به گزارش نبض بازار، این دور از مذاکرات در حالی برگزار میشود که گمان میرفت این مذاکرات به حالت تعلیق درآمده است. اما حالا طرفین از برگزاری دور جدید مذاکرات استقبال کردهاند، اما هر کدام از آنها همچنان بر مواضع پیشین خود تاکید میکنند.
ایران با برگزاری این دور از مذاکرات موافقت کرده و آن را در راستای پیگیری حقوق و منافع ملی برای بهرهمندی از انرژی هستهای صلحآمیز، شامل غنیسازی، و رفع تحریمهای ظالمانه میداند.
از طرف دیگر مقامات ایرانی بارها اظهار کردهاند که حق غنیسازی قابل مذاکره نیست. عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در واکنش به اظهارات مقامات آمریکایی که خواهان برچیده شدن کامل برنامه غنیسازی ایران هستند تصریح کرده که اگر هدف آمریکا "غنیسازی صفر درصد" باشد، توافقی در کار نخواهد بود.
اما مقامات آمریکایی همچنان بر خواسته خود مبنی بر برچیده شدن کامل برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران تأکید میکنند و رقم ۳.۶۷ درصد را سقف مجازی میدانند که در برجام تعیین شده بود. از سوی دیگر، برخی اظهارنظرها نشان میدهد که واشنگتن آمادگی دارد تا در صورت توافق، اروپاییها را راضی کند تا مکانیسم ماشه را فعال نکنند. این تضاد در مواضع، به گفته مقامات ایرانی، حاکی از این است که آمریکاییها "خودشان هم نمیدانند دنبال چه هستند. "
با این همه مهمترین سوالی که اکنون وجود دارد این است که آینده مذاکرات هستهای چه میشود و آیا ایران و آمریکا در این دور از مذاکرات به نتیجه میرسند؟
با توجه به جمیع نظرات و تحلیلهای موجود، پیشبینی قطعی درباره موفقیت یا عدم موفقیت دور پنجم مذاکرات هستهای دشوار است. فضای حاکم بر مذاکرات بسیار پیچیده و چندوجهی است و عوامل متعددی بر آن تأثیرگذارند. در ادامه به تحلیل احتمالات و سناریوهای پیشرو میپردازیم:
۱. مواضع متضاد در مورد غنیسازی: این بزرگترین چالش است.
موضع ایران تأکید بر حق غنیسازی در سطوح بالاتر از ۳.۶۷ درصد (با توجه به پیشرفتهای اخیر) و عدم مذاکره بر سر این حق است و موضع آمریکا اصرار بر بازگشت به محدودیتهای برجامی (۳.۶۷ درصد) و حتی تمایل به برچیدن کامل برنامه غنیسازی است.
اگر آمریکا از موضع حداکثری خود در مورد غنیسازی عقبنشینی نکند و ایران نیز بر مواضع فعلی خود پافشاری کند، دستیابی به توافق بسیار دشوار خواهد بود. نقطه اشتراک احتمالی میتواند در سطح غنیسازی و میزان ذخایر باشد که هم ایران آن را حق خود بداند و هم آمریکا آن را غیرتهدیدآمیز تلقی کند.
۲. رفع تحریمها:
موضع ایران رفع تمامی تحریمهای ظالمانه و بازگشت به وضعیت پیش از خروج آمریکا از برجام است و موضع آمریکا تمایل به رفع برخی تحریمها در ازای محدودیتهای هستهای، اما نه لزوماً همه تحریمها (به خصوص تحریمهای غیرهستهای) است. اختلافات در اینجا نیز زیاد است. ایران خواهان رفع کامل تحریمها است، در حالی که آمریکا احتمالاً میخواهد برخی تحریمها را به عنوان اهرم فشار حفظ کند.
۳. فشار و تهدیدات منطقهای (به ویژه اسرائیل):
تهدیدات مکرر اسرائیل به اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران، فضای مذاکرات را پرتنشتر میکند. این تهدیدات میتواند از یک سو ایران را برای نشان دادن قاطعیت خود در دفاع از منافعش تحت فشار قرار دهد و از سوی دیگر ممکن است واشنگتن را به سمت سختگیری بیشتر سوق دهد تا از هرگونه رویارویی نظامی جلوگیری کند. هشدارهای ایران به آمریکا در مورد مسئولیتپذیری در قبال حملات احتمالی اسرائیل، نشان از حساسیت بالای این موضوع دارد.
۴. نقش اروپا:
تهدید اروپا به فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند دو نتیجه داشته باشد: یا ایران را به عقبنشینی وادار کند (که تا کنون این اتفاق نیفتاده است) یا ایران را به سمت اقدامات تلافیجویانه (مانند خروج از NPT) سوق دهد. واکنش قاطع ایران به این تهدید، نشان میدهد که این اهرم فشار برای تهران کارایی ندارد و حتی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
۱. دستیابی به توافقی موقت/کمتر از برجام (احتمال متوسط رو به پایین):
در این سناریو، طرفین ممکن است به یک توافق موقت برای کاهش تنشها دست یابند. این توافق میتواند شامل محدودیتهایی برای برنامه هستهای ایران (کمتر از برجام اصلی) در ازای رفع تدریجی برخی تحریمها باشد.
۲. بنبست و ادامه وضعیت فعلی (احتمال بالا):
در این سناریو، مذاکرات بدون دستیابی به توافقی ملموس پایان مییابد. طرفین به مواضع خود پایبند میمانند و توپ را در زمین یکدیگر میاندازند.
3. تشدید تنشها و خروج ایران از NPT (احتمال پایین، اما ممکن در صورت شکست کامل):
اگر مذاکرات به طور کامل شکست بخورد و فشارها (به ویژه از سوی اروپا با فعالسازی مکانیسم ماشه) افزایش یابد، ایران ممکن است تصمیم به خروج از NPT بگیرد. این یک گام بسیار جدی و ریسکپذیر خواهد بود.
با توجه به اطلاعات موجود، به نظر میرسد که احتمال دستیابی به یک توافق جامع و پایدار در دور پنجم مذاکرات پایین است. اختلافات عمیق در مورد "ماهیت" برنامه هستهای ایران (حق غنیسازی در سطوح بالاتر در نگاه ایران در مقابل برچیدن کامل در نگاه آمریکا) و "میزان" رفع تحریمها، موانع بزرگی هستند.
سناریوی محتملتر، ادامه وضعیت فعلی و بنبست در مذاکرات است. طرفین ممکن است به گفتوگوها ادامه دهند تا از هرگونه تشدید فوری تنشها جلوگیری کنند، اما بدون رسیدن به یک راه حل دائمی. این وضعیت "نه توافق، نه بحران کامل" میتواند ادامه یابد، مگر اینکه یکی از طرفین (ایران برای کاهش فشار یا آمریکا برای مهار برنامه هستهای) انعطافپذیری قابل توجهی از خود نشان دهد.
تهدیدات اسرائیل و فشارهای اروپا نیز به جای آنکه مذاکرات را تسهیل کنند، ممکن است فضا را پیچیدهتر کرده و بر مواضع ایران برای عدم عقبنشینی بیفزایند. در مجموع، باید انتظار یک روند طولانی و پرفراز و نشیب را داشت و نباید به توافقات سریع خوشبین بود.