به گزارش نبض بازار،اسدالله غلام پور یادداشتی با عنوان "گازکشی به خانه ها، اشتباهی نابخشودنی" نوشته است که متن این یادداشت به شرح زیر میباشد.
بسیاری از متخصصان معتقدند وقتی ساختارهای لازم برای توزیع برق تا درب کلیه خانوادهها و صنایع بزرگ و کوچک وجود داشته و دارد، چه لزومی به ایجاد شبکه عظیم توزیع گاز برای خانوارها است؟ شبکه عظیم توزیع گاز که میلیاردها دلار هزینه در بر داشته و ریسکهای بسیار زیادی به همراه دارد، فاقد توجیه اقتصادی است.
اکنون گازرسانی به اغلب روستاها و شهرها انجام شده است؛ اما در بدو امر اگر مسوولان میخواستند تصمیمگیری کنند، بهتر بود برای مصارف خانگی از برق و شبکههای برق که قبلا توسعه یافته بود انتخاب و استفاده کرده و توسعه میدادند. اگر این اتفاق میافتاد، در بحث سیاستهای انرژی که برای خانوار تعریف شده است، عملکرد بهتری ثبت میشد؛ زیرا وقتی انرژی مصرفی برای خانوارها دوگانه است، قاعدتا شاهد تعرفههای متفاوت، نحوه استفاده متفاوت و تجهیزات متنوع گازی و برقی خواهیم بود.
حدود ۶۰ سال قبل دولت آمریکا تصمیم گرفت کل کشور آمریکا را گاز کشی کند. بعد از اجرای حدود ۲۰ درصد از پروژه گازکشی، دولت دستور توقف عملیات گاز کشی را داد و این عمل با مخالفت شدید مردم رو به رو شد و مردم دلایل اتخاذ این تصمیم را جویا شدند. دولت آمریکا دلایل زیر را برای مردم ذکر کرد :
۱) با انجام گازکشی ما با دست خویش کل کشور را بمبگذاری میکنیم و کوچک ترین زلزله باعث فعال شدن این بمبها میشود.
۲)گازکشی هزینه بسیار بالایی برای کشور دارد.
۳)انرژی گاز بالاخره تمام میشود.
۴)استفاده از گاز برای کاربران خانگی خطرناک است.
۵) استفاده از گاز برای محیط زیست آلودگی دارد. دولت آمریکا مصوب کرد گاز را به نیروگاههای حرارتی تخصیص داده و با انرژی گاز، برق با قیمت پایین تولید کرده و در اختیار مردم قرار دهد که مزیتهای زیر را دارد:
۱) انرژی برق تقریبا بدون خطر میباشد و هیچ خطری برای زلزله ندارد.
۲) هزینه برق کشی بسیار کمتر از گازکشی است.
۳) وقتی مصرف و صرفهجویی انرژی گاز در نیروگاهها توسط متخصصین مدیریت شود، طول عمر ذخایر گاز چندین برابر میشود.
۴) استفاده از برق برای کاربران خانگی بسیار ساده تر از گاز است (نصب یک بخاری برقی با بخاری گازی را مقایسه کنید).
۵) برق، انرژی پاک است و آلودگی ندارد.
۶) با مصرف برق در مصرف آب هم صرفه جویی میشود. (اگر هر کولر آبی استاندارد در شبانه روز تقریبا ۲۰ لیتر آب مصرف کند، در ساختمانی که ۱۰ واحد وجود دارد ۲۰۰ لیتر و در کوچهای که ده ساختمان وجود دارد ۲۰۰۰ لیتر آب مصرف میشود). با برق ارزان میتوان از کولر گازی استفاده کرد و بدینوسیله در مصرف آب هم صرفهجویی میشود.
۷) با استفاده از برق کشی دچار خفگی بر اثر اتصالات نا مطمئن نمیشویم. امروزه در آمریکا ۸۰ درصد کل کشور از برق و بخاری و کولر و اجاق گاز و... برقی استفاده میشود.
