نشاندهنده سیستم پولی اشتباه کشور است که دودش به چشم سرمایهگذاران میرود.»
تقابل اقتصاد پولی با اقتصاد مقاومتی
در پاسخ به اینکه چرا سیاستگذاران در بازگرداندن اعتماد عمومی ناکام ماندهاند، صفاری تفاوت میان اقتصاددانان پولی و اقتصاد مقاومتی را برجسته کرد: «اقتصاددانان پولی با اقتصاد مقاومتی متفاوتاند. رهبری سالها بر تولید تأکید کرده، اما سیاستگذاران با ابزار پولی مانند نرخ بهره، اقتصاد را مدیریت میکنند. مشکل ما حضور اقتصاددانان پولی در دولتهاست؛ در دولت رئیسی هم بود و در دولت فعلی هم هست.» وی افزود که فشارها بر تولید مانند افزایش قیمت حاملهای انرژی، قطع برق و گاز بدون حمایت از مصرفکننده، حاشیه سود شرکتها را از ۲۲ درصد به زیر ۱۲ درصد (و حتی ۱۰ درصد) کاهش داده و ارزش بازار را از ۴۳۰ میلیارد دلار به ۸۸ میلیارد دلار رسانده است. «این نتیجه عملکرد اقتصاددانان پولی است که فکر میکنند با ابزار پولی میتوانند اقتصاد را تعادل بخشند، اما اصل اقتصاد دچار مشکل شده.»
آینده مبهم بورس تا پایان شهریور
در خصوص آینده بازار سرمایه با توجه به شرایط فعلی، نرخ بهره بالا و وضعیت جنگی، صفاری پیشبینی کرد: «بازار اکنون ارزنده شده، اما ابهام وجود دارد. سهامداران نمیدانند کدام شرکتها در شش ماه اول سودآور بودهاند یا زیان دیدهاند. این ابهام تا پایان شهریور ادامه دارد و پس از انتشار گزارشهای ششماهه، میتوان تحلیل کرد که کدام شرکتها کمتر از سیاستهای ضدتولیدی آسیب دیدهاند. رویکرد بازار ممکن است در نیمه دوم سال مثبت شود.» وی با انتقاد از حذف پیشبینی EPS توسط هیئت مدیرهها در دورههای گذشته، گفت: «سرمایهگذاران اکنون هیچ اطلاعاتی ندارند و بازارهای رقیب جذابتر شدهاند. این نتیجه سیاستهای تیم اقتصادی دولت است.»