در گفتگو با یک جامعه شناس بررسی شد:
سراشیبی سرمایه اجتماعی!

به گزارش نبض بازار، اواخر سال گذشته بود که دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران پیمایشی با عنوان «موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» رونمایی کرد و صابر جعفری ‌کافی‌آباد، رئیس مرکز طرح‌های ملی گفت که قرار است مجلدی از نتایج آن به‌زودی منتشر شود. بخش‌هایی از این پیمایش اما در اختیار بعضی پژوهشگران قرار گرفته و آنها به‌مرور در حال منتشر کردن آن هستند.گزارشی ازمیزان اعتماد مردم به یکدیگر نسبت به سایر کشورهای منطقه منتشر شد. میزان اعتماد مردم به یکدیگر شاخصی است که اعتماد عمومی در هر جامعه‌ای را به خوبی نشان می‌دهد.باور به اعتماد در میان مردم از سال ۱۳۵۳ تا ۱۴۰۳ تقریباً روندی نزولی طی کرده است. اعتماد بین افراد در ایران در سال ۱۳۵۳ از ۵۳ درصد به ۸.۲ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است که نشان از کاهش چشمگیر و قابل‌ توجه اعتماد عمومی در کشور دارد. ایرانی‌ها در میان کشورهای منطقه کمترین اعتماد را به یکدیگر دارند.

سراشیبی سرمایه اجتماعی!

قرائی مقدم جامعه شناس در گفتگو با "نبض بازار" درباره علت بی اعتمادی در جامعه می گوید: از لحاظ جامعه شناسی و سرمایه اجتماعی مهمترین عنصر اعتماد اجتماعی است.اعتماد به دست آوردن و یا از دست دادن یک پدیده تام است ،یعنی عوامل متعددی درآن دخالت دارد از جمله مهمترین عوامل خلاف گفته ها، قول و قرارها عمل کردن است.  دو نوع اعتماد داریم یکی اعتماد عمودی که بین مردم و حاکمیت است و یک اعتماد افقی که بین مردم و مردم است وقتی که اعتماد عمودی ضعیف می شود اعتماد افقی نیز ضعیف می شود.در جامعه هر دو اعتماد ضعیف شده است.

نقش دولتها در کاهش اعتماد اجتماعی

وی با بیان اینکه اعتماد همواره به عنوان یکی از مهمترین سرمایه های اجتماعی مطرح بوده است، افزود: اعتماد یک شبه حاصل نمی‌شود و پروسه‌ای دراز مدت لازم است تا مردم به حاکمانشان اعتقاد و اعتماد پیدا کنند متأسفانه آن ظرفیت ایجاد شده در سال های گذشته مصرف شد و امروز چیز زیادی از آن اعتماد باقی نمانده است. زیرا خلاف گفته‌ها عمل شد، شفافیت ایجاد نشد و در جهت نارضایتی جامعه عمل کردند. وقتی مردم می ببیند حرفی را که دولت و حاکمیت زده به طور مثال جلوی دزدی را می گیرد اما جلوی دزدی را نگرفته است، بی اعتماد می شود. این همه دولت ها آمدند و رفتند صدتا حرف زدند و عمل نکردند و مردم هم وضعیت شأن بهترکه نشد هیچ بدترهم شد. بنده ۲۰ سال نوشتم بی اعتمادی در جامعه رو به فزونی است.

قرائی مقدم گفت: تا سال ۱۹۲۰ از سه سرمایه صحبت می‌شد که سرمایه طبیعی، سرمایه تکنولوژیکی و سرمایه انسانی بودند، اما جامعه شناسان بعد از آن تاریخ ثابت کردند که اگر کشوری این سه سرمایه را داشته باشد ولی سرمایه پیوند دهنده وجود نداشته باشد؛ این سه سرمایه نیز به بهره برداری کامل نمی‌رسد.
سرمایه پیوند دهنده یا سرمایه چسبنده، همان اعتماد عمومی است که در جوامع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اعتماد افقی رابطه بین مردم با مردم است و اعتماد عمودی ارتباطی بین مردم و حاکمیت است. متأسفانه در کشور ما اعتماد عمودی ضعیف شده، درحالیکه اعتماد فرایندی دراز مدت است و دیر به وجود می‌آید و زود از بین می‌رود. در این خصوص مردم تقصیری ندارند، چون درسالهای اهیر حاکمیت به وعده هایش عمل نکرد و بسیاری از دولتمردان و مسئولین به دستوراتی که خودشان داده بودند پایبند نماندند و اعتماد عمومی تضعیف شد.

وی ادامه داد: سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های اعتماد اجتماعی است. به عبارت ساده‌تر اعتماد اجتماعی علت سرمایه اجتماعی است. تا جایی که اعتماد اجتماعی از شرایط عمده و کلیدی برای مالکیت هر جامعه‌ای محسوب می‌شود. به گونه‌ای که اگر اعتماد اجتماعی در سطح جامعه حذف شود. دیگر مشروعیت نظام و آن توسعه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از بین خواهد رفت.سرمایه اجتماعی مهمترین عنصر اعتماد است و وقتی از بین برود سنگ روی سنگ بند نمی شود ودر نتیجه بی اعتمادی به وجود آمده است .هر جا خواستند قانون را اجرا می کنند و اینکه مردم در انتخابات ریاست و نماینده مجلس دخالت ندارد، چطور اعتماد داشته باشند وقتی می بینند نماینده نماینده واقعیشان نیست و چند نفر بالا تصمیم میگیرند.

این جامعه شناس تاکید کرد: زمانی که مسوولان به وعده‌های خود جامه عمل نمی‌پوشانند و یا اینکه نسبت به مسائل و مشکلات افراد جامعه واکنش چندانی نشان نمی‌دهند دیگر مردم اعتماد اجتماعی نخواهند داشت. جامعه یک آزمایشگاه است آزمایش می کند و نتیجه گیری می کند همه آزمایشهایی که کرده است نتیجه اش این بوده که نمی شود اعتماد کرد.

وی با بیان اینکه افزایش فاصله طبقاتی یکی از مهمترین دلایل کاهش اعتماد اجتماعی است، تصریح کرد: متاسفانه طی سال‌های اخیر شاهد افزایش فاصله طبقاتی در جامعه هستیم، اتفاقی که منجر به توسعه فقر در کشور شد و چند شغله بودن هم نتوانست هزینه‌های جاری خانواده را پوشش دهد. سفره مردم روز به روز کوچیک ترشده است و روز به روز گرانتر می شود.