به گزارش نبض بازار، شبکه ملی اطلاعات یا «اینترنت ملی»، که به عنوان یکی از کلانپروژههای زیرساختی در دستور کار سیاستگذاران ارتباطات قرار گرفت، چشمانداز توسعه فضای سایبری مستقل و امن را دنبال میکرده یا قرار بود چنین کند. با گذشت حدود دو دهه از نخستین فازهای مطالعاتی و اجرایی، این طرح در بطن چالشهای جدی اقتصادی و فنی قرار گرفته است. از یک طرف توسعه زیرساخت، مدرنیزاسیون شبکه و حمایت از محتوای بومی دنبال شده و از طرف دیگر، ناکارآمدی مدیریتی، فقدان اجماع کارشناسی، نبود خدمات پایه داخلی از جمله موتور جستوجوی ملی، و آسیبهای واردشده بر اقتصاد دیجیتال، انتقادات جدی را در پی داشته است. در این گزارش، بنیان شبکه ملی اطلاعات، مدل اقتصادی، تحولات اجرایی، تحلیل هزینه-فایده، آسیبها، ضعفها و مقایسه تطبیقی با نمونههای بینالمللی – با استناد به دادهها و منابع معتبر – بررسی میشود.
شبکه ملی اطلاعات با هدف ایجاد بستر ارتباطی یکپارچه، متشکل از مراکز داده ملی، زیرساختهای باندپهن و سیستمهای امنیتی، تعریف شده. بر اساس مصوبات رسمی، این شبکه میبایست ترافیک داخلی را بدون خروج از کشور مسیریابی کند، امنیت دادهها را تضمین نماید و خدمات پایدار و ارزانی به کاربران دهد. با این حال، پس از گذشت دو دهه از آغاز طرح، آمارهای رسمی حاکی از پیشرفت تنها ۳۰ درصدی در بخش زیرساخت است در حالی که بر اساس برنامهریزی اولیه، میبایست تا ۱۴۰۴ بیش از ۸۰ درصد پیشرفت حاصل میشده اما شکاف آرمانها - واقعیتها، اولین نشانه از ناکارآمدی این پروژه عظیم است.
برآوردها نشان میدهد تا سال ۱۳۹۸ حدود ۱۹ هزار میلیارد تومان صرف اجرای شبکه ملی اطلاعات شده؛ بودجه ۱۴۰۴ آن نیز نزدیک به ۱۰ هزار میلیارد تومان بوده است. این مبلغ هنگفت میتوانست در زمینههای حیاتی دیگری سرمایهگذاری شود؛ برای مثال، با این میزان بودجه میشد شبکه ملی مدارس و دانشگاهها را به اینترنت پرسرعت مجهز کرد، زیرساختهای درمان دیجیتال را در سراسر کشور گسترش داد یا صدها استارتاپ نوپا را حمایت کرد. این سرمایه عظیم صرف پروژهای شده که نه تنها به اهداف خود نرسیده، بلکه عاملی برای محدودیت دسترسی و انزوای دیجیتال شده است.
اجرای این پروژه عمدتا به شرکتهای پیمانکار داخلی وابسته بوده که عموما وابسته به نهادها یا شرکتهای شبهدولتی هستند. این شرکتها—از جمله زیرمجموعههای مخابرات ایران، شرکتهای فناوری اطلاعات وابسته به دولت و پیمانکاران بخش امنیت—بدون حضور در فضای رقابتی واقعی، منافع کلانی از این پروژه به دست آوردهاند. در عین حال، عدم شفافیت در فرآیندهای مناقصه و اجرا، زمینه سوءاستفاده مالی و فنی را فراهم کرده است. نتیجه آن شده که نه کیفیت مطلوب حاصل شده و نه هزینهها بهینه شدهاند.
شبکه ملی اطلاعات به بهانه افزایش امنیت و کاهش وابستگی، در عمل به ابزاری برای محدودسازی دسترسی به اینترنت جهانی تبدیل شده است. بر اساس گزارش انجمن تجارت الکترونیک، ۷۵ درصد از کسبوکارهای اینستاگرامی با کاهش شدید فروش مواجه شدهاند. همچنین، هر ساعت قطعی اینترنت حدود ۱.۵ میلیون دلار به اقتصاد کشور آسیب میزند. از سوی دیگر، ۸۶ درصد کاربران برای دسترسی به محتوای مورد نیاز خود از فیلترشکن استفاده میکنند که هزینههای اضافی گذاشته و امنیت دادهها را به خطر انداخته است. علاوه بر این، مهاجرت متخصصان فناوری اطلاعات به دلیل محدودیتهای دسترسی، ضربهای جبرانناپذیر به اقتصاد دانشبنیان کشور وارد کرده است.
شبکه ملی اطلاعات در ایران نمونه بارز پروژه کلان بدون مطالعه کافی، برنامهریزی واقعبینانه و مدیریت یکپارچه است. این طرح نه تنها به اهداف امنیتی و اقتصادی خود نرسیده، به عاملی برای گسترش شکاف دیجیتالی، کاهش نوآوری و فرار سرمایههای انسانی تبدیل شده است. هزینههای هنگفت آن میتوانست در مسیرهای توسعهای بسیار مؤثرتر و ملموستری سرمایهگذاری شود. تجربه جهانی نشان میدهد موفقیت در عرصه فناوری اطلاعات نه از طریق انزوا و محدودیت، که با گشودگی، شفافیت و تعامل با جهان حاصل میشود. ادامه روند فعلی تنها به انزوای بیشتر و از دست رفتن فرصتهای تاریخی ایران در عصر دیجیتال خواهد انجامید.