به گزارش نبض بازار، یک تحلیلگر اصولگرا درباره انصراف زاکانی و قاضیزاده توضیحاتی ارائه داد.
یک تحلیلگر اصولگرا معتقد است، آقایان در آخرین دقائق وقتی که دیدند رأیشان بسیار پایین است کنار رفتند. حتی وقتی از آقای قاضیزاده سوال شد که شما به نفع آقای جلیلی کنار رفتید؟ به صراحت گفت که نه، مواضع من فرق میکند و به نفع ایشان کنار نرفتم.
یک تحلیلگر سیاسی اصولگرا گفت: قطعاً توصیهام به کسانی که از صندوق رأی فاصله گرفتهاند این است که اگر نه فقط احترام رقیب فکری خودتان، بلکه احترام نخبگان جریان خودتان را میخواهید حتماً پای صندوق رأی بیایید. یعنی با جریان سیاسی کشور حرکت کنید.
مهم ترین محورهای گفت و گو با عباس سلیمی نمین از این قرار است:
*دور دوم به دلائل مختلف، میزان مشارکت افزایش پیدا میکند. فضاسازی موجب تردیدهایی در میان اقشار مختلف غیرسیاسی شده است. همچنین پایگاه رأی اصلاحطلبان، قادر نبود به راحتی تغییر رویکرد صندوق را به صورت ۱۸۰ درجه، تفاوت را پذیرا باشد یا برای آنها قابل هضم نبود. بسیاری از رسانههای دوم خردادی یا اصلاحطلب و نویسندگان آنان، بحثهایی را مطرح میکردند که نتیجۀ آن عدممشارکت در انتخابات مجلس بود. طبیعتاً این کار در پایگاه رأی آنان تأثیر داشت. یعنی حاصل مقالات و تحلیلهایی که به صورت روزانه در برخی از رسانههای اصلاحطلب ارائه میشد مبتنی بر این بود که ساختار جمهوری اسلامی، دموکراسیپذیر نیست و با دموکراسی در تعارض است. به ویژه قانون انتخابات به شدت زیر سوال میرفت که یک نوع بیاعتمادی نسبت به مشارکت به وجود میآورد.
*این دوره وقتی که اصلاحطلبان احتمال پیروزی در انتخابات، یا فضای لازم را برای نیل به قدرت در پیش روی خود یافتند رویکردشان را کاملاً عوض کردند؛ بدون اینکه از پایگاه رأیشان عذرخواهی کنند. آنان قبلاً به گونه دیگری سخن میگفتند، اما امروز که احساسشان این است که میتوانند تمامیت قدرت اجرایی کشور را به دست بگیرند به گونهای دیگر رفتار میکنند، ولی قبلاً که احساسشان این بود که اقلیتی را در مجلس به دست خواهند آورد، به این قدرتِ حدأقلی به هیچ وجه تمایل نداشتند، تحریم انتخابات یا دور شدن از صندوقهای رأی را توصیه کردند و امروز در یک فاصله بسیار کوتاهی رجوع به صندوق رأی را توصیه میکنند.
*اصلاح طلبان یک سیاست دیگری را پیگری میکنند و آن سیاست رقیبهراسی است که رقیب ما داعش است و اگر نجنبید برای شما تماماً محدودیت خواهد بود و... . این هراس قطعاً ضد معرفت و ضد شناخت است. اگر رقیبهراسی دنبال نکنند قطعاً پایگاه رأی نسبت به نخبگان اصلاحطلب، یک برتری معرفتی پیدا میکند اما ظاهراً این را آقایان نمیخواهند دریابند که تا حال آنچه که نویسندگانی که هر روز در روزنامههای اعتماد، شرق، کارگزاران، هممیهن و... مینویسند؛ اینها به نوعی تمامیتخواه بودند. عرض کردم اگر نگاه یک جریان سیاسی رشد مردم باشد و لو اقلیت را در مجلس به دست بیاورد، نسبت به آن راضی خواهد بود چرا که همین یک تریبون و سکویی برای حرف زدن و رشد داد اذهان مردم است.
*در انتخابات اخیر مجلس که فاصله زمانی چندانی با آن نداشتیم، اصلاحطلبان قطعاً میتوانستند در تهران و شهرهای دیگر لیستهایی بدهند، اما تحلیلشان این بود که قادر نخواهند مجلس را با اکثریت به دست بگیرند و هرگز به یک اقلیت راضی نشدند؛ در حالی که این رویکرد، منفعت مردم را نشان نمیدهد. در حالی که رویکرد درست این است که مهم نیست چه میزان پایگاه داشته باشیم، باید از این پایگاهها استفاده کنیم تا معرفت را در جامعه تقویت کنیم. حال، خوشبختانه یک تغییری در نوع نگاهها به نظام جمهوری اسلامی صورت میگیرد؛ حاصل این تغییر نگاه بر اساس تحلیل دور اول، افزایش مشارکت خواهد بود.
