به گزارش نبض بازار، محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد و امام محمدِ تقی امام نهم شیعیان اثناعشری است. کنیه او ابوجعفر و ملقب به جواد و ابنالرضا بود. ملقب شدن او به جواد را به علت کثرت بخشش و احسان او دانستهاند.
امروز ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ مصادف با ۲۹ ذی العقده است که در تقویم رسمی ما شهادت امام جواد (علیه السلام) را یاداور میشود. در این مطلب به زندگی امام جواد (ع) از تولد تا شهادت پرداخته ایم.
روز ۲۹ ماه ذی العقده، سالروز شهادت امام محمدتقی(علیه السلام)، نهمین پیشوای ما شیعیان اثنی عشری است. بر اساس اسناد تاریخی، امام جواد(علیه السلام) در دهم رجب سال ۱۹۵هـ ق، در مدینه به دنیا آمد. مادر او کنیزی به نام سَبیکه بود. در برخی منابع او را از خاندان ماریه قبطیه، همسر رسول خدا، نیز دانسته اند. امام رضا(علیه السلام) در ذکر ویژگی های اخلاقى این بانو از او به عنوان زنی منزه و پاکدامن و با فضیلت یاد مى کرد.
امام جواد هفده سال امامت کرد که با حکومت مأمون عباسی و معتصم عباسی همزمان بود. براساس نقل بیشتر منابع، امام جواد(ع) در آخر ذیالقعده سال ۲۲۰ق در ۲۵سالگی، به شهادت رسید. در میان امامان شیعه، وی جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است. او در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپرده شد.
سنّ کمِ امام جواد (هشتسالگی) در هنگام امامت، سبب شد شماری از اصحاب امام رضا(ع)، در امامت او تردید کنند: برخی عبدالله بن موسی و عدهای احمد بن موسی شاهچراغ را امام خواندند و گروهی به واقفیه پیوستند؛ اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.
ارتباط امام جواد(ع) با شیعیان بیشتر از طریق وکیلانش و به شکل نامهنگاری انجام میشد. در دوره امامت او، فرقههای اهلحدیث، زیدیه، واقفیه و غُلات فعالیت داشتند. امام جواد(ع)، شیعیان را از عقاید آنان آگاه و از نماز خواندن پشت سر آنها نهی میکرد و غالیان را لعن مینمود.
مناظرات علمی امام جواد(ع) با عالمان فرقههای اسلامی در مسائل کلامی، همچون جایگاه شیخین (عُمر و ابوبکر) و مسائل فقهی مانند حکم قطعکردن دست دزد و احکام حج را از مناظرات معروف امامان شیعه میدانند.
از امام جواد، تنها حدود ۲۵۰ حدیث نقل شده است که علت آن را عمر کوتاه و نیز تحت کنترل بودن او میدانند. راویان و اصحاب او را نیز از ۱۱۵ تا ۱۹۳ تن شماره کردهاند. احمد بن ابینصر بزنطی، صفوان بن یحیی و عبدالعظیم حسنی از جمله اصحاب امام بودند.
در منابع شیعی، کراماتی همچون سخن گفتن هنگام تولد، طیُالارض، شفادادن بیماران و استجابت دعا، برای امام جواد(ع) نقل شده است. عالمان اهلسنت نیز شخصیت علمی و معنوی امام جواد(ع) را ستوده و برای او احترام قائلاند.
بیش از ۶۰۰ اثر علمی درباره امام نهم به زبانهای مختلف منتشر شده است. وفاه الامام الجواد، مُسند الامام الجواد، موسوعه الامام الجواد علیهالسلام، الحیاه السیاسیه للامامِ الجواد و حیاه الامام محمد الجواد از جمله این آثار هستند.
محمد بن علی بن موسی بن جعفر، امام نهم شیعیان اثناعشری است که به جوادالائمه شهرت دارد. نسب او با شش واسطه به امام علی(ع)، نخستین امام شیعیان میرسد. پدرش امام رضا(ع)، امام هشتم شیعیان است. مادرش کنیز بود و سَبیکه نوبیه نام داشت.
کُنیه وی ابوجعفر و ابوعلی است. در منابع روایی، از وی با عنوان ابوجعفر ثانی یاد میشود تا با ابوجعفر اول (امام باقر(ع)) اشتباه نشود.
از القاب مشهور امام نهم، جواد و ابنالرضا است. تَقی، زَکی، قانع، رضی، مختار، متوکل،مرتضی و مُنتَجَب را نیز از القاب او شمردهاند.
