به گزارش نبض بازار، هرساله عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) به پیروی از اهل بیت حسین (ع) مسیر نجف تا کربلا را میپیمایند تا در چهلمین روز شهادت سید و سالار شهیدان به عزاداری بپردازند؛ همه چیز درباره این مراسم مذهبی شیعیان را در این مطلب بخوانید
اربعین حسینی روز ۲۰ صفر و چهلمین روز پس از واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) است. در روایات آمده است که اسیران کربلا روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ قمری در بازگشت از شام، برای زیارت مرقد امام حسین (ع) به کربلا آمدهاند. همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین آمده است. زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است که بنابر روایتی از امام حسن عسکری (ع) از نشانههای مؤمن دانسته شده است.
اربعین حسینی یکی از مهمترین مناسبتهای مذهبی شیعیان است که در این مناسبت، شیعیان زیادی از سرتاسر جهان خود را به شهر نجف میرسانند تا با پیاده طی کردن مسیر بین دو شهر نجف و کربلا، خود را به بینالحرمین برسانند و در عزاداری این روز شرکت کنند.
ریشه تاریخی اربعین
حضور جابربنعبدالله انصاری در کربلا
جابر بن عبدالله انصاری که از صحابه پیامبر اسلام (ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین (ع) شناخته میگردد. او در اولین چهلم شهادت امام حسین (ع)، یعنی بیستم صفر سال ۶۱ قمری، به کربلا آمد و قبر امام حسین (ع) را زیارت کرد. در هنگام وقوع حادثه کربلا و شهادت امام حسین (ع)، جابر پیرمردی سالخورده بود و در مدینه اقامت داشت، که در اربعین شهادت امام حسین (ع)، جابر به همراه عطیه عوفی برای زیارت امام حسین به کربلا رفت و اولین زائر آن امام بود. وی که آن هنگام نابینا شده بود، در فرات غسل کرد، خود را خوشبو ساخت و گامهای کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی (ع) آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار ندای یا حسین (ع) سر داد و سپس گفت: «حَبیبٌ لا یجیبُ حَبیبَهُ»، آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهداء کرد و آنان را هم زیارت نمود.
در منابع آمده است که جابر در سرزمین کربلا اینگونه میگفت: «السلام علیک ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین و اناخت برحله، اشهد انکم اقمتم الصلوة و آتیتم الزکوة و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر و جاهدتم الملحدین و عبدتم الله حتى اتاکم الیقین.»، سلام بر شما اى ارواحى که در کنار حسین نزول کرده و آرمیدید، گواهى میدهم که شما نماز را بپا داشته و زکات را ادا نموده و به معروف امر و از منکر نهى کردید، و با ملحدین و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت نمودید؛ و سپس گفت: «به آن خدائى که پیامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شدهاید شریک هستیم.»
عطیه که همراه با جابر به کربلا رفته بود، مىگوید: به جابر گفتم: «ما کارى نکردیم! اینان شهید شدهاند.»، جابر گفت: «اى عطیه! از حبیبم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که مىفرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک فی عملهم»، هر که گروهى را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد، و هر که عمل جماعتى را دوست داشته باشد در عمل آنها شریک خواهد بود.»
بازگشت اسیران از شام به کربلا
اهل بیت امام حسین (ع) پس مدتی که در شهر شام بودند، به دستور یزید، نعمان بن بشیر وسائل سفر آنان را فراهم نمود و به همراهى مردى امین آنان را روانه مدینه منوره کرد. در هنگام حرکت، یزید امام سجاد (ع) را فراخواند تا با او وداع کند، و گفت: «خدا پسر مرجانه را لعنت کند! اگر من با پدرت حسین (ع) ملاقات کرده بودم، هر خواستهاى که داشت، مىپذیرفتم! و کشته شدن را به هر نحوى که بود، گرچه بعضى از فرزندانم کشته مىشدند از او دور مىکردم! ولى همانگونه که دیدى شهادت او قضاى الهى بود! چون به وطن رفتى و در آنجا استقرار یافتى، پیوسته با من مکاتبه کن و حاجات و خواستههاى خود را براى من بنویس!»، سپس نعمان بن بشیر را خواست و براى رعایت حال و حفظ آبروى اهل بیت به او سفارش کرد که شبها اهل بیت را حرکت دهد و در پیشاپیش آنان خود حرکت کند و اگر على بن الحسین (ع) را در بین راه حاجتى باشد برآورده سازد؛ و نیز سى سوار در خدمت ایشان مأمور کرد؛ و به روایتى خود نعمان بن بشیر را و به قولى بشیر بن حذلم را با آنان همراه کرد.
