به گزارش نبض بازار،با وجود رشد چشمگیر قیمت طلا در سالهای اخیر که طلا را به یکی از برجستهترین داراییهای مالی تبدیل کرده است بازار این فلز گرانبها در حال حاضر با چالشهای جدیدی روبرو است که میتواند روند صعودی آن را تحت تأثیر قرار دهد.
در حالی که طلا با افزایش قیمت بیسابقهای مواجه شده است، عوامل مختلفی از جمله کاهش رشد اقتصادی جهانی، نوسانات در قیمت انرژی، و کشف ذخایر جدید طلا میتواند بر بازار طلا اثر بگذارد.
سایت «اینوستینگ» در گزارشی جامع به بررسی این مسائل پرداخته و به تحلیل عواملی پرداخته است که ممکن است موجب توقف یا حتی معکوس شدن روند صعودی قیمت طلا شوند. این تحلیل نشان میدهد که با وجود تقاضای بالا از سوی بازارهای نوظهور و عوامل ژئوپلیتیکی، خطرات بالقوهای مانند کاهش پویایی اقتصادی و افزایش عرضه ناشی از کشف ذخایر جدید، میتواند چشمانداز بازار طلا را دستخوش تغییر کند.
سایت «اینوستینگ» در یادداشتی با مرور رویدادهای بازارهای مالی، دربارهی نوسانات بهای طلا و چشمانداز آتی فلز زرد، اینگونه نوشت:
بازار طلا با افزایش ۲۱ درصدی در سال ۲۰۲۴ و ۳۲ درصدی نسبت به سال گذشته، شاهد رشد قیمت قابل توجهی بوده است. این عملکرد قوی، طلا را به عنوان یکی از معدود طبقات دارایی اصلی تبدیل کرده که به بالاترین سطح تاریخی خود رسیده است.
در حالی که سایر کالاها از جمله فلزات گرانبها مانند نقره و پلاتین با مشکل مواجه شدهاند و پالادیوم کاهش قابل توجهی داشته است.
برخلاف بازارهای قبلی گاوی طلا، این افزایش در شرایط منحصر به فردی رخ میدهد و این پرسش را مطرح میکند که چه عواملی به طور بالقوه میتوانند باعث توقف مسیر صعودی فلز زرد شوند.
برای فهمیدن این موضوع که چه چیزی ممکن است این بازار صعودی را مختل کند، ابتدا باید عوامل افزایش قیمت طلا را ارزیابی کنیم. تحلیلگران Gavekal Research چندین عامل کلیدی را شناسایی کردهاند که این بازار را از پیشینیانش متمایز میسازد.
یکی از محرکهای اصلی در این عرصه، تنشهای ژئوپلیتیکی است. مسدودشدن ذخایر ارز خارجی روسیه در سال ۲۰۲۲ باعث شد که اوراق قرضهی غربی برای کشورهای غیر دموکراتیک، جذابیت کمتری داشته باشد. در نتیجه، طلا به جایگزین جذابتری برای بانکهای مرکزی تبدیل شد.
در ادامه، موضوع کسری بودجه در اقتصادهای بزرگ مانند ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه به این موضوع افزوده میشود. سپس همهگیری کووید این کسریهای مالی را تشدید کرد و آنها همچنان به طرز سرسختانهای بالا باقی ماندهاند.
تحلیلگران بر این نکته تأکید کردند که کمبودهای مالی گرچه به طور کلی در همهگیری افزایش یافت، اما در کشورهایی مانند ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه سرسختانه بالا ماند که باید هر سرمایهگذار بلندمدتی را نگران کند.
گذشته از این، جو سیاسی فعلی در ایالات متحده نیز کمک مؤثری به افزایش قیمت طلا میکند. چرخهی انتخاباتی جاری باعث ایجاد نگرانی در میان سرمایهگذاران شده است، زیرا هر دو حزب سیاسی بزرگ سیاستهایی را پیشنهاد میکنند که میتواند اقتصاد را بیشتر بیثبات کند.
از سوی دیگر، پیشنهادات برای افزایش تعرفهها، کنترل قیمتها و یارانههای بزرگ به عنوان محرکهای بالقوه برای سوء مدیریت اقتصادی در نظر گرفته میشود که سرمایهگذاران را وادار میکند تا به طلا به عنوان پوشش محافظ روی آورند.
پوشش محافظ طلا
در عین حال، تقاضای بازارهای نوظهور همچنان نقش کلیدی در حمایت از قیمت طلا ایفا میکند. گفتنی است تقاضای فیزیکی برای طلا عمدتاً توسط کشورهایی مانند چین، هند، عربستان سعودی و روسیه هدایت میشود که علیرغم نوسانات بازار جهانی، انعطاف پذیری قابل توجهی را از خود نشان دادهاند.
تحلیلگران بر این باورند که گرچه بیشتر سرمایهگذاران غربی به طلا بهعنوان پوششی در برابر کاهش ارزش پول، یا مخارج دولت یا حتی درگیریهای ژئوپلیتیکی نگاه میکنند، اما محرک اصلی قیمت طلا از اقتصادهای نوظهور ناشی میشود.
خطرات بالقوه برای بازار گاوی طلا
علیرغم مبنای قوی حمایت از رالی فعلی طلا، عوامل متعددی به طور بالقوه میتوانند این روند را متوقف یا معکوس کنند.
یکی از خطرات احتمالی در همین راستا، کاهش پویایی اقتصادی در بازارهای نوظهور است. آنچه مسلم است کاهش شدید معاملات یا رشد در این مناطق میتواند تقاضا برای طلا را تضعیف کند.
با این حال، با توجه به قدرت فعلی مازاد تجاری و ثبات اقتصادی در این مناطق، چنین سناریویی در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد.
افزون بر آن، یکی دیگر از اخلالگران احتمالی در بازار طلا میتواند کشف ذخایر جدید و بزرگ طلا باشد. بدیهی است که افزایش عرضه ناشی از چنین اکتشافاتی میتواند قیمتها را کاهش دهد. با این حال، صنعت معدن طلا در حال حاضر در تلاش برای یافتن ذخایر جدید است و این سناریو را دور از دسترس میکند.
در کنار همهی اینها، سقوط قیمت انرژی نیز میتواند بر بازار طلا نیز تأثیر بگذارد. هزینههای انرژی کمتر، هزینههای عملیاتی استخراج طلا را کاهش میدهد و به طور بالقوه باعث افزایش تولید و کاهش قیمتها میشود. با این حال، نشانههای کمی وجود دارد که قیمت انرژی به زودی سقوط خواهد کرد.