کامران ندری، اقتصاددان در گفت‌و‌گو با نبض بازار مطرح کرد:
تجربه جنگ ۱۲ روزه، سهم سپرده‌های کوتاه مدت را افزایش می‌دهد/ افزایش شبه پول علامت خوبی نیست

سارا اسلامی- به گزارش نبض بازار، بانک مرکزی، اخیرا در گزارشی روند رشد نقدینگی (مجموع پول و شبه پول موجود در جامعه) و همچنین سهم شبه پول از کل این شاخص را افزایشی اعلام کرده است؛ به گونه‌ای که سپرده های کوتاه مدت، بیشترین میزان نقدینگی را به خود اختصاص داده‌اند.

بر اساس این گزارش، حجم نقدینگی تا پایان سال ۱۴۰۳ با ۲۹.۱ درصد رشد نسبت به سال قبل از آن، به ۱۰ هزار و ۱۶۵ هزار میلیارد تومان رسیده است.

این گزارش نشان می‌دهد که سهم شبه پول از کل نقدینگی نیز با ۲۶ درصد افزایش، به ۷۴.۱ درصد رسیده. ویژگی شبه پول، نقدشوندگی سریع آن است؛ به گونه‌ای که بدون مانع خاصی به پول نقد تبدیل می‌شود.

مواردی، چون صندوق سرمایه‌گذاری بازار پول، اوراق قرضه دولتی، حساب‌های قرض الحسنه پس‌انداز، سپرده های کوتاه مدت، حساب‌های ۱ تا ۵ ساله و حساب‌های متفرقه در این دسته قرار می‌گیرند.

بر اساس گزارش بانک مرکزی، سپرده های کوتاه مدت، بیشترین سهم را از کل نقدینگی به خود اختصاص داده‌اند که شامل ۲۰.۸ درصد می‌شود.

اما این داده‌ها چه معنایی برای اقتصاد کلان کشور دارند؟ کامران ندری، اقتصاددان در گفت‌و‌گو با نبض بازار توضیح داده است که سهم بالای سپرده های کوتاه مدت در کل نقدینگی، نشان‌دهنده روند افزایشی انتظارات تورمی است.

متن کامل این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید.

افزایش سهم شبه پول از کل نقدینگی، می‌تواند به نفع تولید باشد؛ اگر...

گزارش اخیر بانک مرکزی در مورد رشد سهم شبه پول از کل نقدینگی، این نگرانی را ایجاد کرده است که خروج سرمایه‌ها از دست مردم و سپردن آنها به بانک‌ها، به افزایش رکود در بخش تولید منجر شود. آیا ممکن است این شرایط، جذب منابع را برای کسب و کار‌ها با چالش مواجه کند؟

پاسخ چنین پرسشی به این بستگی دارد که چه عاملی، باعث افزایش سهم شبه پول از کل نقدینگی شده است. در صورت رشد سپرده‌های بانکی بلندمدت، بانک‌ها می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های خود و تسهیلاتی را که از محل این نوع سپرده‌ها می‌پردازند، به سمت فعالیت‌های مولد و حمایت از بخش تولید هدایت کنند. البته سیاست‌های اعتباری بانک مرکزی و اهمیتی که به فعالیت‌های مولد می‌دهد نیز در این زمینه اهمیت دارد. اگر بانک‌ها امکان چنین حرکتی را داشته باشند، می‌توان به رشد اقتصاد و تولید امیدوار بود. در کنار آن، اگر بانک مرکزی نیز بتواند سیاست‌های کلان را به درستی تنظیم کند، کمترین آثار تورمی را ایجاد می‌کند. در عین حال، به نظر نمی‌رسد وضعیت اکنون اینگونه باشد. افزایش سهم شبه پول از کل نقدینگی، بر اثر سهم بالای سپرده های کوتاه مدت رخ داده است که ماندگاری چندانی در شبکه بانکی ندارند. چنین سپرده‌هایی در اقتصاد ایران، نقشی همانند سپرده‌های جاری دارند. به این معنا که سپرده‌گذاران از آنها برای تسویه معاملات خود استفاده می‌کنند. به ویژه اینکه با توسعه بانکداری الکترونیک، سپرده های کوتاه مدت معمولا متصل به کارت‌های بانکی هستند و مردم برای پرداخت وجه در معاملات خود از موجودی آنها استفاده می‌کنند.

رشد سهم سپرده های کوتاه مدت، علامت خوبی برای اقتصاد نیست

به طور کلی، سهم بالای سپرده های کوتاه مدت، چه معنایی برای شبکه بانکی دارد؟

زمانی که مردم نقدینگی خود را در حساب‌های کوتاه‌مدت نگه می‌دارند، به این معناست که به دنبال فرصت مناسب برای انجام معامله‌ای با بازدهی بیشتر، هستند. در واقع، این شرایط نشان می‌دهد که سپرده‌گذاران به دلیل نرخ سود پایین در شبکه بانکی، قصد ندارند پس‌انداز‌های خود را در قالب سپرده نزد بانک‌ها نگهدارند؛ آنها تنها مترصد فرصت سرمایه‌گذاری مناسب‌تری هستند تا منابع خود را منتقل و بازدهی بیشتری کسب کنند.

