به گزارش نبض بازار،درحالی که در گذشته نیاز ناوگان هوایی کشور دستکم ۵۵۰ فروند هواپیما عنوان میشد، اما بهتازگی رئیس سازمان هواپیمایی کشوری با رد این موضوع، نیاز واقعی ناوگان را کمتر از ۲۰۰ فروند عنوان کرده است. بر اساس بررسیهای انجامشده، اختلاف قابلتوجهی میان برآورد «سازمان هواپیمایی کشوری» و اسناد بالادستی در تعداد ناوگان موردنیاز وجود دارد. سازمان هواپیمایی بر مبنای بهرهوری فعلی و اجرای میانگین شش پرواز (لگ) روزانه برای هر هواپیما، نیاز کشور را حدود ۱۸۰ تا ۲۰۰ فروند اعلام کرده است. این عدد برای پوشش پروازهای روزمره و اوجهای کوتاهمدت محاسبه شده است.
با این حال، در اسناد توسعهای و برآوردهای متعارف، بهدلیل جمعیت ۸۵ میلیونی، پراکندگی جغرافیایی و رویدادهای پرتقاضا مانند نوروز، اربعین و حج، نیاز واقعی بین ۴۰۰ تا ۵۵۰ فروند پیشبینی شده است.
در حال حاضر، ۱۸۰ فروند فعال هستند که میانگین سنی آنها از ۲۸.۵ سال در ابتدای دولت سیزدهم به حدود ۲۶ سال رسیده است. این کاهش سن ناشی از ورود تعداد محدودی هواپیمای جدید و بازگشت هواپیماهای تعمیرشده به چرخه بهرهبرداری بوده است.
با وجود کفایت نسبی ناوگان برای شرایط عادی، در ایام اوج سفر یا بروز بحرانهایی مانند زمینگیری دستهجمعی، کمبود ذخیره «هواپیمای آماده پرواز» چالش جدی ایجاد میکند. دولت برای مقابله با این مشکل، اقداماتی چون فعالسازی پرندههای زمینگیر، محدودسازی پروازهای چارتری در پیک، انعقاد قرارداد اجاره کوتاهمدت (wet-lease) و بهبود پیشبینی تقاضا با داده را در دستور کار قرار داده است.
از سوی دیگر کارشناسان تأکید میکنند که سن هواپیما بهتنهایی شاخص مطمئنی برای ایمنی نیست. کیفیت نگهداری، چرخههای تعمیرات اساسی و پایش دادههای پروازی، نقش تعیینکنندهتری دارند. اخذ مجوزهای ایمنی بینالمللی نقطه آغاز است، اما استمرار بازرسیهای سختگیرانه و فرهنگ گزارشدهی بدون مجازات، شرط اصلی تضمین ایمنی در طول عمر عملیاتی هر هواپیما به شمار میرود.
برای رقابت در بازار منطقه، ناوگان باید بزرگتر و مجهزتر باشد
علیرضا منظری، کارشناس صنعت هوایی و معاون اسبق هوانوردی و امور بینالملل سازمان هواپیمایی کشوری، در گفتوگو با خبرنگار ما به بررسی وضعیت فعلی ناوگان هوایی کشور و چالشهای پیش روی این صنعت پرداخت.
منظری با تأکید بر اهمیت تعیین اهداف حملونقل هوایی گفت: «با توجه به اهداف کشور در حوزه حملونقل هوایی، تعداد ناوگان مشخص میشود. اگر هدف صرفاً جابجایی مسافران داخلی باشد، نیاز به تعداد مشخصی از هواپیماها داریم، اما اگر بخواهیم سهم عمدهای از بازار منطقهای و بینالمللی را تصاحب کنیم، ناوگان بیشتری لازم است.»
وی افزود: «برای پوشش کامل نیازهای کشور، به ویژه در زمان اوج سفر و شرایط بحرانی، حدود ۲۲۰ فروند هواپیما کافی است، البته در صورتی که هدف محدود به پروازهای داخلی باشد. اما برای رقابت در بازار منطقه، ناوگان باید بزرگتر و مجهزتر باشد.»
در خصوص وضعیت فعلی ناوگان کشور، منظری توضیح داد: «میانگین سن هواپیماها بالای ۲۵ سال است. کاهش سن ناوگان به تنهایی به معنای افزایش کیفیت و ایمنی پرواز نیست، چراکه رعایت استانداردها مهمتر است. البته از نظر اقتصادی، هواپیماهای جوانتر هزینههای کمتری دارند.»
وی در پاسخ به سوالی درباره تأثیر سن هواپیما بر ایمنی گفت: «هواپیماهایی که وارد کشور میشوند، باید گواهینامه ایمنی دریافت کنند. همچنین، در صنعت هوانوردی، هواپیما پس از اورهال و تعویض قطعات، بهروزرسانی شده و به نوعی نو محسوب میشود، بنابراین سن هواپیما به تنهایی معیار مناسبی برای سنجش ایمنی نیست.»
منظری همچنین به تأثیر عوامل بیرونی بر توسعه حملونقل هوایی اشاره کرد: «شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور به طور مستقیم بر توسعه این صنعت اثرگذار است. به عنوان مثال، نمیتوان در شرایط جنگ، افزایش پروازهای بینالمللی داشت، زیرا این موضوع با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد.»
وی در پایان مهمترین چالش ناوگان هوایی کشور را کمبود نقدینگی شرکتهای هواپیمایی دانست و افزود: «اگرچه کمکهایی در زمینه سوخت و هزینهها انجام میشود، اما مشکلات صنعت هوایی منحصر به خود آن است. شرکتها در شرایط فعلی با هزینههای اضافی ناشی از لغو پروازها و شرایط جنگ روبرو هستند.»
علیرضا منظری در خاتمه اظهار داشت که برای توسعه پایدار ناوگان هوایی، نیاز به فراهم شدن شرایط مقتضی سیاسی و اقتصادی است تا کیفیت و کمیت ناوگان بهبود یابد.