هند چگونه به چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شد؟

به گزارش نبض بازار، اقتصاد هند مسیری شگرف را از رتبه بیستم جهان در ۱۹۹۵ (تولید ناخالص ۳۶۰ میلیارد دلاری) به چهارمین اقتصاد جهان در ۲۰۲۵ (۴.۲ تریلیون دلار) پیموده است. این جهش ۱۶ پله‌ای در سه دهه، حاصل اصلاحات ساختاری پس از بحران ۱۹۹۱ است که اقتصاد بسته "مجوزمحور" را به مدلی بازارمحور تبدیل کرد.

عبور از ایران در ۱۹۹۵ (با اختلاف تنها ۲۸ میلیارد دلار)، رسیدن به جمع ۱۰ اقتصاد برتر در ۲۰۱۳، و پشت سر گذاشتن بریتانیا در ۲۰۲۲ مقدمه‌ای بود برای اوج‌گیری کنونی که با پیشی‌گیری از ژاپن در ۲۰۲۵ تکمیل می‌شود. بر پایه پیش‌بینی‌های صندوق بین‌المللی پول، هند تا ۲۰۲۸ با رسیدن به تولید ناخالص ۷.۳ تریلیون دلاری، آلمان را نیز پشت سر خواهد گذاشت.

رتبه ایران از ۱۹۹۵ تا حالا (۲۰۲۵) که سه دهه می‌گذرد، در رده‌بندی اقتصاد‌های جهان، تغییری نکرده است.

موتور‌های رشد چندبعدی

سه نیروی محرک، هند را به "موتور رشد جهانی" تبدیل کرده‌اند:

بهره جمعیتی: با ۶۸درصد جمعیت در سن کار (۱.۰۴ میلیارد نفر) و میانگین سنی ۲۸.۲ سال، هند روزانه ۶۷ هزار نیروی کار جدید جذب می‌کند - پدیده‌ای که ژاپن با میانگین سنی ۴۹.۵ سال فاقد آن است.

تحول دیجیتال: سیستم پرداخت یکپارچه UPI با ۱۴.۶ میلیارد تراکنش در سه‌ماهه نخست ۲۰۲۵ (رشد ۴۲درصد نسبت به سال قبل)، همراه با نفوذ ۹۳۰ میلیون کاربر اینترنت، زیرساختی برای اقتصاد دیجیتال ۲۵۰ میلیارد دلاری ایجاد کرده.

صنعت‌سازی هدفمند: برنامه "Make in India" با جذب ۴۵درصد از کل سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) در بخش‌های های‌تک و تولیدی، صادرات کالا‌های ساخت هند را به ۴۷۰ میلیارد دلار در ۲۰۲۵ رسانده که معادل ۳.۲ برابر صادرات نفتی ایران است.

چالش‌های پنهان در سایه موفقیت

با وجود دستاورد‌های درخشان، هند با "سه گسل ساختاری" مواجه است:

- شکاف درآمدی: ضریب جینی به ۳۶.۱ افزایش یافته (بالاتر از چین با ۳۸.۲ و برزیل با ۵۲.۹) که نشان‌دهنده تشدید نابرابری به‌رغم رشد اقتصادی ست.

- بحران اشتغال: نرخ بیکاری جوانان تحصیل‌کرده به ۲۳.۱درصد در ایالت‌هایی، چون هاریانا رسیده (مرکز نظارت بر اقتصاد هند، ۲۰۲۵) که ناشی از ناهماهنگی مهارت‌ها با نیاز بازار کار است.

- آسیب‌پذیری انرژی: با وجود کاهش سهم نفت در تولید ناخالص به ۱۵درصد، وابستگی ۸۷ درصد به واردات نفت، سالانه ۱۴۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی را مصرف می‌کند - معادل ۴۰درصد کل ذخایر ارزی ایران. این چالش‌ها هشدار می‌دهد که "معجزه اقتصادی هند" بدون اصلاحات عمیق‌تر، محل تردید است.

مقایسه اقتصادی هند و ایران

در نیم قرن گذشته، تولید ناخالص داخلی (GDP) هند حدود ۴۲ برابر شده، از ۰.۱۰ تریلیون دلار در ۱۹۷۵ به ۴.۲۰ تریلیون دلار در ۲۰۲۵ (براساس داده‌های پیش‌بینی‌شده).

تولید ناخالص داخلی ایران در همین بازه زمانی حدود ۷ برابر افزایش یافته، از ۵۷.۳ میلیارد دلار در ۱۹۷۵ به ۴۰۱.۵ میلیارد دلار در ۲۰۲۵ (با توجه به تخمین‌های موجود).

