واکنش خبرگزاری فارس به ماجرای دختر دانشگاه علوم و تحقیقات: همه چیز از اتفاق سال ۹۶ آغاز شد

به گزارش سرویس پلاس نبض بازار، خبرگزاری فارس درمورد اتفاق روز گذشته دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران در یادداشتی نوشت:

۱- اتّفاقات بی‌سابقه‌ی اجتماعی دو سال اخیر و نیز هفته‌ی گذشته آن هم چهل و پنج سال بعد تسخیر لانه‌ی جاسوسی، شاهد مثالی است مؤیّد این واقعیّت که شدّت تجاوز فرهنگی و عملیّات‌های روانی تشنّج‌آمیز آمریکا آن‌قدر سهمگین بوده که گرچه خود، سفارت‌خانه‌ای در جمهوری اسلامی ایران ندارد ولی به واسطه‌ی سفارت‌خانه‌های اروپایی و اجاره‌ی نیرو‌ها و نفوذی‌های داخلی‌اش، پیش‌برد پرشتاب کلان‌پروژه‌ی تغییر چارچوب اندیشه‌ای-ارزشی-هنجاری ایران و تغییر سبک زندگی ایرانیان را بیش از پیش در صدر اولویّت‌های خارجی‌اش قرار داده. ‏انتشار ویدئوی «به زمین انداختن خانم چادری توسّط زن مکشّفه»، ویدئوی «کتک زدن سرباز توسّط زن متجاهر در پیاده‌رو» و ویدئو‌های متعدّد روابط جنسی و نهایتاً ویدئوی «برهنه شدن لکّاته‌ی روان‌پریش در دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات» (در سال‌روز شهادت شهید روح الله عجمیان)، از قضا فقط طی یک هفته، نمی‌توانند اتّفاقی و غیر مرتبط با یکدیگر باشند؛ ‏حتّی اگر «دریایی»، حسب مشکلات روحی-روانی بی‌حیائی و عورتش را نمایان کرده باشد، باز هم چیدمان و توالی این رویداد‌ها نباید تصادفی در نظر گرفته شوند.

۲- هم‌افزایی و ضرایب متقابل، مقوّم و معناداری که این ویدئو‌های هم‌گفتمان به یکدیگر می‌دهند، این مجوّز را برای ناظران صادر می‌کند که خوش‌بینانه دیدن قطعات این جورچین را، ساده‌لوحانه بانگارند. ‏کوته‌نظری مفرط است اگر شروع این سلسله‌وقایع را از کشف حجاب ویدا موحد، جلوی شیرینی فرانسه، در نظر گرفته نشود و کوته‌فکری است اگر چارچوب‌بندی کشف عورت آهو دریایی در ۱۴۰۳، پیرو همان کشف حجاب ۹۶، توهّم توطئه نام گیرد؛ ‏آخرین مرحله خنثی‌سازی توطئه از جانب توطئه‌گران، «متوهّم توطئه» نامیدن کاشفان توطئه و بدین‌وسیله، به ثمر رساندن کامل توطئه‌ی مدّ نظر است.

۳- وقتی سه سال قبل ویدئوی وحید یامین‌پور منتشر شد که در آن می‌گفت «امروز روسریشو زده رو چوب، فردا شورتشو می‌زنه» علاوه بر تمسخر توسّط ضدّ انقلاب، با واکنش‌هایی توهین‌آمیز حتّی از جانب بعضی ظاهراً مذهبی‌ها و بی‌بصیرت‌های ظاهر الصّلاح مواجه شد، امّا علت لجن‌مال‌شدن یامین‌پور در آن مقطع، این بود که آژیر خطر را به‌موقع داشت می‌کشید و یک واقعیّت حیثیّتی بدیهی را متذکّر می‌شد؛ ‏ «سرکوب امر به معروف و تبلیغ منکر» یا به تعبیر دیگر «معروف کردن منکر و منکر کردن معروف»، یک راهبرد جدّی است که از جانب دشمنان ایران، با هدف براندازی به وسیله‌ی گسترش شکاف‌ها در جامعه و گسل‌سازی اجتماعی، طرّاحی و اجرا می‌شود. ‏

۴- روح جمهوری اسلامی ایران، نه اقتصادی است و نه سیاسی، بلکه فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی است؛ ‏اگر این روح از کالبدش جدا شود ولو اگر در ظاهر، «نظام» پابرجا بماند، قادر نخواهد بود بیش از مرده‌ای متحرّک، بروز و ظهور داشته باشد و براندازی نرم، بنا نیست الزاماً حتماً منجر به سرنگونی نظام رسمی ما شود بلکه از معنا تهی کردن جمهوری اسلامی ایران و برقراری یک فرهنگ و ساختار غیر رسمی جاری و ساری ضدّ ایرانی و ضدّ دینی، برای آمریکا و جبهه‌ی صهیون، کفایت می‌کند چرا که در این صورت، با تسخیر وجه تمدّنی ایران و استحاله‌ی انقلاب اسلامی، پیاده‌سازی هر هدفی در کشور توسّط پیاده‌نظام‌های نظام سلطه، میسّرشدنی است. ‏

۵- شبکه‌ی نفوذ، خراب‌کار، اغتشاش‌کار و ضدّ نظامی که در نهاد‌های مختلف نظام، تردّد داشته و دارند، اندک‌اندک در حال احیاء شدن و جان گرفتن هستند و چه فرصتی برای آنان بهتر است از بزنگاه جنگ ایران و جبهه‌ی صهیون؟! در بازه‌ای زمانی که ایران، روزانه، زیر ذرّه‌بین‌های رسانه‌های مختلف است، از طریق حاشیه‌سازی با رویکرد برجسته‌سازی سوژه‌های فرهنگی-اجتماعی ملتهب، «انسجام اجتماعی» و «امنیّت روانی جامعه» از داخل ترور می‌شود تا به عنوان یک ابزار روانی کارآمد، بتواند موفّق از عهده‌ی تقسیم کار جنگ ترکیبی جبهه‌ی صهیون برآید؛ ‏اعمال حکمرانی یکپارچه در تمام ساحت‌ها، تنها راه برون‌رفت از بحران‌سازی‌های پیاپی در کشور است و تنها راه دفع تحمیل فشار‌های روانی که از قِبَل همین جنگ‌های رسانه‌ای به مردم منتقل می‌شوند.

۶- وقتی سال‌هاست ولنگاری‌های فرهنگی و حیاءزدایی، تدریجاً، به طور محسوس در بعضی آثار چند سکّوی متخلّف شبکه نمایش خانگی جلب توجّه می‌کنند و در عرصه‌ی ملموس و فضا‌های زیست شهری نیز هم‌چون دانشگاه‌ها، جامعه با صحنه‌هایی مواجه می‌شود که چند سال قبل تصوّرشان هم برای اغلب افراد، محال به نظر می‌رسید یعنی حکمرانی یکپارچه فرهنگی مهم‌ترین ضلع چندضلعی حکمرانی یکپارچه است.