به گزارش نبض بازار، حذف صفر از پول ملی، اقدامی نمادین برای مقابله با تورم افسارگسیخته و سادهسازی معاملات بوده؛ موفقیت آن به اصلاحات ساختاری، مدیریت اقتصادی و زمانبندی دقیق وابسته است. تجربه ترکیه (۲۰۰۵)، زیمبابوه (۲۰۰۸ و ۲۰۱۵)، ونزوئلا (۲۰۱۸)، و آرژانتین (۲۰۲۳) نشان میدهد حذف صفرها در غیاب کنترل تورم و اعتمادسازی، تنها یک «تقلای کوتاهمدت» است و حتی بحران روانی در بازارها ایجاد میکند. در مقابل، ترکیب این سیاست با اصلاحات پولی و مالی، به تثبیت نسبی اقتصاد میانجامد.
در سال ۲۰۰۵، ترکیه با حذف ۶ صفر از لیر قدیم و معرفی «لیر جدید» (TRY)، از معدود نمونههای موفق در حذف صفر از پول ملی را ثبت کرد. زیرا این اقدام با اصلاحات گسترده همراه بود:
- کنترل تورم: تورم از ۵۴٫۴ درصد (۲۰۰۳) به ۸٫۲ درصد (۲۰۰۷) کاهش یافت (IMF, ۲۰۰۸).
- حمایت نهادی: بانک مرکزی استقلال یافت و سیاستهای انقباضی اجرا شد.
- آموزش عمومی: دولت پیش از اجرا، کمپین اطلاعرسانی گستردهای برای کاهش هراس مردم راه انداخت (Central Bank of Turkey, ۲۰۰۵).
نتیجه: لیر جدید تا یک دهه ثبات نسبی داشت، هرچند که تشدید بحرانهای سیاسی پس از ۲۰۱۸، تورم را به ۸۵ درصد (۲۰۲۲) رساند؛ لیر ترکیه در ۲۰۰۶ برابر با حدودا یک دلار ایالات متحده بود؛ حالا چهل برابر تضعیف شده و یک دلار برابر با ۴۰ لیر شده است. (World Bank, ۲۰۲۳).
در این خصوص گفتنی است که در نیمه دوم ربع قرنی که از حکومت سلطان-منشانه اردوغان میگذرد، مشروعیت او به طور فزاینده تضعیف شده و ناتوان است از توجیه سیاستهایش و در نتیجه برای کنترل بر اوضاع، بانک مرکزی را وابسته کرده و هر آن چه اقدامات نوسازانه پیش گرفته بود را حذف کرد؛ مثلا او در نیمه نخست این ربع قرن، در نشست استانبول، ترکیه را عضو کنوانسیون اروپایی حفاظت از حقوق زن کرده بود، اما وقتی در انتخابات دو سال پیش نیاز به رای سنتگراها داشت، کشورش را از پیمان یاد شده خارج کرد که اقدامی واپسگرایانه شناخته شد.
زیمبابوه در اوج فرا-ابَر-تورم (۲۳۱ میلیون درصد در ۲۰۰۸!) سه بار صفر حذف کرد، اما هر بار شکست خورد:
- ۲۰۰۸: حذف ۱۰ صفر و معرفی دلار زیمبابوه (ZWD به ZWN)؛ اما چاپ پول بدون پشتوانه ادامه یافت.
- ۲۰۱۵: حذف ۱۲ صفر دیگر و صدور اوراق قرضه به جای پول نقد؛ این اقدام نیز به دلیل فقدان ذخایر ارزی بیاثر ماند (Hanke & Kwok, ۲۰۰۹).
- ریشه مشکل: دولت بهجای اصلاح سیاستهای پولی، به حذف صفر بهعنوان «مُسَکن» تکیه کرد. سرانجام در ۲۰۱۹، دلار زیمبابوه ملغا و استفاده از دلار آمریکا رسمیت یافت.