هند چگونه به چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شد؟

آیا مدل هند برای ایران قابل اجراست؟

الف) زمینه‌های اشتراک

- جمعیت جوان: هر دو کشور دارای "پنجره جمعیتی" طلایی (میانگین سنی ایران: ۳۲.۵) هستند.

- پتانسیل دیجیتال: نفوذ ۸۹ درصد اینترنت موبایل در ایران (Internet World Stats, ۲۰۲۴).

- تحریم‌ها به عنوان محرک: مانند هند پس از بحران ۱۹۹۱ که به اصلاحات بازارمحور انجامید.

ب) موانع اصلی در ایران

وابستگی به نفت: ۷۵درصد درآمد دولت و ۸۰ درصد صادرات ایران از نفت (OPEC Annual Report) در مقابل ۱۵ درصد در هند.

فقدان اصلاحات ساختاری: نظام بانکی غیررقابتی، یارانه‌های غیرهدفمند (۳۰ درصد تولید ناخالص - مجلس شورای اسلامی).

انزوای بین‌المللی: محدودیت دسترسی به فناوری و سرمایه جهانی (تحریم‌های SWIFT، FATF).

شکنندگی بخش خصوصی: سهم ۳۰ درصدی بخش خصوصی در سرمایه‌گذاری (در مقابل ۶۰درصد در هند - World Bank).

ج) مسیر‌های امکان‌پذیر

- توسعه دیجیتال: الگوبرداری از سیستم UPI هند برای ایجاد پلتفرم پرداخت ملی (مثل طرح "شتاب").

- جهش صادرات غیرنفتی: تقلید از برنامه "Production-Linked Incentive" هند در صنایعی، چون پتروشیمی و کشاورزی.

- جذب سرمایه ایرانیان خارج: ایجاد "اوراق دیاسپورا" مشابه "اوراق قرضه رزرو" هند (جذب ۴۲ میلیارد دلار در ۲۰۲۰).

- بهبود فضای کسب‌وکار: کاهش بروکراسی (هند ۲۷۰۰ قانون منسوخ را حذف کرد - Ease of Doing Business Report).

جمع‌بندی: هند به مثابه یک «دگردیسی اقتصادی»، آموزه‌ای برای ما

هند، همچون رودی خروشان، با جریان اصلاحات ساختاری (۱۹۹۱)، سرمایه‌گذاری در فناوری، و بهره‌گیری از نیروی انسانی جوان، مسیر صخره‌های اقتصادی را درنوردید. برای ایران، الگوی هند نه یک نسخه کپی‌برداری، بلکه یک نقشه راه مبتنی بر چهار اصل است:

۱. چرخش از رانت به تولید (کاهش وابستگی نفت)

۲. اتصال به اقیانوس اقتصاد جهانی (حل‌وفصل تحریم‌ها)

۳. آزادسازی نیروی خلاق بخش خصوصی

۴. سرمایه‌گذاری بر دیجیتال به عنوان محرک جدید

بدون این اراده ساختاری، حتی غنی‌ترین منابع نیز به باتلاق رکود تبدیل می‌شوند. هند ثابت کرد که «جمعیت» می‌تواند به «ثروت» تبدیل شود، اما تنها در پرتو حکمرانی عقلانی و پیوند با جهان.‌

می‌توان همچنین چنین برداشت کرد که صعود هند، روایتی است از "گذار از اقتصاد کمبود به اقتصاد فراوانی"؛ رودی که با سه شاخه اصلی حکمرانی عقلانی، پیوند ارگانیک با جهان و آزادسازی نیروی خلاق، صخره‌های فقر را درنوردید. ایران نیز در تقاطع تاریخی قرار دارد: جمعیت جوانش می‌تواند "سود جمعیتی" باشد یا "بمب ساعتی اجتماعی".

کلید موفقیت در مدیریت تحول دیالکتیکی است:

- تبدیل منابع طبیعی به سرمایه انسانی

- جایگزینی رانت‌خواری با ارزش‌آفرینی

- تبدیل تهدید تحریم به فرصت خوداتکایی

همان‌گونه که هند با اصلاحات ۱۹۹۱ "اقتصاد مجوزی" را به "اقتصاد بازار" تبدیل کرد، ایران نیز نیازمند شهامت در بازمهندسی نهادی است. بدون این اراده، حتی ثروتمندترین ملت‌ها در تله توسعه‌نیافتگی اسیر خواهند ماند. هند ثابت کرد "تمدن‌های کهن می‌توانند دوباره متولد شوند"، اما تنها با عبور از گذرگاه‌های سخت اصلاحات.