به گزارش نبض بازار، در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، روسیه با هدف «عملیات ویژه ۷۲ ساعته» وارد خاک اوکراین شد؛ عملیاتی که سپستر قرار شد ظرف چند هفته به پایان برسد، اما اکنون در چهارمین سال خود، به جنگ فرسایشی تمامعیار تبدیل شده. برخلاف پیشبینیهای اولیه، نه تنها خطوط جبهه تثبیت نشدهاند، هزینههای مستقیم جنگ—نظامی، مالی، انسانی و زیرساختی—تصاعدی افزایش یافتهاند. این گزارش به بررسی این هزینهها میپردازد.
بر اساس گزارش فوربس و تحلیلهای اندیشکده چَتِمهَاوس، روسیه در ۱۸ ماه نخست جنگ، بیش از ۱۶۷ میلیارد دلار هزینه مستقیم نظامی متحمل شد. این رقم شامل هزینههای عملیاتی (۵۱.۳ میلیارد دلار)، حقوق نظامیان (۳۵.۱ میلیارد دلار)، غرامت کشتهشدگان (۲۵.۶ میلیارد دلار)، زخمیها (۲۱ میلیارد دلار) و تجهیزات نابودشده (۳۴ میلیارد دلار) است. با ادامه جنگ، این رقم تا پایان سال چهارم به حدود ۳۰۰ میلیارد دلار افزایش یافت، شامل هزینههای جایگزینی تجهیزات، بسیج نیروهای جدید، و افزایش حقوق سربازان در پی سقوط ارزش روبل است.
تحریمهای غرب نیز هزینههای غیرمستقیم، اما قابلمحاسبهای برای روسیه داشتهاند. طبق گزارش بانک مرکزی اروپا، بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار از داراییهای دولتی روسیه در اروپا مسدود شدهاند. همچنین، کاهش صادرات انرژی به اروپا، که پیش از جنگ حدود ۴۵ درصد درآمد ارزی روسیه را تشکیل میداد، موجب افت شدید درآمدهای نفت و گاز شده. تجربه مشابه تحریمهای عراق در دهه ۹۰ نشان داد چنین فشارهایی ساختار مالی دولت را تضعیف کرده، حتی اگر جنگ در میدان ادامه یابد.
اوکراین، با اقتصادی کوچکتر و وابستهتر، هزینههای جنگ را از طریق کمکهای خارجی تأمین کرده. طبق گزارش رسمی دولت اوکراین، تا پایان ۲۰۲۴، بیش از ۳۲۰ میلیارد دلار در قالب کمکهای نظامی، مالی و بشردوستانه از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورها دریافت کرده. از این رقم، حدود ۱۵۰ میلیارد دلار صرف هزینههای نظامی مستقیم شده، شامل خرید تسلیحات، آموزش نیروها، و بازسازی خطوط دفاعی.
در کنار هزینههای نظامی، تخریب زیرساختهای حیاتی اوکراین نیز بار مالی سنگینی ایجاد کرده. طبق گزارش بانک جهانی، تا ۲۰۲۵، بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار برای بازسازی زیرساختهای نابودشده—از نیروگاهها تا بنادر و شبکههای حملونقل—نیاز خواهد بود. تجربه مشابه در سوریه نشان داد بازسازی پس از جنگ، حتی با کمکهای خارجی، بیش از یک دهه به طول انجامیده و رشد اقتصادی را برای سالها متوقف میکند.
طبق اعلام رسمی زلنسکی در آذر ۱۴۰۳، بیش از ۴۳ هزار سرباز اوکراینی کشته و ۳۷۰ هزار نفر زخمی شدهاند. در مقابل، منابع غربی مانند وزارت دفاع بریتانیا، تلفات روسیه را حدود ۸۰۰ هزار نفر کشته یا زخمی اعلام کردهاند. این آمارها، اگرچه متناقضاند، نشاندهنده شدت و گستردگی تلفات انسانی هستند.
در حوزه غیرنظامیان، سازمان ملل متحد اعلام کرده تا ابتدای ۲۰۲۵، بیش از ۱۲ هزار و ۵۰۰ غیرنظامی از جمله ۶۵۰ کودک جان باختهاند. این آمار، مشابه تجربه جنگ بوسنی در دهه ۹۰، نشان میدهد جنگهای فرسایشی، حتی بدون استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، به فجایع انسانی گسترده منجر میشوند.
در جنگ عراق (۲۰۰۳–۲۰۱۱)، آمریکا بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار هزینه مستقیم نظامی پرداخت کرد، در حالی که تلفات انسانی آن کمتر از جنگ اوکراین بود. در افغانستان، با وجود حضور ۲۰ ساله نیروهای ناتو، هزینههای مستقیم آمریکا حدود ۲.۳ تریلیون دلار برآورد شد، اما ساختار اقتصادی افغانستان هرگز بازسازی نشد.
در مقایسه، جنگ روسیه - اوکراین با هزینهای حدود ۶۰۰ میلیارد دلار برای دو طرف، در مدت چهار سال، از نظر شدت هزینهها با جنگهای کلاسیک قابلمقایسه نیست. این وضعیت، نشاندهنده تغییر ماهیت جنگها در قرن بیستویکم است؛ جنگهایی که نهتنها نظامی، اقتصادی، سایبری و روانیاند.