در حال حاضر ایران نمیتواند نیاز داخلی خود را به گازه، تامین کند، به خصوص در ماههای سرد و گرم که مصرف انرژی به بالاترین حد خود میرسد. به طور معمول فاصله میان تولید و عرضه گاز به چالشی در فصل سرد سال تبدیل شده که نتیجه آن چیزی جز قطعی گاز صنایع و حتی بخش خانگی نیست. همانطور که بیان شد شاید بهتر وکم هزینه تر آن بود که بهجای گسترش روزافزون شبکه توزیع گاز طبیعی در کشور، نسبت به توزیع و گسترش شبکه برق که ساختارهای آن در اغلب جغرافیای جمعیتی کشور وجود داشت، اقدام میشد.
از سوی دیگر افزایش مصرف گاز طبیعی در کشور بدون افزایش ظرفیت تولید این فرآورده با ارزش، معضلات بی شماری از قبیل تعطیلی کارخانهها و صنایع مصرف کننده گاز در فصول اوج مصرف را به دنبال داشته که تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور دارد. بیشترین انرژی در ایران از طریق گاز طبیعی تولید میشود. گاز طبیعی ۷۱ درصد از کل مصرف انرژی را تشکیل میدهد و پس از آن نفت خام ۲۸ درصد و سایر منابع (آبی، هستهای) ۱ درصد قرار دارند. بخش برق بزرگترین مصرفکننده گاز است. امروزه در ایران بیش از ۸۰ درصد از تولید برق کشور وابسته به گاز است.
در واقع به غیر از نیروگاههای برق آبی و تجدیدپذیر، سوخت سایر نیروگاههای تولیدکننده برق، ۸۰ درصد به گاز وابسته است و بیش از ۱۰۱ نیروگاه که از گاز طبیعی استفاده میکنند، برق تمامیصنایع را تامین میکنند. گاز نقش کلیدی در تامین انرژی بخش خانگی نیز دارد؛ بهطوریکه بر اساس آمار منتشر شده از سوی شرکت ملی گاز تا پایان شهریور سال ۱۴۰۲، حدود ۲۷.۵ میلیون مشترک شهری و روستایی در کل کشور دارای انشعاب گاز بوده و ۵۷۰۰ روستا و ۴۳ شهر به شبکه گازرسانی متصل شدهاند، از این رو و بهعلت فرهنگ غلط مصرف گاز خانگی و قیمت پایین آن در مصرف خانگی، موجب شده است که ایران دارای بیشترین نرخ رشد مصرف گاز طبیعی در جهان باشد.
ایران به لحاظ مصرف گاز طبیعی با مصرف حدود ۱.۲۴۱ میلیارد مترمکعب که معادل ۶ درصد کل مصرف گاز طبیعی جهان در سال ۲۰۲۱ است، به عنوان چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز جهان در این سال شناخته شده است. تنها سه کشور آمریکا با مصرف ۲۰.۵ درصد کل گاز مصرفی جهان، روسیه با ۱۱.۸ درصد و چین با ۹.۴ درصد، مصرف گاز بیشتری نسبت به ایران در سال ۲۰۲۱ داشتهاند که وسعت و جمعیت هر کدام از آنها چند برابر ایران است.
همچنین مصرف گاز طبیعی در ایران، حدوداً معادل نصف کل مصرف گاز طبیعی در قاره اروپا است. بطور کلی طی دهه گذشته، مصرف گاز طبیعی ایران حدود ۵۰ درصد رشد داشته است که به موارد ذیل بهعنوان مهمترین دلایل میتوان اشاره کرد: قیمتهای یارانهای؛ ایجاد یک شبکه جدید انتقال گسترده؛ افزایش تولید داخلی، افزایش و تلاش دولت برای جایگزینی نفت با گاز طبیعی در بخشهای تجاری، برق و مسکونی. گفته شد که بر اساس آمارهای جهانی سهم گاز طبیعی از سبد انرژی در ایران بیش از ۵۰ درصد است.
