به جهت بررسی موضوع فوق، در «نبض بازار» با امیرحسین کاکایی، کارشناس خودرو گفتگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
«ما دو مفهوم داریم، اول مفهوم بازار رقابتی است و دومی صنعت رقابتپذیر؛ این دو مفهوم لزوماً همراه هم نیستند. بازار رقابتی لزوماً باعث صنعت رقابتپذیر نمیشود، بلکه ممکن است به انحصار منتهی شود. مانند هیوندای کره که ۷۳ درصد بازار کره را در دست دارد. آنچه خیلی مهم است نقش مدیریت دولتها در جلوگیری از سوءاستفاده شرکتهای انحصاری از بازار است. انحصار یک امر طبیعی است و غیرممکن است که انحصار در یک شرکت بزرگ شکل نگیرد. در ایران وجود بیش از ۳۰ شرکت خودرو ساز، باعث یک چالش برای صنعت شده است. سایپا و ایران خودرو که بزرگترین تیراژ آنها به ۷۰۰ هزار خودرو میرسد و بیشترین تیراژ هم پراید بوده، مسلماً حرفی برای گفتن ندارند. پراید به عنوان مهمترین تیراژ خودروسازی، ۵۰۰ هزار دستگاه تولید را در سابقه دارد. نگاه اقتصادی نادرست و انحصار بدون نظارت، قدرت رقابتپذیری و تحقیق و توسعه را از خودروساز میگیرد.»
«ورود قطعه ساز به مالکیت ایران خودرو الزاماً مسأله ما نیست. قطعه ساز وقتی یک خودروساز دیگری را میبلعد، به باور برخی اهلیت دارد. آنچه خطرناک است، انحصارطلبی بخش خصوصی است. اگرچه باز هم عدهای معتقدند که انحصارطلبی یک مزیت است. آنچه باید دنبال آن باشیم، اصلاح نظام حکمرانی برای جلوگیری از سوءاستفاده از انحصار است. این اصلاح یک دانش ذهنی پیچیده میخواهد. دولت و حاکمیت باید برای این اصلاح، خرج کند. در نتیجه تضاد منافع در این بخش از خصوصیسازی وجود دارد، اما با قوانین و ریلگذاریها میتوانیم جلوی آن را بگیریم.»
«من وضعیت فعلی را اصلاً نمیشناسم. ما قرار است با آمریکا دوست شویم یا خیر؟ چین رفیق ماست یا خیر؟ دلار چقدر میشود؟ شرقیها در مذاکره با ما جا میزنند و میترسند که با یک کشور تحریمی کار کنند. این موضوعات باعث شده نتوانیم وضعیت فعلی را بشناسیم. ما در یک بلاتکلیفی تاریخی هستیم و در بدترین حال طی سالهای اخیر قرار گرفتیم. با یک لبخند دلار ۲۰ تومان پایین میآید، اما با یک تعویق در مذاکرات، باز هم گران میشود. اگر حاکمیت نخواهد اقتصاد را اصلاح کند، تا وقتی افتخار نمایندگان مجلس هم واردات خودروی دست دوم باشد، سقوط بازار خودرو ادامه خواهد یافت. صنعت خودروی ما سقوط کرده است. قیمتگذاری دستوری، بی مسئولیتی دولت در تأمین برق و گاز، عدم مسئولیتپذیری دولت در تخصیص ارز، عدم پاسخگویی حاکمیت در مواجهه با برخی از قوانین و... باعث این سقوط است.
«اگر ارتباطات با جهان درست شود، بخش خصوصی خیلی در استفاده از این فرصت حرفهای است. بخش خصوصی خیلی بهتر از بخش دولتی عمل خواهد کرد و دولت را مجبور به اصلاح رفتار میکند. بخش مهمی از مشکلات کشورما داخلی است، در خوش بینانهترین حالت ۳۰ درصد چالشهای ما از تحریم است. وقتی ناکارآمدی داخلی را نمیبینیم، به سراغ تحریم میرویم. تحریم باید برداشته شود، اما شرط کافی برای حل مشکل نیست. به محض اینکه روزنههایی برای فروش مواد خام باز شود، دولت به شدت سراغ فروش مواد خام میرود و خواهیم دید که چه بلایی سر صنعت ما میآید. منابع کشور با این نگاه به تاراج میرود. کافیست خودمان را با نروژ و فنلاند مقایسه کنیم که آنها با درآمدهایشان چه میکنند.»
اگر میتوانستیم ایران خودرو و سایپا، بهمن، کرمان موتور و... را تقویت کنیم، بازار رقابتی بین شرکتهای بزرگ شکل میگرفت. شرکتها تابع دولتها هستند و هرچه از این شرکتها میبینید، مطمئن باشید دولت از آنها خواسته است. آنچه امروز مشاهده میکنید سیاستگذاری غلط ۶۰ سال گذشته است. الان ۳۹ خودروساز مجوز دار داریم. ایران خودرو و سایپا در بهترین حالت بالای ۶۰ درصد بازار را داشتهاند. ایران خودرو و سایپا نتیجه تمایلات دولتاند. خصوصیسازی و ارتباطاتهای جهانی در تمام کشورها در حال پیگیری است. ما باید بهبود مستمر کسب و کار را داشته باشیم و بازار رقابتی شکل بگیرد، در این بازی، خودروسازهای کوچک خود به خود حذف میشوند. البته ما یک صنعت تحریمی هستیم که به هیچ وجه رقابتپذیر نیست. آنچه مشاهده میکنیم یک صنعت رانتی است. صنعت لوازم خانگی هم همینطور است، اما باز هم میبینیم که در مقابل هجوم کالای خارجی در حال شکست هستند. اگر این صنایع شکست بخورند، کشاورزی غیرصنعتی برای ما میماند. در نتیجه با خصوصیسازی هم تمام مشکل حل نمیشود؛ بلکه باید نگاه دولت به خودروسازی تغییر کند. ما احتیاج به یک جراحی بزرگ داریم که ظاهر آن خصوصیسازی ایران خودرو و سایپا است.»