در آن زمان، زیمبابوه با بحران شدید سیاسی و اقتصادی مواجه بود که ریشه در سوءمدیریت داخلی، فساد گسترده و تصمیمات اقتصادی غیرمنطقی داشت. دولت با اجرای سیاستهای مالی ناکارآمد، به چاپ بیرویه پول بدون پشتوانه روی آورد که منجر به تورم افسارگسیخته شد. در کنار این، بیثباتی سیاسی و مداخلههای غیرکارشناسی، باعث کاهش اعتماد عمومی و خروج سرمایه از کشور شد. تحریمهای بینالمللی و انزوای اقتصادی نیز بر شدت بحران افزودند، در حالی که اصلاحات ساختاری بهجای مقابله با مشکلات بنیادی، به تصمیمات کوتاهمدت نظیر حذف صفر از پول ملی محدود شد. در نهایت، شرایط باعث شد که دولت از ارز ملی صرفنظر کند و به ارز خارجی متکی شود که نشاندهنده شکست سیاستهای اقتصادی و فقدان مدیریت پایدار بود.
در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۱۵، رابرت موگابه رئیسجمهور بود. او سه دهه از ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۷ قدرت را در دست داشت و نقش اصلی در سیاستهای اقتصادی و سیاسی داشت. زیمبابوه مساحتی برابر با عراق یا دریاچه خزر دارد و جمعیت آن به قدر استان تهران است.
ونزوئلا در اوج جنگ اقتصادی و تورم ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ درصد (۲۰۱۸)، ۵ صفر از بولیوار حذف و ارز جدید (VES) را معرفی کرد. این اقدام به دلیل چند خطای استراتژیک شکست خورد:
- عدم کنترل نقدینگی: دولت همزمان با حذف صفر، پول چاپ کرد تا کسری بودجه را جبران کند!
- فقدان حمایت بینالمللی: تحریمها دسترسی به ذخایر ارزی را مسدود کرد (Reuters, ۲۰۱۸).
- پیامد: تا ۲۰۲۱، بولیوار جدید نیز ۹۵ درصد ارزش خود را از دست داد و دلار آمریکا به پول رایج تبدیل شد.
آرژانتین در دسامبر ۲۰۲۳، تحت دولت جدید، حذف ۱۳ صفر از پزو را پیشنهاد داد. این طرح در شرایطی مطرح شد که تورم به ۱۶۰ درصد رسیده و اقتصاد در رکود بوده. بدون کاهش کسری بودجه و اصلاح یارانهها، این اقدام محکوم به شکست بود (Bloomberg, ۲۰۲۳).
خاویر میلئی، اقتصاددان که از دسامبر ۲۰۲۳ به عنوان ۵۵ مین رئیس جمهور این کشور جانشین آلبرتو فرناندز، حقوقدان شد، توانست آن چنان سیاستهای جذاب دیگری پیاده کند که اقتصاد آرژانتین را زیر و رو کرد و عوض پوپولیسم، رئالیسم آبجکتیو را با موفقیت پیاده کرد. آرژانتین که نصف ایران جمعیت، اما دو برابر ایران وسعت دارد، دههها از تورمهای بسیار بالا رنج میبرد، اما همواره در میان G۲۰ هم بوده و به اعتبار فوتبال و طبیعت گوناگونش، اعتبار فراوان دارد.
۱. حذف صفر ≠ درمان تورم: این اقدام صرفا یک «تغییر واحد پول» است و بدون کنترل نقدینگی و سیاستهای انقباضی بیاثر است.
۲. زمانبندی و اعتماد عمومی: اجرا در اوج بیثباتی (مانند ونزوئلا) بحران روانی ایجاد میکند.
۳. همراهی با اصلاحات: ترکیه ثابت کرد حذف صفر در ترکیب با استقلال بانک مرکزی و شفافیت مالی میتواند مؤثر باشد.
۴. آموزش و فناوری: انتقال روان به واحد جدید نیازمند زیرساختهای دیجیتال و آموزش گسترده است (مثال شکست ایران که همواره مشتاق به اجرای چنین طرحی بوده).
حذف صفر از پول ملی، همچون جراحی زیبایی بر اقتصاد بیمار است که تنها در صورت همراهی با «درمانهای اساسی» مانند انضباط مالی، کنترل نقدینگی و جلب اعتماد عمومی به نتیجه میرسد. نمونههای ترکیه و زیمبابوه دو سر یک طیفاند: اولی با اصلاحات به ثبات رسید و دومی با تکرار اشتباهات، به اقتصاد کشور اثرهای سخت گذاشت. نتیجه بیش از هر چیز به عزم سیاسی برای اصلاحات وابسته است.