درس‌های مهم انتخابات ترکیه برای دولت ایران!

به گزارش نبض بازار، یکشنبه گذشته انتخابات ترکیه با مشارکت حدود ۸۸ درصد مردم این کشور برگزار شد و اردوغان و قلیچدار اوغلو در مصافی تنگاتنگ به دور دوم رفتند.

عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشت امروز خود در اعتماد به تحلیل نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه پرداخت.

در این مطلب آمده است: درباره تحولات روز و داخلی ترکیه چیز چندانی نمی‌دانم، از این‌رو تحلیلی کلی از انتخابات ترکیه دارم که به نظرم اهمیت دارد و برای ما ایرانیان درس‌آموز است.

۱- رقابت تقریبی ۵۰-۵۰ نشان‌دهنده وجود واقعیت مهمی از جامعه است. نتایج رقابت انتخابات ترکیه بازتابی از رقابت واقعی است. جوامعی که به نسبت آزاد هستند به مرحله‌ای می‌رسند که عموما آرای دو جناح اصلی حول ۵۰ درصد شکل می‌گیرد. چرا؟ به این علت که اگر مثلا ۷۰-۳۰ باشند، پیشاپیش معلوم است که حزب ۳۰ درصدی بازنده است و هیچ شانسی برای کسب قدرت ندارد.

پس باید مواضع خود را به نحوی متحول کند تا بتواند به ۵۱ درصد برسد والا همچنان ۳۰ درصد باقی می‌ماند و شاید هم کمتر شود. این الزام موجب می‌شود که گروه‌های سیاسی از تصلب بیرون آیند و تطبیق‌پذیری با خواست عمومی پیدا کنند. البته همزمان بر خواست عمومی هم اثرگذار هستند، ولی انعطاف‌پذیری بالایی دارند. رفتار سیاسی اردوغان نمونه روشن این ویژگی است.

در سیاست خارجی آن را می‌بینیم برای نمونه در مواجهه با اسراییل، کشور‌های عربی، روسیه و غرب، همواره انعطاف‌پذیری خود را نشان داده و احتمالا در سیاست داخلی هم همین رویکرد را دارد. در واقع این ویژگی در نظام‌های حزبی پراگماتیستی دو حزبی به خوبی مشهود است.

۲- این انتخابات فارغ از اینکه اردوغان یا رقیب او برنده شوند، سرمایه بسیار گرانسنگی برای حکومت و مردم ترکیه است.  

چیزی که ما نیز تجربه آن را در سال ۷۶ و ۹۲ داشتیم. انتخابات ترکیه بدون مداخله خارجی، ولی با حضور ناظران خارجی و تقریبا با کاربرد ادبیاتی متعارف از سوی دو نامزد رقیب. اگر در دور دوم اردوغان برنده شود، بالطبع به منزله موفقیت او از نتیجه انتخابات هم خواهد بود، ولی این پیروزی‌ها دایمی نیست، احتمالا در دور‌های بعدی شکست خواهد خورد، زیرا جامعه متحول است و فاصله‌ها اندک است.

با کوچک‌ترین اشتباه یا فساد سیاسی یا نادیده گرفتن مردم، حزب حاکم به زیر ۵۰ درصد سقوط خواهد کرد؛ بنابراین در صورت پیروزی اردوغان این بازی ادامه خواهد یافت و او برای حفظ جایگاه خود و حزبش باید حداکثر کوشش را جهت حفظ طرفداران خود و افزایش آن بنماید. این منطق بازی دموکراسی است. با همه ایراد‌هایی که می‌توان به نظام‌های مردم‌سالار وارد کرد، ولی پویایی لازم را برای خوداصلاحی از طریق حاکم بودن رقابت دارد.

۳- اگر اردوغان پیروز نشود، دو حالت وجود دارد یا اینکه قدرت را مطابق قواعد و قانون تحویل می‌دهد، یا زیر بازی می‌زند. در صورت اول او بزرگ‌ترین شخصیت تاریخ ترکیه جدید خواهد بود. حداقل بنده چنین گمان می‌کنم. شاید میراث او برای ترکیه مهم‌تر و پایدارتر از کمال آتاتورک باشد.

در دو دهه اخیر او ترکیه را از کشوری درجه چند با فسادی گسترده و شکاف عمیق میان مردم مذهبی و حکومت لاییک، به کشوری مدرن با اقتصادی پویا و نظام اداری خیلی متفاوت تبدیل کرد و به شهروندان خود افتخار و عزت نفس داده است. گرچه عضو ناتو است، ولی استقلال کافی دارد و به یک بازیگر مستقل از ناتو تبدیل شده است. از همه مهم‌تر اینکه توانسته دموکراسی را نهادینه کند و از شر نظامیان منسوب به آتاتورک که یک سردمدار نظام کودتایی و فاسد بودند، نجات دهد و مساله گرایش‌های رسمی ضد دینی را حل کند و نوعی همزیستی مسالمت‌آمیز را در مقایسه با گذشته رواج دهد.

اکنون به وضعیتی رسیده که حتی سکولار‌ها هم خود را مقید به ارزش‌های دینی معرفی می‌کنند. اگر اردوغان مقاومت کند و قدرت را تحویل ندهد مثل گاو ۹ من شیرده بوده و همه دستاورد‌های خود را خراب خواهد کرد و آغاز نزول ترکیه جدید خواهد شد و گمان نمی‌کنم چنین کند، به ویژه که اکثریت مجلس را هم دارد.


۴- برخی می‌پرسند که انتخاب کدام یک از نامزد‌ها به نفع ایران است؟ در این باره باید اطلاعات دقیق داشت، ولی مهم این است که یک کشور پایدار از نظر سیاسی و قدرتمند در کنارمان باشد و رهبران آن کشور در جهت خیر و صلاح مردم‌شان باشند، همین خوب است. قرار نیست که آنان برای ما کار کنند، همچنان‌که ما هم باید دنبال چنین اهدافی برای ملت خودمان باشیم. اردوغان برای ملتش مفید بوده و همین مهم است ما هم باید همین راه را برویم.