همانگونه که یزید سفارش کرده بود، به آهستگى و مدارا طى مسافت کردند و به هنگام حرکت، فرستادگان یزید مانند نگهبانان گردا گرد آنان را مىگرفتند، و، چون در مکانى فرود مىآمدند از اطراف آنان دور مىشدند که به آسانى بتوانند وضو گیرند.
اهل بیت علیهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهى جاده عراق و مدینه رسیدند، چون به این مکان رسیدند، از امیر کاروان خواستند تا آنان را به کربلا ببرد، و او آنان را به سوى کربلا حرکت داد، چون به کربلا رسیدند، جابر بن عبد الله انصارى را دیدند که با تنى چند از بنى هاشم و خاندان پیامبر براى زیارت حسین (ع) آمده بودند، همزمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله و زارى کردند و بر صورت خود سیلى زده و نالههاى جانسوز سر دادند و زنان روستاهاى مجاور نیز به آنان پیوستند، حضرت زینب (س) در میان جمع زنان آمد و گریبان چاک زد و با صوتى حزین که دلها را جریحه دار مىکرد مىگفت: «وا اخاه! وا حسیناه! وا حبیب رسول الله و ابن مکة و منا! و ابن فاطمة الزهراء! و ابن علی المرتضى! آه ثم آه!» پس بیهوش گردید.
سپس ام کلثوم لطمه به صورت زد و با صدایى بلند مىگفت: «امروز محمد مصطفى و على مرتضى و فاطمه زهرا از دنیا رفتهاند»؛ و دیگر زنان نیز سیلى به صورت زده و گریه و شیون مىکردند. سکینه، چون چنین دید، فریاد زد: «وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل بیت تو کردهاند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان نمودند!»
سابقه پیاده روی اربعین
از نقلهای تاریخی این گونه به دست میآید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار (ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است؛ ولی در قرنهای گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومتهای مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار (ع) در زمانها و مکانهای مختلف دچار سختیهای فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.
پیاده روی اربعین در حکومتهای شیعه
حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة، در سال ۴۳۱ هجری قمری با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمومنین (ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود. در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ هجری قمری از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (ع) رفت. نقلهای دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب میدهد.
اهتمام بزرگان دین به پیادهروی اربعین
علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار (ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری مرسوم بودهف و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (ع) رفتهاند، و مرحوم آخوند خراسانی نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند. میرزا حسین نوری اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین (علیه السلام) به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، سه روز به طول میانجامید.
تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری، بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجدداً مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی میکردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت؛ ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد تا پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارتهایی که به کربلای معلی داشتهاند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیمودهاند. این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین (علیه السلام) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه، نیز گروههایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت میکردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است.
پیاده روی اربعین در زمان حکومت بعث عراق
سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبتهای مختلف، زائران امام حسین (علیه السلام) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را میپیمودند و در بین آن مناسبتها، پیادهروی اربعین از جایگاه ویژهای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و حتی برای برخی از زائران، پیاده روی اربعین به قیمت از دست دادن دست و عضوی از بدنشان تمام میشد. دولت بعث این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین (علیه السلام) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است. شیعیان و عاشقان سالار شهیدان (علیه السلام)، در مناسبتهای مختلف، به ویژه در اربعین حسینی، بسیار پرشورتر از قبل، از شهرها و کشورهای مختلف، به سمت کربلا روانه شده، قدم در مکان گامهای اسیران کربلا قرار داده و مسیرهای منتهی به شهر کربلا را با پای پیاده میپیمایند.
