انتقال پایتخت راه اصولی مقابله با بحران فرونشست تهران
13980218000821_Test_PhotoN

به گزارش نبض بازار به نقل از خبرگزاری فارس؛ تراکم بالای جمعیت در شهر تهران به افزایش مصرف آب در آن منجر شده است. با رشد مصرف آب در پایتخت در آینده نزدیک فرونشست زمین و بحران تأمین آب برای این تعداد از جمعیت دور از ذهن نیست. طی دهه‌های گذشته تهران حدود 2 متر نشست داشته است و  درصورتی که مقابله جدی با آن صورت نگیرد باعث بوجود آمدن خسارات هنگفتی به کشور و مردم این شهر خواهد شد.





بررسی ها نشان می‌دهد که اصولی‌ترین راه برای مدیریت این بحران انتقال پایتخت و جلوگیری از افزایش بی‌رویه جمعیت ناشی از مهاجرت افراد به آن است.





آبرسانی به شهر تهران یکی از چالش‌های مهم ایران و تهران محسوب می‌شود. افزایش بی رویه جمعیت تهران باعث مصرف زیاد آب این شهر نسبت به تأمین منابع آب شده است. آب در تهران از دو بخش سطحی یعنی سدهای پنجگانه و بخش زیرزمینی تامین میشود که با توجه به سال‌های پربارش، تعادل مصرفی بین این دو بخش برقرار می‌شود. به طور متوسط 65 تا 75 درصد مصرف آب تهران از آب‌های سطحی و ما بقی آن از آب‌های زیرزمینی است. با این حال بیلان آب زیرزمینی در تهران منفی است؛ بدین معنا که مقدار برداشت از آب‌های زیرزمینی تهران بیشتر از میزان پرشدن آن‌ها است.





چالش کم آبی چگونه بوجود می آید؟





در صورت تراکم جمعیت، چگالی استفاده از آب به صورت نقطه‌ای یا منطقه‌ای بیشتر از ظرفیت اکولوژیک آن محدوده خواهد شد و استفاده بیش از ظرفیت محیطی باعث ایجاد چالش کم‌آبی خواهد شد. به عنوان نمونه، شهر تهران با 13.5 میلیون جمعیت در 1 درصد وسعت کشور، تراکمی معادل 996 نفر دارد درحالی که تراکم کشور 49 نفر گزارش شده است؛ بنابراین تراکم تهران بیش از 20 برابر تراکم در کل کشور است. این موضوع بدین معناست که پایتخت کشور در مساحتی کوچک میزبان عمده جمعیت کشور است و اقشار مختلف از جای جای ایران به تهران مهاجرت کرده و پایتخت را برای امرار معاش خود انتخاب کرده‌اند.





 مصرف یک پنجم آب کشور توسط تهرانی‌ها





این افزایش جمعیت موجب افزایش میزان مصرف سالیانه آب زیرزمینی شهر تهران شده است که برابر با حجم کل دریاچه ارومیه است. یکی از نتایج این امر، دست‌اندازی به منابع آبی سایر مناطق و انتقال آن برای تأمین آب این منطقه خواهد بود. این امر بحران‌های اجتماعی زیادی در شهر مبدأ انتقال آب ایجاد خواهد کرد. طبق برآورد وزارت راه و شهرسازی در سال 1390، مجموع مصرف آب در منطقه تهران- کرج، سالیانه 4 میلیارد و 865 میلیون مترمکعب بوده است. مطابق اطلاعات دریافتی از وزارت نیرو در سال 1396-1395، حجم مصرفی آب زیرزمینی منطقه تهران – کرج، 20 درصد از کل کشور است.





فرونشست خطرناک‌ترین پیامد کم آبی در پایتخت





یکی از پیامدهای برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی، فرونشست زمین است. فرونشست زمین به شکل آرام، نامحسوس و دائمی به صورت نشست سطح وسیعی از منطقه و ایجاد ترک و شکاف در سطح زمین نمایان می‌شود و در صورت افزایش، علاوه بر خسارت‌های فراوان به زیربناها و انواع سازه‌ها و زمین‌های کشاورزی، به فروچاله یعنی نشست‌های ناگهانی زمین کمک خواهد کرد.





مرکز تحقیقات علوم زمین شناسی در پونسدام آلمان بر اساس تصاویر ماهواره ای، فرونشست زمین تهران را سالانه ۲۵ سانتی‌متر اندازه‌گیری کرده است که این عدد تهران را در رتبه‌های نخست فرونشست زمین در دنیا قرارداده است.





انتقال پایتخت اصولی ترین راه حل مقابله با فرونشست تهران





تاکنون میزان فرونشست تهران حدود 2 متر بوده است که این مقدار برگشت‌ناپذیر است. مسئولین همواره به منظورجلوگیری از فرونشست بیشتر زمینِ پایتخت، راهکارهایی از جمله کاهش بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی، تغذیه این منابع از طریق سد‌ها و آبخوان‌ها و ... را پیشنهاد می‌دهند.





هر چند راهکار‌هایی که اشاره شد فی نفسه اقدامی پسندیده و مفید است؛ اما باید توجه داشت مشکل اصلی در کاهش منابع زیرزمینی افزایش روز به روز جمعیت تهران و به تبع افزایش مصرف است.