امام جواد(ع) سال ۱۹۵ قمری در مدینه به دنیا آمد. درباره روز و ماه ولادت او اختلاف است. بیشتر منابع، تولد او را در ماه رمضان دانستهاند.برخی روز آن را ۱۵ رمضان و برخی دیگر ۱۹ رمضان گفتهاند. شیخ طوسی در مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد، ولادت او را ۱۰ رجب ذکر کرده است.
بنا بر روایتی که در کافی نقل شده است، قبل از تولد جوادالائمه، برخی از واقفیان به دلیل فرزندنداشتن امام رضا(ع)، در امامت او تردید کردند. ازاینرو وقتی جوادالاَئمه به دنیا آمد، امام رضا(ع) او را مولودی پربرکت برای شیعیان توصیف کرد. با این حال پس از تولد حضرت جواد نیز برخی از واقفیان، انتساب او به امام رضا(ع) را منکر شدند. آنان میگفتند جوادالاَئمه از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد؛ تا اینکه قیافهشناسان را حاضر کردند و آنان امام جواد(ع) را فرزند امام رضا(ع) دانستند.
درباره زندگی امام جواد(ع)، اطلاعات چندانی در منابع تاریخی نیامده است. دلیل آن را محدودیتهای سیاسی حکومت عباسی، تقیه و عمر کوتاه او دانستهاند. او در مدینه زندگی میکرد. بنا بر گزارش ابنبیهق، یک بار برای دیدار پدر به خراسان سفر کرد. پس از امامت نیز چندین بار از سوی خلفای عباسی به بغداد احضار شد.
مأمون عباسی در سال ۲۰۲ یا ۲۱۵ق دختر خود اُمُّالفَضل را به عقد امام جواد(ع) درآورد. برخی گفتهاند احتمالاً در دیداری که جوادالائمه با پدرش در طوس داشته،مأمون امالفضل را به عقد او درآورده است. به گفته ابنکثیر (۷۰۱-۷۷۴ق) تاریخنگار اهلسنت، خطبه عقد امام با دختر مأمون در زمان حیات امام رضا خوانده شد؛ اما مراسم ازدواج آنها در سال ۲۱۵ق در شهر تکریت عراق انجام شد.
ازدواج جوادالاَئمه با امالفضل، به درخواست مأمون صورت گرفت.گفتهاند هدف مأمون از این درخواست این بود که پدربزرگِ فرزندی از نسل پیامبر(ص) و امام علی(ع) باشد.
به گزارش شیخ مفید در کتاب الارشاد، مأمون به جهت شخصیت علمی محمد بن علی(ع) و نیز فضل، دانش، حکمت، ادب و کمال عقل بینظیری که با وجود سن کم در امام مشاهده کرد، دختر خود را به ازدواج آن حضرت درآورد؛ اما رسول جعفریان (زاده ۱۳۴۳ش) تاریخپژوه، بر این است که این ازدواج با انگیزه سیاسی انجام شده است؛ از جمله این انگیزه که مأمون میخواست از این راه، امام جواد و ارتباط او با شیعیان را کنترل کند یا خود را به علویان علاقمند نشان دهد و آنان را از قیام علیه خود باز دارد.
به گزارش شیخ مفید، این ازدواج اعتراض برخی اطرافیان مأمون را در پی داشت؛ زیرا بیم آن داشتند که خلافت، از عباسیان به علویان منتقل شود. امام جواد(ع)، مهریه امالفضل را معادل مهریه حضرت فاطمه(س) (۵۰۰ درهم) تعیین کرد. امام از امالفضل صاحب فرزندی نشد.
همسر دیگر جوادالائمه، سَمانه مغربیه است که کنیز بود و به دستور خودش خریداری شد. همه فرزندان امام جواد از سمانه بودندبنابر نقل شیخ مفید، امام جواد(ع) چهار فرزند به نامهای علی، موسی، فاطمه و امامه داشت. برخی، دختران امام را سه تن به نامهای حکیمه، خدیجه و امکلثوم میدانند.در برخی از منابع مربوط به قرن چهاردهم قمری، اممحمد، زینب و میمونه نیز دختران آن حضرت دانسته شدهاند.
در کتاب منتهیالآمال، به نقل از ضامن بن شدقم آمده است که امام جواد(ع) چهار پسر به نامهای ابوالحسن امام علی نقی(ع)، ابواحمد موسی مُبَرقَع، حسین، عمران، و چهار دختر به نامهای فاطمه، حکیمه، خدیجه و امکلثوم داشته است.برخی دیگر نیز تعداد فرزندان امام جواد(ع) را سه پسر به نامهای امام علی نقی(ع)، موسی مُبَرقع، یحیی و پنج دختر به نامهای فاطمه، حکیمه، خدیجه، بهجت و بُرَیهه دانستهاند.
