به گزارش نبض بازار، خانهدار شدن برای نسل جوان به یک رویا دست نیافتنی تبدیل شده است؛ به طوری که طبق آخرین آمارها، یک خانهاولی باید حدود ۱۵۲ سال پسانداز کند تا بتواند در تهران صاحبخانه شود.
ماراتن مسکن؛ از آرزو تا واقعیت
در حالیکه متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری در سال ۱۴۰۲ به ۱۶۷ میلیون تومان رسیده و متوسط هزینههای زندگی نیز ۱۳۷ میلیون تومان بوده است، خانوادههای شهری توانستهاند حدود ۱۸ درصد از درآمد خود را پسانداز کنند. اما این پسانداز، در برابر قیمتهای سرسامآور مسکن، چارهساز نیست. شاخص جهانی "مدت زمان انتظار برای صاحب مسکن شدن" نشان میدهد در ایران این انتظار به ۵۹ سال و در تهران به رقمی باورنکردنی، حدود ۱۵۲ سال رسیده است.
افزایش قیمتها و تعمیق رکود در بازار مسکن
با رشد قیمت در بازارهای موازی همچون ارز، طلا و خودرو، بازار مسکن نیز از این تحولات بینصیب نمانده است. به گفته سعید لطفی، عضو هیئتمدیره اتحادیه مشاوران املاک تهران، تأثیر مستقیم این افزایشها، رشد بیشتر قیمت مسکن است. وی معتقد است رکود تورمی بر بازار حاکم شده و قدرت خرید خانوارها، به ویژه خانهاولیها، به شدت کاهش یافته است.
تماس برای نوبت
خانهاولیها به دلیل افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید، عملاً از چرخه خرید مسکن حذف شدهاند. طبق آمار، در حال حاضر حدود نیمی از درآمد خانوارهای مستأجر صرف هزینههای مسکن میشود، و این شرایط امکان پسانداز را برای خرید خانه از بین برده است.
ساختوساز در بحران؛ هشدار برای آینده
داود بیگینژاد، نایبرئیس اتحادیه مشاوران املاک، با اشاره به کاهش شدید ساختوسازها، این موضوع را هشداری جدی برای آینده بازار مسکن میداند. آمارهای پروانههای ساختمانی صادرشده نشان میدهد که سال گذشته یکی از کمتعدادترین سالها از نظر ساختوساز بوده است.
او میگوید کاهش ساختوساز نتیجه قوانینی است که به جای تشویق سرمایهگذاران، آنها را از ورود به بخش تولید مسکن بازداشته است. این قوانین انگیزه سازندگان را کاهش داده و آنها را از حوزه تولید مسکن دور کرده است.
چشمانداز قیمتها و بحران مصالح ساختمانی
افزایش قیمت مصالح ساختمانی نیز یکی دیگر از عواملی است که به افزایش هزینه ساخت و کاهش تولید منجر شده است. بیگینژاد با اشاره به این موضوع میگوید: «در ماههای اخیر، هزینه مصالح ساختمانی در بخشهای مختلف افزایش یافته و این موضوع فشار بیشتری به سازندگان وارد کرده است.»
بازاری بدون مشتری
در شرایط کنونی، عمق رکود در بازار مسکن به حدی رسیده است که مشتریهای فعال به حداقل ممکن کاهش یافتهاند. بیشترین قراردادها در حال حاضر مربوط به آپارتمانهای کوچکمتراژ و در مناطق ارزانتر شهر است. با این حال، حجم معاملات آنقدر پایین است که نشاندهنده وضعیت بحرانی بازار است.
چشمانداز آینده؛ آرزوی خانهدار شدن
با افزایش مداوم قیمتها و کاهش قدرت خرید، آرزوی خانهدار شدن برای بسیاری از خانوارها به یک رؤیا تبدیل شده است. در حالی که کارشناسان به دنبال راهحلهایی برای خروج از رکود و ایجاد تعادل در بازار مسکن هستند، شرایط موجود نشاندهنده پیچیدگیهای عمیق در ساختار اقتصادی این بازار است. تنها راه برونرفت از این وضعیت، بازنگری در سیاستهای کلان و ایجاد انگیزه برای سازندگان و سرمایهگذاران در بخش مسکن است.
منبع: اقتصاد ۱۰۰