سبد انرژی در ایران هم نامناسب و نامطمئن می باشد و در واقع از انواع مختلف انرژی، عمدتا از انرژی گاز و نفت، و آنهم به حالت اولیه آن استفاده می شود. این در حالی است که در سایر کشورها چنین نیست. مثلا در ایالات متحده که اولین تولیدکننده گاز طبیعی در جهان است و بیش از ۲۳ درصد از کل تولید گاز جهان را در اختیار دارد، تنها ۲۴ درصد از سبد انرژی آن را گاز تشکیل داده است. این نسبت برای ترکیه و روسیه نیز به ترتیب ۲۴ و ۳۶ درصد است. با توجه به این موضوع، توسعه هرچه بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر و متنوع سازی سبد انرژی مصرفی در ایران بیش از پیش ضرورت مییابد.
طبق سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی تهیه شده در شورای عالی انرژی کشور با فرض رشد اقتصادی متوسط ۵.۶ درصدی و نرخ رشد ۱.۱ درصدی جمعیت، با توجه به روند فعلی عرضه و تقاضای گاز طبیعی، در سال ١٤٠٤ با ۱۵.۲ میلیون مترمکعب کسری گاز در روز مواجه خواهیم بود. به همین ترتیب میزان ناترازی گاز برای سال ۱۴۲۰ حدود ۱۱۱ میلیون متر مکعب در روز تخمین زده شده است.
کمبود تولید گاز طبیعی باعث شده است که نیروگاهها، به ویژه برق و سایر زیرساختها، از انرژی نفت بیشتری برای جبران کمبود گاز طبیعی برای بخشهای مسکونی و تجاری استفاده کنند. ایران به دلیل تحریمها و نیاز به فناوری بیشتر، تنها سهم کمیاز ذخایر گاز طبیعی خود را تولید میکند. ایران با در دست داشتن ۱۸ درصد از ذخایر گاز جهان و همچنین موقعیت استراتژیک خود در بازار گاز میتوانست به عنوان یکی از بازیگران اصلی این بازار نقش آفرینی کند و به کمک صادرات گاز طبیعی روابط راهبردی بلندمدت با کشورهای طرف تقاضا ایجاد کند، اما همانگونه که بیان شد، عوامل مختلفی موجب شده است که کشور نتواند از این موهبت خدادادی استفاده بهینه کند.
در شرایط تحریمی و با توجه به کنوانسیون پاریس بهترین راهکار این است که اولا از ادامه گسترش شبکه لولهگذاری توزیع گاز برای خانوارها به دلایل ذکر شده در بالا، جلوگیری شود و در ثانی بعلت کمبود سرمایه، توسعه و بهرهبرداری میادین نفت وگاز را به بخش خضوصی واگذار کرد. ایران در سال ۲۰۱۶ به توافقنامه پاریس ملحق شد. اما هنوز به عنوان قانون در مجلس شورای اسلامیتصویب نشده است. به دلیل تحریمها، ایران نگران است که نتواند به اهداف توافق شده در توافقنامه مذکور، دست یابد. اگر تحریمها برداشته شود، کاهش مصرف نفت و افزایش صادرات نفت و فرآوردههای نفتی اتفاق میافتد.
مطابق کنوانسیون پاریس، ایران دارای تعهدات داخلی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر خود است که با تعهدات بینالمللی خود همسو باشد؛ با این حال، به دلیل تحریمهای اعمال شده در چند دهه اخیر، اهداف فوق محقق نشده است و انتشار شدت انرژی افزایش یافته است. طبق ضوابط کنوانسیون پاریس تنها حدود ۲۷ سال فرصت استفاده از این ذخایر فسیلی وجود داشته و لازم است با بهرهبرداری و تبدیل آن زنجیره پایین دستی و همچنین سرمایهگذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر، موجب رشد و شکوفایی کشور را فراهم کرد.
ایران قویترین زیرساخت انرژی سیاره زمین را دارد؛ چراکه هیچ کشوری دو سیستم توزیع انرژی موازی ندارد؛ یعنی ما هم سیستم توزیع برق و هم گاز را در کشور برای خانوار داریم؛ با همه اینها، داشتن دو سیستم توزیع انرژی، اصولا اتفاق خوبی نیست و این مهم، زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات در کشور نیز است؛ که برای رفع هر کدام، باید سالانه بودجه هنگفتی در نظر گرفته شود؛ حال برای رفع این مشکل راهکارهای فوق میتواند موثر باشد. این در حالی است که به جای توسعه مویرگی لولهکشی گاز در سطح کشور، این امکان فراهم بود که این گاز در اختیار نیروگاهها برای تولید برق به عنوان سوخت پاک قرار گیرد.