*این ها واقعاً پوششی نبودند. یعنی پشت صحنۀ این قضیه هماهنگی وجود نداشت. آقایان در آخرین دقائق وقتی که دیدند رأیشان بسیار پایین است کنار رفتند. حتی وقتی از آقای قاضیزاده سوال شد که شما به نفع آقای جلیلی کنار رفتید؟ به صراحت گفت که نه، مواضع من فرق میکند و به نفع ایشان کنار نرفتم. بنابراین این مفروض خیلی مورد قبول نیست. ممکن است برخی از هواداران حرفهایی زده باشند اما آقای جلیلی بسیار اخلاقی عمل کرده است. لذا نمیشود خیلی این سخن را پذیرفت که عملکرد این جریان باعث فلان مسأله شده است.
*آقای پزشکیان هم در مناظره اول به هوادارانش در قضیه طالبان گفتن، تذکر داد. آقای جلیلی این شیوه را به کار گرفت و خود را از این اظهارات مبرّی ساخت. متأسفانه جناب آقای پزشکیان چنین کاری را نکرد و ترجیح داد افرادی که رقیبهراسی میکنند را از خودش نیازارد و نراند. قطعاً در انتخابات اینگونه اشتباهات صورت میگیرد، اما مهم این است که مقام اصلی بلافاصله در مقام اصلاح برآید. متأسفانه این کار را آقای پزشکیان نکرد. یعنی فضای غبارآلودی که برخی از افراد و اطرافیان ایشان ایجاد میکنند را اصلاح نکرد. امیدوارم در ادامه این کار را انجام دهد و کسانی که فضاسازی میکنند تخطئه کند. فضاسازی ضد معرفت و ضد شناخت است و اجازه نمیدهد تا پایگاه رأی فکر کند. وقتی کسی خود را فرشته و رقیب را دیو قلمداد کرد طبیعتاً درباره اظهارات، برنامهها و موضعگیریهای رقیب تأمل نمیکند. یا حتی در موضعگیریهای کسی که به او میخواهد رأی دهد، تأمل نمیکند. این کار بستن هوش و چشم به محتوای اظهارات، موجب میشود که رشدی از آنِ جامعه نشود.
*در انتخاباتی که منجر به پیروزی آقای خاتمی شد، اصلاحطلبان به همه میگفتند که فرد دیگری مدّنظر نظام است و قطعاً آقای خاتمی رأی نمیآورد. وی با همین ساختار رأی آورد، اما بلافاصله گفتند، جنبش دوم خرداد! یعنی از یک مسیر غیرعادی آقای خاتمی پیروز شد! مردم جنبش کردند و نظام در برابر آن عقبنشینی کرد. همان حرفی که خانم آذرمنصوری گفته است که ما این بار شورای نگهبان را تهدید کردیم لذا نامزد ما تأیید صلاحیت شد! اینها یعنی چه؟ یعنی به صورت عادی از ساختار عبور نکردهایم. خب، این خلاف واقع و ظلم به نظام جمهوری اسلامی است. بارها شما با همین ساختار در جایگاههای مهم قدرت قرار گرفتید، چرا میخواهید هم اپوزیسیونبازی دربیاورید و هم در درون ساختار کار کنید؟ این سخن تناقض دارد.
*آقای لاریجانی بحث مفصل دارد و من هم بارها موضع خود را بیان کردهام. آقای لاریجانی میتوانست ظرفیتسازی کند و موج جدیدی را در جامعه ایجاد کند و بین اصلاحطلبان و اصولگرایان، جریان جدیدی را بنیان بگذارد. در ابتدای امر شاید خیلی با اقبال مواجه نمیشد، اما طبیعی است که به تدریج میتوانست یک جریان جدیدی را رقم بزند، اما متأسفانه این قضایا با ارزیابی شورای نگهبان متوقف شد.
*توصیهام به کسانی که از صندوق رأی فاصله گرفتهاند این است که اگر نه فقط احترام رقیب فکری خودتان، بلکه احترام نخبگان جریان خودتان را میخواهید حتماً پای صندوق رأی بیایید. یعنی با جریان سیاسی کشور حرکت کنید. این خیلی مهم است. جریانات سیاسی در انتخابات، تغییرات و تحولات را به نمایش میگذارند. اگر خودمان را محروم کنیم طبیعتاً آنچنان نگاه خوبی نسبت به ما شکل نخواهد گرفت. یعنی ما را عقبمانده تلقی خواهند کرد؛ با یک آدم عقبمانده یک نوع رفتار دارند، اما با یک آدم آگاه و هوشیار و باشناخت نسبت به مسائل جامعه، رفتار دیگری خواهند داشت. اگر احترام و عزّت خود را طالب هستید، مشارکت کنید و نگذارید که با تحلیلهای غلط و تمامیتخواهانه با ما رفتارهای متعارض داشته باشند.
*همچنین من از نامزدهای محترم خواهش میکنم تا نیروهای تندرو را کنترل کنند و نگذارند که نیروهای تندرو همدیگر را تقویت کنند. امکان دارد که میزانی از آراء را از دست بدهند، اما ارزش این را دارد که در برابر نیروهای تندرو خودشان ایستادگی کنند و نگذارند که آنها هدایتگر باشند؛ چرا که اگر هدایتگر باشند نتیجۀ تلاشهای سیاسی فراوان از دست خواهد رفت. در واقع دودستگی در جامعه شکل خواهد گرفت و جامعه قادر نخواهد بود از همهی توان خود در جهت پیشرفت استفاده کند.
*خواهش جدی من از دو نامزد محترم این است که در برابر نیروهای تندرو منتسب به خودشان ایستادگی کنند.