این وضعیت چه سیگنالی را برای اقتصاد صادر می‌کند؟

سهم بالای سپرده های کوتاه مدت، علامت خوبی برای اقتصاد نیست. اگر افزایش سهم شبه پول از کل نقدینگی، ناشی از رشد سپرده‌های بلندمدت؛ با حداقل یک سال ماندگاری بود، می‌توانست سیگنال خوبی باشد. چرا که نشان می‌داد مردم از نرخ سود این نوع سپرده‌ها راضی هستند و ترجیح می‌دهند، پس‌انداز خود را به جای ورود به بازار‌های جایگزین، چون ارز و طلا، در قالب سپرده‌های بانکی نگه دارند. اما این وضعیت که سپرده‌گذاران می‌خواهند سرمایه خود را در قالب منابع ریالی در سپرده های کوتاه مدت حفظ کنند، می‌تواند ناشی از وجود انتظارات تورمی بالا در جامعه باشد. در نتیجه می‌توان نتیجه‌گیری کرد که شرایط تورمی همچنان ادامه می‌یابد.

بانک‌ها ناچار به سرمایه‌گذاری در بازار‌های زودبازده هستند

آقای دکتر، شما اشاره کردید که اگر بانک‌ها در بازار‌های مولد سرمایه‌گذاری کنند، این اقدام می‌تواند به رشد تولید منجر شود. اما تجربه نشان داده است، آنها در بسیاری مواقع پولی را که در اختیار دارند، به بازار‌هایی مانند ارز و طلا می‌برند. چرا چنین رویه‌ای در شبکه بانکی شکل گرفته است؟

بانک‌ها به دلیل ماهیت سپرده‌های خود، چاره‌ای غیر از ورود به بازارهایی، چون ارز و طلا ندارند؛ چرا که نقدشوندگی آنها بالاست. سهم بالای سپرده های کوتاه مدت باعث می‌شود که آنها نتوانند تسهیلات بلندمدت را در اختیار بخش تولید قرار دهند. در واقع، بخشی از مشتریان شبکه بانکی که همان سپرده‌گذاران سپرده های کوتاه مدت هستند، هر زمان ممکن است برای برداشت سپرده‌های خود به بانک‌ها مراجعه بکنند. به این مورد، خطر یا ریسک نقدینگی گفته می‌شود. اگر بانک به دلیل ارائه تسهیلات بلندمدت به بخش تولید، در زمان مراجعه مشتریان نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند، چالشی جدی‌ برای شبکه بانکی و نظام اقتصادی کشور ایجاد می‌شود. در واقع، باید تناسبی میان تسهیلاتی که توسط بانک‌ها ارائه می‌شود با ماهیت سپرده‌های آنها وجود داشته باشد.

زمانی که ماهیت سپرده‌های بانکی، کوتاه‌مدت است، آنها نمی‌توانند وام‌های بلندمدت پرداخت کنند. در چنین شرایطی، شبکه بانکی ناچار است، بخشی از منابع خود را به سمت سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت ببرد که می‌تواند همان بازار‌های ارز و طلا باشد. حتی ممکن است چنین سرمایه‌گذاری‌هایی، از لحاظ مقررات بانک مرکزی نیز غیرمجاز تلقی شود، اما بانک‌ها برای عمل به به تعهدات مالی خود ناچار به انجام آن هستند. آنها باید به سمت تهیه دارایی‌هایی بروند که در کوتاه‌مدت نقدپذیر باشد. در واقع، بانک‌ها در قبال سپرده‌گذاران خود تعهداتی دارند که وظیه نخست آنها عمل به این تعهدات است. بخش‌های مولد اقتصادی یا همان تولید، بازدهی بلندمدتی دارند و نمی‌توانند مانند بازار ارز، در مدت کوتاهی سود قابل توجهی را نصیب بانک‌ها کنند. در نتیجه آنها ناچار می‌شوند به سمت بازار‌های زودبازده بروند؛ در صورتی که وارد بازار‌های مولد شوند، اما نتوانند به تعهدات خود در برابر سپرده های کوتاه مدت مردم عمل کنند، تبعات آن برای شبکه بانکی و اقتصاد کلان بیشتر است.

تجربه جنگ ۱۲ روزه، سهم سپرده های کوتاه مدت را افزایش می‌دهد

مساله دیگری نیز در این میان وجود دارد که مردم در زمان جنگ میان ایران و اسرائیل دریافتند که نقدشوندگی دارایی‌هایی مانند ارز و طلا در مواقع بحرانی با بسته شدن بازار‌ها کاهش می‌یابد. از سوی دیگر، ممکن است آنها به نگهداری پول نقد ترغیب شوند تا در چنین مواقعی راحت‌تر به سرمایه خود دسترسی داشته باشند. آیا این شرایط می‌تواند سهم سپرده های کوتاه مدت را در کل نقدینگی کشور افزایش دهد؟

به دو دلیل می‌توان انتظار داشت که سهم سپرده های کوتاه مدت از کل نقدینگی، رشد داشته باشد؛ یک مورد افزیش انتظارات تورمی و مورد دیگر همین تجربه جنگ ۱۲ روزه است. البته مردم در شرایط جنگی، به دنبال اسکناس و مسکوکات نیز هستند؛ به ویژه با توجه به تجربه حملات سایبری علیه بانک‌های سپه و پاسارگاد در رویداد اخیر، سپرده‌گذاران این نگرانی را دارند که نتوانند به سپرده‌های خود دسترسی داشته باشند. در عین حال، در شرایط کنونی که وضعیت جنگی نیست، ممکن است مردم کمتر به سراع بازارهایی چون ارز و طلا بروند و سرمایه خود را در سپرده های کوتاه مدت بانکی نگه دارند که نقدشوندگی بیشتری دارد.