به گزارش نبض بازار ایران به لحاظ دارا بودن ذخایر نفتی، چهارمین کشور جهان است؛ موضوعی که تاکنون وابستگی اقتصاد ایران به نفت را رقم زده است.
اما نکته جالب توجه در این زمینه، محدودیت ذخایر نفتی است. ذخایری که پس از چند سال تمام میشوند و مشکلات بزرگی برای اقتصاد وابسته ایران به وجود خواهند آورد. هم اقتصاد ایران و هم انرژی مصرفی در ایران، تماماً وابسته به سوختهای فسیلی و بهویژه نفت هستند. این موضوع ایران را از هر دو ناحیه آسیبپذیر کرده است.
در صورت ادامه روند فعلی استخراج و مصرف نفت در ایران، در چند دهه آینده ممکن است ذخایر نفتی کاهش چشمگیری پیدا کنند. موضوعی که نشان میدهد دیگر زمان رهایی از اقتصاد تکمحصولی متکی به نفت فرا رسیده است.
با توجه به محدود بودن ذخایر نفتی، باید به موضوعات مهمی توجه کرد. کل ذخایر نفتی ایران حدود 157 میلیارد و 200 میلیون بشکه و تولید نفت حدود چهار میلیون بشکه نفت در روز است.
در همین زمینه، نسبتی تحت عنوان میزان ذخایر به میزان تولید وجود دارد. بر اساس نسبت ذخایر به تولید، تعداد سالهای عرضه نفت باقیمانده را بر اساس نرخهای تولید سالانه جاری اندازهگیری میکنند. این رقم میتواند در طول زمان از طریق کشف ذخایر نفت جدید یا افزایش تولید سالانه تغییر کند.
بر اساس داده ورد مترز، بدون محاسبه خالص صادرات، ایران تنها 239 سال دیگر نفت دارد. شایان ذکر است این رقم بدون محاسبه خالص صادرات است. همچنین ایران هرساله حدود یک درصد از کل ذخایر ثبتشده خود را استخراج میکند. این بدان معناست که با توجه به کل میزان استخراج و احتساب صادرات در این معادله، تقریباً 157 سال دیگر ذخایر نفتی ایران تمام میشود.
همچنین بر اساس گزارش بانک جهانی تحت عنوان ثروت در حال تغییر ملتها در سال 2018، ذخایر نفتی ایران 155 سال دیگر تمام میشود. البته این رقم برای سال 2018 بوده و برای سال 2024، این رقم 149 سال خواهد بود.
در این زمینه باید گفت تفاوت ارقام ارائهشده، به دلیل ضعف زیرساختها و تحریمهای بینالمللی است. زیرا با توجه به موارد نامبرده، میزان استخراج متغیر است و میتواند تخمین زمان پایان یافتن ذخایر نفتی را تغییر دهد.
وابستگی اقتصاد کشور به نفت، باعث شده است ایران نتواند اقتصاد غیرنفتی خود را به طور موثر توسعه دهد. این ضعف، در کنار تحریمها و محدودیتهای صادرات نفت، ریسک اقتصادی کشور را افزایش داده و بر اهمیت سرمایهگذاری در بخشهای صنعتی، کشاورزی و فناوری افزوده است.
وابستگی ایران به اقتصاد نفتی، منجر به اثرگذاری بیش از حد تحریمها شده است. چراکه با توجه به توسعه نیافتن بخش صنعتی اقتصاد و اتکای درآمد ارزی کشور به نفت، نیازهای داخلی نیز منوط به واردات است. این موضوع، آسیبپذیری و اثرگذاری تحریمها را افزایش داده است.
مقابله با این چالشها، مستلزم تغییر رویکرد در سیاستهای اقتصادی، تشویق تولید داخلی و جذب سرمایهگذاری خارجی است. این موضوع تنها در شرایطی محقق خواهد شد که مانعتراشیها برای تولید داخلی پایان یابد. مشکلاتی چون کمبود انرژی، پیمانسپاری ارزی، موانع گمرکی و... سختی تولید در ایران را دوچندان کرده است.
اقتصاد ایران به دلیل وابستگی بیش از حد به نفت و ضعف مدیریتی در برنامهریزی و حمایت از تولید، نتوانسته رشد غیرنفتی پایداری ایجاد کند. سیاستهای ناکارآمد مانع توسعه بخشهای تولیدی شده و بوروکراسی پیچیده، فضای کسبوکار را برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی دشوار کرده است.
در این میان، درآمدهای نفتی به عنوان رانت اقتصادی توجه بسیاری از مسئولان را جلب کرده و به جای سرمایهگذاری در زیرساختهای مولد، صرف تامین بودجه موارد بیربط به توسعه و سیاستهای غیرمولد شدهاند. این چرخه معیوب، مانع تنوعبخشی به اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت شده است.
ادامه این روند، علاوه بر ایجاد مشکلات محیطزیستی فراوان، منجر به نابودی اقتصاد ایران میشود تا جایی که دیگر نه نفتی باقی خواهد ماند نه انرژی و نه هیچ زیرساختی تا دیگران بخواهند نیازهای خود را در آینده تامین کنند و حتی به فکر گذار به اقتصاد غیرنفتی باشند.
منبع: تجارت نیوز