کد خبر: ۲۰۸۸۰
تاریخ: ۰۴ تير ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۰
به گزارش
نبض بازار ، فساد اقتصادی به یکی از مشکلات مهم کشورهای در حال توسعه تبدیل گردیده است، عدهای براین عقیدهاند که اصولاً راهی برای حل این مشکل وجود ندارد. عدهای نیز برآنند که مجازات و تنبیه عاملین فساد تنها راه حل مشکلات مقابله با فساد اقتصادی است. مشکل فساد اقتصادی حل نخواهد شد، مگر آنکه عوامل و ریشههای بروز این پدیده زشت را کشف و ریشهکنی این عوامل را برای مقابله با فساد مهیا گردد. دراین مقاله ضمن توصیف عوامل بروز فساد، نقش آزادسازی اقتصادی و مقرراتزدایی در حل مشکل فساد را تشریح مینمائیم. هدف اصلی اصلاحات اقتصادی، ایجاد بازارهای رقابتی و برطرف کردن عوامل اغتشاش در قیمتها است. تا از این طریق فضای مهآلود و تیره اقتصادی جای خود را به شفافیت دهد و کارایی اقتصادی جای رفتارهای نامعقول، فرصتطلب و غیر موجه را بگیرد. دخالتهای دولت مهمترین عامل گل آلود شدن آبی است که رانت خواران و انحصارگرایان درآن ماهی میگیرند.
فساد اقتصادی یا مالی چیست؟ فساد مالی نقض قوانین موجود برای تامین منافع و سود شخصی است از فساد غالباً به عنوان یک بیماری شدید نام برده میشود. بیماری نظیر سرطان و یا ایدز که بطور بیرحمانه از یک سازمان به سازمان دیگر و از یک نهاد به نهاد دیگر سرایت میکند، بطوریکه تمام نهادهای موجود را تحلیل برده تا منجر به فروپاشی سیستم سیاسی حاکم شود رواج فساد مالی به درستی به عنوان یکی از مهمترین موانع در راه پیشرفت های موفقیتآمیز اقتصادی، برای مثال در کشورهای آسیایی و آفریقایی، برشمرده شده است.
سطح بالای فساد مالی میتواند موجب ناکارآمدی سیاست های دولتی شود تحقیقات موجود نشان میدهد که فساد باعث کاهش سرمایهگذاری و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی خواهد شد. فساد مالی میتواند فعالیت های سرمایهگذاری و اقتصادی را از شکل مولد آن به سوی رانتها و فعالیت های زیرزمینی سوق دهد فساد مالی میتواند موجب پرورش سازمانهای وحشتناکی مانند مافیا شود فساد گسترده و فراگیر یکی از نشانههای ضعف حاکمیت است و عملکرد ضعیف حاکمیت میتواند روند رشد و توسعه اقتصادی را رو به تحلیل برد.
برای مبارزه با فساد چه میتواند کرد؟ با اصلاح ساختارهای سازمانی و قوانین این مکان وجود دارد که تعادل بین منافع و ضررهای ناشی از رفتار مبتنی بر فساد مالی را جرح و تعدیل کرد اصلاحات ساختاری در حوزههایی چون مالیات، قوانین معاملات خصوصی و توسعه پروژههای زیربنائی تحت مسئولیت دولت، ضروری است اصلاحات نهادی برای افزایش شفافیت و پاسخگوئی بخش دولتی و کمک به سازمانهای مستقل ضرورت دارد دولتها باید در این راستا در ایجاد ساختارهای نهادی مورد نیاز رشد عادلانه تردید نکنند. در چین قدیم به بسیاری از بروکراتها حق نیفتادن به دام رشوهخواری و فساد مالی پرداخته میشد که آنرا یانگ – سین مینامیدند تا انگیزه اطاعت از قانون و سلامت نفس آنان تقویت شود این اقدام و دیگر اقدامات مشابه ترغیبی میتواند کارایی داشته باشد اما به سختی میتوان به انگیزههای صرف مالی مانع رشد فساد مالی شد فراتر از این، نیاز به تمرکز روی الگوها و ارزشهای غالب ضرورت دارد به عبارت دیگر برای درک کامل چالش فساد مالی باید فرضیهای که ارزش ها و هنجارها را نادیده میگیرد و نتیجه میگیرد که صرفاً منافع افراد آنان را به سمت فساد مالی سوق میدهد را کنار بگذاریم وجود نظامهای شفاف قوانین و مجازات به همراه اقدامهای جدی میتواند از جمله ارزشهایی باشد که شخص آن را محترم میشمارد احترام به این گونه ارزشهای حکم حصاری در برابر فساد مالی را دارد فساد مالی طاعون دموکراسی است پس باید قبل از این که شروع شود متوقف شود.
نگاهی به سمت و سوی فعالیتها در وزارت نفت نشان می دهد چرا با آنچه که گفته شد مبارزه با فساد مهمترین اولویت بیژن زنگنه است. شرکتهای تابعه وزارت نفت و همگامی آنها در بسیاری از پرژه های اقتصادی و بین المللی ، حجم بالای شرکتهای پتروشیمی که با فروش و تسعیر ارز در ارتباط هستند و منفعت افرادی که به راحتی از آب گل آلود ماهی میگیرند سبب شده تا بیژن زنگنه مهمترین وظیفه اش را کندن چنین ریشه ی خرابی بداند. بدون شک این مسیر به کام افراد زیادی سازگار نیست و هر روز محوز تازه ای از انتقادات را پرورش می دهد.شاید اگر امروز وزارت نفت یک شرکت خصوصی بود و ردپای خیلی از دولتی ها در ان دیده نمی شد شاهد اوضاع دیگری بودیم کخ می شد با مدیریت زنگنه تبدیل به یکی از بهترین شود.