رازهای پنهان پشت دعواهای زناشویی/چرا همیشه با هم دعوا می‌کنیم؟ راز تکرار مشاجرات قدیمی

به گزارش نبض بازار،آیا تا به حال احساس کرده‌اید که در یک رابطه، صرف‌نظر از تلاش‌هایتان، همیشه به یک نقطه می‌رسید؟ دعواهای تکراری، سوءتفاهم‌ها و احساسات منفی، می‌تواند نشانه‌ای از وجود مسائلی عمیق‌تر باشد. روانشناسی رابطه نشان می‌دهد که تجربیات گذشته، به ویژه در دوران کودکی، تأثیر قابل‌توجهی بر روابط کنونی ما دارد. زخم‌های عاطفی که در گذشته تجربه کرده‌ایم، می‌توانند به صورت الگوهای رفتاری ناخودآگاه در روابطمان ظاهر شوند و باعث ایجاد مشکلات و اختلافات شوند.

زخم‌های عاطفی؛ میراثی ناخواسته

زخم‌های عاطفی مانند زخم‌های جسمی هستند، اگرچه به صورت ظاهری قابل مشاهده نیستند اما می‌توانند به همان اندازه دردناک باشند. این زخم‌ها می‌توانند از دوران کودکی، روابط قبلی یا حتی تجربیات تلخ زندگی روزمره ناشی شوند. هنگامی که این زخم‌ها التیام نیافته باقی می‌مانند، می‌توانند بر نحوه تفکر، احساس و رفتار ما در روابطمان تأثیر بگذارند.

-انتظارات ناخودآگاه: افراد با زخم‌های عاطفی ممکن است انتظارات غیر واقعی از شریک زندگی خود داشته باشند. به عنوان مثال، ممکن است انتظار داشته باشند که شریک زندگی‌شان همیشه در دسترس باشد، هرگز آن‌ها را رها نکند یا به طور کامل آن‌ها را درک کند.

-ترس از صمیمیت: زخم‌های عاطفی می‌توانند باعث ایجاد ترس از صمیمیت شوند. افرادی که در گذشته آسیب دیده‌اند ممکن است از نزدیک شدن به دیگران و ایجاد ارتباط عاطفی عمیق هراس داشته باشند.

-الگوهای ارتباطی ناسالم: این زخم‌ها می‌توانند الگوهای ارتباطی ناسالمی را ایجاد کنند. به عنوان مثال، ممکن است افراد به جای بیان مستقیم احساسات خود، از طریق انتقاد و سرزنش کردن دیگران ارتباط برقرار کنند.

در هر رابطه‌ای ممکن است مشاجره، دعوا، اختلاف نظر و ناامیدی پیش بیاید و این به خودی خود مشکل نیست، مشکل زمانی است که نمی‌دانیم چگونه با این چالش‌ها مقابله کنیم. زوج‌ها بر سر هر چیزی، از کنترل تلویزیون گرفته تا مسائل مربوط به خیانت و بی‌اعتمادی ممکن است با هم مشاجره کنند، برخی فکر می‌کنند که فقط مسائل بزرگ است که به طور بالقوه می‌تواند رابطه‌ها را از بین ببرد، اما این درست نیست، حتی کوچک‌ترین مسائل نیز می‌تواند به یک مبارزه و مشاجره واقعا بزرگ تبدیل شود.

علت این دعواها چیست؟

دلایل زیادی وجود دارد، در اینجا ما یکی از آنها را بررسی خواهیم کرد که بیشترین تاثیر را بر ما دارد و آن مسائل حل‌نشده ما از گذشته است. گذشته می‌تواند به معنای گذشته‌ای دور باشد مانند دوران کودکی، یا گذشته‌ای نزدیک‌تر، مانند رابطه قبلی دیگری که در آن با فرد بدرفتاری شده است یا کسی به او خیانت کرده است.

چرا زوج‌ها همان دعواهای قدیمی خود را سال‌ها تکرار می‌کنند؟

به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده است که بدرفتاری عاطفی در دوران کودکی می‌تواند منجر به کاهش کیفیت روابط شود. البته این بدان معنا نیست که افرادی که مورد بدرفتاری عاطفی قرار گرفته‌اند- حتی آزار جسمی یا جنسی_ هرگز نمی‌توانند یک رابطه عاشقانه سالم را تجربه کنند.

اما این بدان معناست که ممکن است انتظارات ناخودآگاهی در افراد به وجود آمده باشد که باید در مورد آنها آگاهی داشته باشند. به عنوان مثال، اگر من ناخودآگاه انتظار داشته باشم که شریک زندگی‌ام بتواند زخم‌های آسیب‌دیده‌ام را التیام ببخشد، هر کاری که شریک زندگی‌ام انجام می‌دهد و به نظر می‌رسد آن انتظار ناخودآگاه را برآورده نمی‌کند، می‌تواند باعث ایجاد مشکل در رابطه شود.

مشکل این است که از آنجایی که این مسائل غالبا به شکل ناخودآگاه است، من به احتمال زیاد مسئولیت آن یا تظاهرات آن را در تعاملات‌ام با شریک عاطفی خود نمی‌پذیرم و این موضوع هر بار به بهانه‌های مختلف تکرار می‌شود و هیچ یک نمی‌دانیم چگونه از دست هم عصبانی می‌شویم و درباره آن چه باید بکنیم. کیفیت رابطه زمانی بهبود می‌یابد که هر یک از زوجین مسئولیت انتظارات ناخودآگاه خود را بپذیرد که ممکن است به این معنی باشد که نیاز به روان‌درمانی فردی یا زوجی وجود دارد.

هر دو طرف می‌توانند توانایی خود را در مسئولیت‌پذیری این انتظارات ناخودآگاه با آگاهی از آنها افزایش دهند. در نهایت، بسیاری از اینها به تخیلات و فانتزی‌های ما تبدیل می‌شوند زیرا غیرواقعی هستند. در عین حال، اگر هر دو طرف بتوانند از زخم‌های عاطفی دیگری آگاه شوند، شفقت و میل به برقراری ارتباطِ مجدد می‌تواند در بحبحه دعوا و مشاجرات به وجود بیاید.

 

منبع: psychologytoday