این اقدامات در شرایط حال حاضر ممکن است راه حل مناسبی باشند؛ اما سوالی که وجود دارد این است، آیا در سال‌های آینده با توجه به شرایط کم آبی کشور و بالاخص تهران و روند صعودی افزایش جمعیت پایتخت می‌توان با این منابع، پاسخگوی نیاز افراد ساکن در تهران بود یا با مشکل تأمین آب روبرو خواهیم شد؟





کارشناسان معتقدند تمرکز بیش از حد جمعیت کشور در پایتخت آن هم برای استفاده از امکانات و کسب شغل عاملی برای بحران کم‌آبی در تهران خواهد شد و یکی از اصولی‌ترین راه‌حل‌ها برای مدیریت آن، انتقال پایتخت سیاسی - اداری به مکانی دیگر خواهد بود تا بتوان از افزایش بی رویه جمعیت این شهر جلوگیری نمود.





خطرسیل علاوه بر فرونشست در تهران جدی است





شهر تهران زهکش هفت رودخانه است؛ این رودخانه‌ها به ترتیب از شرق به غرب عبارتند از دارآباد، دربند، ولنجک، درکه، فرحزاد، وسک و کن. مجموع مساحت این حوضه‌ها 320 کیلومترمربع می‌باشد و به دلیل اختلاف ارتفاع زیاد بین شهر و حوضه آبگیر، شیب شمالی – جنوبی زیاد و فاصله اندک بین بخش خروجی رودخانه و بخش دریافت بارش از حوضه، بسیار سیل‌خیز می‌باشند. این حوضه‌ها به دلیل ویژگی‌های یاد شده به همراه سطوح نفوذناپذیر سطح شهر تهران و سازه‌های عمود بر جریان مسیل (انسداد مسیل‌ها) می‌توانند سیل را تبدیل به مخاطره‌ی جدی کنند و کلانشهر تهران را با بحران مواجه سازند به ویژه اینکه تهران دارای سابقه سیل‌هایی از جمله سیل سال 1366 منطقه شمیران، آبگرفتگی متروی تهران، تخریب پل آزادگان و ... می‌باشد. مخاطره سیل علاوه بر سازه‌های روبنایی، به دلیل فرونشست زمین‌ در پایین تهران، سازه‌های زیربنایی نظیر مترو را نیز تهدید می‌کند.









یکی از ویژگی‌های بخش خروجی حوضه‌ها در شمال تهران این است که مسیل رودخانه‌ها بسته یا تنگ شده است و تنگی یا انسداد مسیل‌ها به مفهوم چندبرابر کردن انرژی سیل و نابودی سازه‌های پایین‌دست است چرا که سیل ابتدا در پشت‌ سازه‌های ایجاد شده داخل و حاشیه مسیل‌های بالادست سد می‌شود و پس از انباشت، موجب شکستن و تخریب این سازه‌ها و آزاد شدن حجم عظیمی از آب در مدت زمان کم می‌شود به ویژه اینکه هیچ سدی برای کنترل آب در بالادست وجود ندارد.









تبدیل شدن حواشی رودخانه‌های شمال تهران به تفرجگاه مردم در بالادست باعث شده است تا مردم به دلیل رونق اقتصادی آن‌ها مخاطره سیل را نادیده بگیرند و هر روز بر ابعاد این ساخت و ساز افزوده می‌شود. تغییر مسیر رودخانه‌ها در وسط شهر و پیوستن آن‌ها به سیل‌برگردان‌های شرق به غرب، یکی از ویژگی‌‌های شهر تهران است و با توجه به کم شدن شیب شهر در پایین‌دست، رخداد سیلی نظیر خوزستان می‌تواند جریان سیل را به سمت داخل شهر هدایت کند و علاوه بر مغروق ساختن سازه‌ها وارد متروها شود.





سیل در کنار مخاطراتی مثل زلزله می‌تواند با نابودی زیرساخت‌های مربوط به یک شهر، خسارت‌های مالی و تلفات جانی به کشور وارد کند به ویژه اگر این شهر پایتخت باشد. استقرار فعالیت‌ها سیاسی و اداری، درمانی، بانکی، آموزشی و ... در تهران، این شهر را در برابر مخاطرات به شدت آسیب‌پذیر می‌کند؛ مضافاَ اینکه این شهر از نظر آسیب‌پذیری با شهرهایی مثل خوزستان و گلستان قابل مقایسه نیست؛ چرا که با آسیب یا از بین رفتن زیرساخت‌ها در تهران، مدیریت کشور درگیر بحران خواهد شد و اقتصاد کشور را دچار آسیب جدی خواهد کرد.





یکی از پیشنهادات مطرح در ارتباط با مدیریت مخاطره سیل در شهر تهران قلع و قمع بناهای حاشیه رودخانه در تمامی بخش‌های خروجی رودخانه‌های هفت‌گانه تهران به ویژه در دارآباد و درکه است. تعریض رودخانه‌های پایین‌دست فرآیند زمان‌ و هزینه‌بری است ولی قلع و قمع بناها در بالادست و تعریض حاشیه رودخانه‌ها به منظور هدایت سیل به سمت چاه‌های جذبی و کانال‌ها و جلوگیری از انباشت سیل در نقطه شروع امری ممکن و موثر است و خسارت‌های فاجعه‌بار جانی و مالی در هنگام وقوع سیل را به حداقل می‌رساند. اما این راهکار نمی‌تواند امنیت مدیریت کشور در صورت وقوع بحران را تضمین کند ولی تمرکززدائی و انتقال مرکز سیاسی و اداری می‌تواند خطر امنیتی متوجه بخش مدیریتی و سیاسی کشور (مرکز مدیریت بحران) را کم نماید. نتایج این مطالعات نشان می‌دهد که انتقال مرکز سیاسی و اداری از تهران امری شدنی است و موثرترین گزینه در تمرکززدائی از تهران می‌باشد.