به گزارش نبض بازار، از زمانیکه آمریکا و اتحادیه اروپا به سراغ تحریم اقتصادی ایران رفتند، صنایع پولساز در ایران را مورد شناسایی قرار دادند. صنعت نفت و تولیدات صنایع دستی از جمله فرش نخستین اقلام تحریم بودند. این روند ادامه یافت تا سالها بعد آمریکاییها به صنایع فولاد و مس و آلومینیوم هم حساس شدند. صنایع فولادی در ۴۵ سال اخیر با توسعه گام به گام به دستاوردهای عظیمی دست یافتند که جایگاه جهانی ایران را نیز ارتقا بخشید. همین موضوع درامدزایی قابل توجهی نیز برای دولت و بخش خصوصی ایجاد کرد که تا حدی از فشار تحریم میکاست؛ اما اردیبهشت ۱۳۹۸ آمریکاییها تصمیم سختی گرفتند؛ تصمیم به تحریم صنایع فولاد!
نزدیک ۶ سال قبل، در اردیبهشت ۱۳۹۸ آمریکاییها با ادعای توانمندیسازی اقتصاد ایران از طریق صنایع و در پی خروج از برجام اقدام به تحریم شرکتهای وابسته به صنایع فولادی کردند. در این دور از تحریم، شرکتهایی که ارتباطات تجاری و فنی با مجموعههای فولادی، مس، آلومینیوم و آهن در ایران داشتند، مورد تحریم قرار گرفتند. ترامپ یکسال بود که از برجام خارج شده بود و نیاز به فشار حداکثری بر اقتصاد ایران داشت. اگرچه ترامپ نقطه درستی را برای افزایش فشار پیدا کرده بود، اما صنایع فولادی ایران نیز آنقدر وابسته به خارج نبودند که با تحریمهای ترامپ به طور کلی از کار بیفتند.
با عبور از این دوره، در دی ماه ۱۳۹۸ و پس از تحولات آبان ماه و شدت گرفتن تنشها میان ایران و غرب، تحریم صنایع شکل گستردهتری پیدا کرد. تحریم مستقیم نزدیک ۲۰ مجموعه از جمله فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و فولاد هرمزگان که هنوز هم ادامه دارد. این تحریمها تأثیر مستقیمی بر ورود تکنولوژی به صنایع فولادی گذاشت که همین موضوع به مرور زمان اثرات خود را در روند تولید نشان داده است. اگرچه با دور زدن تحریمها، صنایع فولادی ایران در بخش خصوصی و دولتی توانستهاند تا حدی از تکنولوژیهای روز بهرهمند شوند، اما این بهرهمندی با هزینههای گزافی همراه بوده است.
از سوی دیگر فروش خارجی فولاد ایران در کشورهای اروپایی نیز با چالشهای فراوانی همراه شده و مشتریهای ایران همواره کمتر و کمتر شدهاند. به عنوان مثال در سال ۱۳۹۴ و ۹۵ که تحریمها تا حد قابل توجهی محدود شده بود، میزان صادرات فولاد ایران با توجه به تولید آن دوره، ۳.۸ میلیون و به سوی مقاصد آلمان، ایتالیا و اسپانیا بود. با شروع تحریمها مشتریهای ایران به چین، امارات، کویت، افغانستان، پاکستان، هند، عمان، سوریه، بنگلادش و قرقیزستان تغییر کرد.
با شروع مجدد مذاکره میان ایران و آمریکا این امید در دل صنعت گران زنده شده که تحریمهای صنایع برداشته شود. برخی در مقابل مدعیاند که تحریمهای این سالها و عقب ماندن از تکنولوژی روز دنیا، باعث شده فولاد ایران رویکردهای کیفی را کمتر از رویکرد کمی دنبال کند. این در حالیست که اروپاییها در حال رفتن به سوی شکلی از فولاد هستند که تولید آن به جز استفاده از تکنولوژیها روز دنیا، راه دیگری ندارد. در نتیجه حتی با برداشته شدن تحریم نیز تمام مشکلات صنایع فولاد در ایران حل نخواهد شد. در کوتاه مدت با شکلگیری یک بازار هیجانی و آغاز بازاریابیهای بینالمللی، فروش فولاد در صحنه جهانی پرش قابل توجهی را تجربه میکند، اما این پرش به صورت ممتد و بلندمدت نمیتواند تداوم داشته باشد. صنایع فولادی موظف به اصلاح ساختار تولید خود نسبت به استانداردهای جهانی، بازاریابی پویا و تولید مستمر با اتصال ممتد انرژی هستند.
فارغ از بحرانی که تحریمها برای فولاد ایران به وجود آوردند، بحران بزرگتر در داخل اتفاق افتاد. اینکه تحریمها تا چه حد دست و پای تولید ایران را بسته یک طرف ماجراست، اما اینکه کمبود برق و گاز تا چه حد باعث تعطیلی خط تولید شده ماجرای غمانگیز دیگریست. تحریمهای ترامپ در شدیدترین روزهای خود نیز نتوانست خط تولید فولاد را بخواباند، اما ناترازی انرژی باعث شد در سال ۱۴۰۳ برخی از مجموعههای فولادی از جمله فولاد کویر، تا بیش از صد روز تعطیلی را تجربه کنند. این تجربه ثابت میکند که با تحریم میتوان تولید کرد، اما با ناترازی ممکن نیست. برخی از قوانین دست و پا گیر از جمله تعرفهگذاری که در دولت سیزدهم برای صادرات فولاد انجام شد نیز دست کمی از تحریمهای ترامپ نداشت و آسیبهای فراوانی به این صنعت وارد کرد.