در واقع، بهتر بود به جای لوله کشی گسترده گاز، این سوخت برای مصارف نیروگاهها به کار گرفته میشد و برق تولیدی در اختیار خانوارهای شهری و روستایی قرار میگرفت. آینده متعلق به انرژی های تجدید پذیر است و البته در جهت خروج از تنگنای خود آفریده غیر عقلایی و غیر اقتصادی گاز محور بودن انرژی تجاری خانگی به تنوع بخشی سبد انرژی با انرژی های تجدید پذیر با ارایه وام کم بهره طولانی مدت به خانوارها زمینه نصب توربین های بادی و سلولهای خورشیدی دربام منازل را فراهم کنیم، عدم استفاده از انرژی تجدید پذیر بدترین ظلم به کشور است. واقعا چرا انرژی در کشور ما در نفت و گاز خلاصه شده است.
کشور نروژ ۳۰ درصد گاز اروپا را تامین میکند اما محور گرمایش این کشور بر انرژی تجدید پذیر استوار است و هیچ روستایی هم گازرسانی نشده است. در ایران چه خبر است؟ گاز قابل صادرات آنهم با این قیمت و با از مدار خارج کردن واحد های صنعتی را چرا برای گازرسانی به روستاها و شهرهایی که قابلیت استفاده از نفت سفید برای گرمایش (نظیر ژاپن )و استفاده از انرژی تجدید پذیر را دارند حیف و میل میکنیم؛ آنهم با بیش از ۴۰ میلیارد دلار سوبسید. همچنین اگر صنعت خودرو بموازات تحول ضربتی در توسعه انرژی تجدید پذیر که کاملا اقتصادی شده هم به سمت برقی و هیبرید شدن پیش رود، از رقم سوبسیدهای بخش انرژی حدود ۸۹ میلیارد دلار درآمد برای کشور آزاد می شود.
این در حالی است که ارزش و خلق ثروت از گاز آزاد شده در صنایع تبدیلی ارزش آفرین و صادرات آن هم ده ها میلیارد دلار نصیب کشور خواهد کرد و همچنین بموازات چشم انداز انرژی جهان میتوان از واحد های متانول موجود با گاز آزاد شده هیدروژن جهت صادرات، میلیاردها دلار درآمد وارد کشور نمود، نه اینکه ده ها هزار میلیارد تومان صرف لوله کشی گاز به استان سیستان و بلوچستان و یزد و کرمان و … کرد و البته با توسعه و جایگزینی انرژی تجدید پذیر الکتریکی در شهرها، بجای گاز، آلودگی هوا که ضرر هنگفت سالانه ۳۰ میلیارد دلار را بر کشور تحمیل می کند، برای بازسازی کشور آزاد خواهد شد و مصرف آب با کاهش بار نیروگاه های فسیلی بشدت کاهش خواهد یافت و امکان توسعه فناوری کشاورزی مبتنی بر انرژی های تجدید پذیر و خودکفا با استفاده از دانش هیدروپونیک و اکواپونیک نظیر سایر کشورهای دنیا فراهم می شود. اندکی به تجربه کشورهای دیگر بنگریم.
لازم به توضیح است که آکواپونیک به هر سامانهای گفته میشود که فعالیتهای کشاورزی را با پرورش حیوانات آبزی در محیطهای محدود و مشخصشده ترکیب کند.در این شیوه فضولات آبزیان که محیط زندگی آنها را آلوده میکند از محیط خارج شده به صورت کود به مصرف بخش کشاورزی سامانه میرسد. به عنوان مثال در حوزه آبزی پروری فضولات ناشی از ماهی یا میگو از آب جدا شده و به صورت کود به بخش کشاورزی منتقل شده و آب تصفیه شده به سامانه محل زندگی آبزیان بازگردانده میشود.