امام محمد تقی(ع) در حکومت عباسی، دو بار به بغداد احضار شد: سفر اول در زمان مأمون چندان طولانی نبود.بار دوم، در ۲۸ محرم سال ۲۲۰ق، به دستور مُعتصم عباسی وارد بغداد شد و در ذیالقعده یا ذیالحجه همان سال در بغداد به شهادت رسید. روز شهادت وی، در بیشتر منابع، آخر ذیالقعده است؛ اما در برخی منابع تاریخ شهادت او ۵ ذیالحجه یا ۶ ذیالحجه ذکر شده است. پیکر او را در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپردند. او جوانترین امام شیعیان هنگام شهادت بوده است و سن او هنگام شهادت را ۲۵ سال گفتهاند.
برخی علت شهادت وی را سعایت ابنابیدؤاد، قاضی وقت بغداد نزد معتصم دانستهاند. دلیل آن هم پذیرفتهشدن نظر امام درباره حکم فقهی قطع دست سارق بود که باعث شرمندگی ابنابیدؤاد و شماری از فقیهان و درباریان شده بود.
درباره چگونگی شهادت پیشوای نهم شیعیان نظرات مختلفی وجود دارد. در برخی از منابع آمده است که معتصم به وسیله منشیِ یکی از وزیرانش او را مسموم کرد و به شهادت رساند. برخی معتقدند که معتصم به وسیله اُمالفَضل ایشان را مسموم کرد.
به گزارش مسعودی تاریخنگار قرن سوم قمری، معتصم و جعفر بن مأمون در اندیشه کشتن محمد بن علی(ع) بودند. چون جوادالائمه از امالفضل فرزندی نداشت، پس از مرگ مأمون، جعفر خواهرش (امالفضل) را تحریک کرد که محمد بن علی را مسموم کند. آندو (با همدستی معتصم) انگوری را به سم آغشته کردند و به امام خوراندند. امالفضل پس از آن که امام را مسموم کرد، پشیمان شد. امام به او خبر داد که به بلایی دچار میشود که قابلدرمان نباشد. درباره چگونگی شهادت حضرت جواد به دست امالفضل گزارشهای دیگری نیز وجود دارد.
بر اساس روایتی دیگر، وقتی مردم با معتصم بیعت کردند، او طی نامهای از عبدالملک زیات والی مدینه خواست محمد بن علی(ع) را همراه با امالفضل به بغداد بفرستد. وقتی امام جواد(ع) وارد بغداد شد، معتصم بهظاهر، او را احترام کرد و تحفههایی برای او و امالفضل فرستاد. بر پایه این روایت، معتصم شربت پرتقالی به وسیله غلام خود به نام اَشناس برای او فرستاد. اَشناس به امام گفت خلیفه، پیش از شما از این شربت به گروهی از بزرگان نوشانده و امر کرده که شما هم از آن بنوشید. امام فرمود: «آن را در شب مینوشم»؛ اما اَشناس اصرار کرد که باید خنک نوشیده شود. سپس امام از آن نوشید و بر اثر آن به شهادت رسید.
شیخ مفید (درگذشت ۴۱۳ق) در خصوص شهادت جوادالاَئمه(ع) با سَم تردید کرده و گفته است در این زمینه برای من خبری ثابت نشده است که به آن شهادت دهم.مفید، در کتاب تصحیح اعتقادات الامامیه نیز گفته است راهی برای یقین پیداکردن به شهادت برخی از امامان همچون امام جواد(ع) نیست. اما سید محمد صدر (شهادت ۱۳۷۷ش) در کتاب تاریخ الغیبه، با استناد به روایت «ما مِنّا إلّا مقتولٌ شهیدٌ» (کسی از ما نیست، جز آنکه کشته و شهید میشود)، قائل به شهادت آن حضرت شده است. رسول جعفریان تاریخپژوه نیز با ذکر شواهدی، شهادت امام را پذیرفته است. سید جعفر مرتضی عامِلی (درگذشت: ۱۴۱۴ق) تاریخپژوه، سخن شیخ مفید را حمل بر تقیه کرده است. از نظر او شیخ مفید ساکن بغداد بود و با توجه به جوّ حاکم علیه شیعیان، نمیتوانسته بهصراحت، عقاید شیعه درباره شهادت ائمه(ع) بهدست عباسیان را ذکر کند. عامِلی این احتمال را نیز ذکر کرده که با توجه به نبود منابع کافی و سختی دسترسی به منابع اصلی، این مطلب به دست او نرسیده است