به گزارش نبض بازار،در طول یک سال گذشته، بازار خوراکیهای اساسی ایران بهویژه حبوبات، شاهد یکی از شدیدترین جهشهای قیمتی تاریخ خود بوده است. لوبیا چیتی، که همواره بهعنوان منبع پروتئینی ارزان و جایگزین گوشت و مرغ در سفره خانوار ایرانی شناخته میشد، حالا به مرز تبدیل شدن به کالایی لوکس رسیده است.
بر اساس دادههای بازار، قیمت هر کیلوگرم لوبیا چیتی در اوایل مردادماه ۱۴۰۳ حدود ۸۰ هزار تومان بود. اما تنها در فاصله یک سال، این محصول پرمصرف با رشد خیرهکننده بیش از ۴۳۷ درصدی به ۴۳۰ هزار تومان در مردادماه ۱۴۰۴ رسید. تازهترین گزارشها نشان میدهد که قیمت لوبیا چیتی در هفتههای اخیر نیز همچنان افزایش یافته و هر کیلوگرم این محصول در بازار حدود ۵۴۰ هزار تومان به فروش میرسد؛ یعنی رشد بیش از پنج برابر نسبت به سال گذشته. برای نمونه، یک بسته ۹۰۰ گرمی از ۳۶۵ هزار تومان به ۴۰۰ هزار تومان و یک بسته ۵۰۰ گرمی از ۲۲۰ هزار تومان به ۲۷۰ هزار تومان رسیده است.
تا همین چند سال پیش، بسیاری از خانوارها در شرایط افزایش قیمت گوشت قرمز و مرغ، به سمت حبوبات و بهویژه لوبیا چیتی بهعنوان منبع پروتئینی ارزانتر روی میآوردند. اما امروز، شرایط به گونهای تغییر کرده که نهتنها گوشت و مرغ برای اقشار کمدرآمد دستنیافتنیتر شدهاند، بلکه جایگزین سنتی آنها نیز دیگر قابل تهیه نیست. به این ترتیب، لوبیا چیتی که روزی غذای سادهای مثل "خوراک لوبیا" یا "آبگوشت بیگوشت" را کامل میکرد، حالا خودش به غذایی گرانقیمت تبدیل شده است.
افزایش چشمگیر قیمت لوبیا چیتی را نمیتوان تنها به یک عامل نسبت داد. ترکیبی از شرایط ساختاری و مدیریتی در این جهش نقش داشتهاند. تولیدکنندگان حبوبات با مشکلاتی همچون هزینه بالای بذر، کود و سموم کشاورزی، کمبود آب و نبود حمایتهای مؤثر مواجه شدند. نتیجه آن کاهش انگیزه کشت و عرضه کمتر محصول در بازار بود. رشد هزینه حملونقل، انبارداری و بستهبندی بهطور مستقیم بر قیمت نهایی تأثیر گذاشته است. بخش قابل توجهی از نیاز کشور به حبوبات از طریق واردات تأمین میشود. افزایش نرخ ارز و محدودیتهای تجاری، مستقیماً قیمت را بالا برد. در حالی که کالاهایی مانند لوبیا چیتی قابلیت انبارداری بالایی دارند، نبود کنترل بر شبکه توزیع سبب شد برخی واسطهها با احتکار یا فروش قطرهچکانی، قیمتها را بهشدت افزایش دهند.
روند رشد قیمت لوبیا چیتی در سال گذشته تنها نمونهای از بحرانی گستردهتر در سفره خانوار است. برنج ایرانی و خارجی، لبنیات، میوه و حتی سبزیجات نیز با افزایشهای چندصد درصدی مواجه شدهاند. برنج ایرانی که در سال گذشته حدود ۱۲۰ هزار تومان بود، حالا به مرز ۳۸۰ تا ۴۰۰ هزار تومان رسیده است. شباهت وضعیت برنج و لوبیا چیتی قابل توجه است: هر دو محصول قابلیت انبارداری دارند و همین امر بستر مناسبی برای سوداگری در بازار ایجاد کرده است.
افزایش سرسامآور قیمت لوبیا چیتی و دیگر حبوبات، مستقیماً سفره خانوارهای ایرانی را کوچکتر کرده است. در حالی که متوسط دستمزدها در سال ۱۴۰۴ حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش یافت، قیمت مواد غذایی اساسی بیش از ۲۰۰ درصد بالا رفت. این شکاف میان درآمد و هزینه، فشار مضاعفی بر اقشار کمدرآمد و طبقه متوسط وارد کرده و باعث تغییر الگوی مصرف خانوارها شده است. بسیاری از خانوادهها مجبورند مصرف پروتئین، چه از نوع حیوانی و چه گیاهی، را کاهش دهند؛ موضوعی که میتواند پیامدهای جدی برای سلامت عمومی در سالهای آینده داشته باشد.
کارشناسان اقتصادی تأکید میکنند که دولت باید پاسخ روشنی به افکار عمومی درباره این جهش قیمتی بدهد. چگونه ممکن است محصولی مانند لوبیا چیتی ظرف یک سال، ۴۳۷ درصد افزایش پیدا کند؟ اگر دلایل افزایش قیمت میوههای فصلی یا سبزیجات تازه، به تولید و عرضه محدود برمیگردد، درباره محصولاتی مانند برنج و حبوبات که امکان ذخیرهسازی بلندمدت دارند، این توضیح قانعکننده نیست. ضعف در سیاستگذاری، نظارت و مدیریت زنجیره تأمین، بیشترین نقش را در این بحران ایفا کرده است.
با توجه به شرایط کنونی، چشمانداز کوتاهمدت برای کاهش قیمتها چندان روشن نیست. وعدههای مکرر مسؤولان برای واردات یا سیاستهای حمایتی اغلب جنبه تبلیغاتی داشته و اثر اجرایی محدودی داشته است. در چنین شرایطی، احتمال ادامه روند صعودی قیمتها وجود دارد و اگر چارهاندیشی جدی صورت نگیرد، مواد غذایی پایهای مانند لوبیا چیتی، برنج و حتی سیبزمینی ممکن است بهطور کامل از سفره بسیاری از خانوارها حذف شوند.