پیاده روی اربعین یکی از نشانههای مؤمن
در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «عَلاماتُ المُؤْمِنِ خمْس: صَلاةُ الْخَمْسِین، وَ زِیارَةُ الْأرْبِعَینِ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیمِینِ، وَ تَعفیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»، نشانههای مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز (نماز یومیه و نمازهای نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک گذاردن، بسمالله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن.
همچنین در حدیثی دیگر از امام صادق آمده است: «یا زُرارَة! إِنَّ السَّماءَ بَکَتْ عَلی الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أرْبَعینَ صَباحاً بِالسَّواءِ وَ إِنًّ الشَّمْسَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالْکُسُوفِ وَ الْحَمْرَةَ، وَ إِنَّ الْمَلائکَةَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً عَلَی الْحُسَینِ(ع)»، ای زراره، آسمان چهل روز بر حسین(ع) خون گریه کرد و زمین چهل روز برای عزای آن حضرت گریست به تیره و تار شدن و خورشید با کسوف و سرخی خود چهل روز گریست،و ملائکه الهی برای آن حضرت چهل روز گریستند.
صوت زیارت اربعین میثم مطیعی
متن زیارت اربعین
زیارت اربعین، زیارت مخصوص امام حسین (ع) در روز اربعین است. زیارتی که شیخ طوسی در کتاب التهذیب، از صفوان جمال روایت کرده است: مولایم امام صادق (ع) درباره زیارت اربعین به من گفت: هنگامی که قسمت قابل توجهی از روز برآمده، این زیارتنامه را بخوان:
«السَّلامُ عَلَی وَلِی اللهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِی اللهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَی أَسِیرِ الْكرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیك وَ ابْنُ وَلِیك وَ صَفِیك وَ ابْنُ صَفِیك الْفَائِزُ بِكرَامَتِك أَكرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِك مِنَ الْأَوْصِیاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیك لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَك مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَی وَ شَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَك وَ أَسْخَطَ نَبِیك، وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِك أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِیك صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّی سُفِك فِی طَاعَتِك دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیما السَّلامُ عَلَیك یا ابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیك یا ابْنَ سَیدِ الْأَوْصِیاءِ أَشْهَدُ أَنَّك أَمِینُ اللهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیدا وَ مَضَیتَ حَمِیدا وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَك وَ مُهْلِك مَنْ خَذَلَك وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَك وَ أَشْهَدُ أَنَّك وَفَیتَ بِعَهْدِ اللهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی أَتَاك الْیقِینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَك وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَك وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِك فَرَضِیتْ بِهِ، اللهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُك أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّك كنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْك الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْك الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّك مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْكانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّك الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّكی الْهَادِی الْمَهْدِی وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِك كلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِكمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِكمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِكمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِكمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَكمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یأْذَنَ اللهُ لَكمْ فَمَعَكمْ مَعَكمْ لا مَعَ عَدُوِّكمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیكمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِكمْ وَ أَجْسَادِكمْ [أَجْسَامِكمْ] وَ شَاهِدِكمْ وَ غَائِبِكمْ وَ ظَاهِرِكمْ وَ بَاطِنِكمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.»
ترجمه زیارت اربعین
سلام بر، ولی خدا و حبیبش، سلام بر دوست خدا و برگزیده او، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیدهاش، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آن دچار گرفتاریها و کشته اشکها، خدایا من گواهی میدهم که حسین، ولی تو و فرزند، ولی تو، و فرزند برگزیده توست حسینی که به کرامتت رسیده، او را به شهادت گرامی داشتی، و به خوشبختی اختصاصش دادی، و به پاکی ولادت برگزیدی، و او را آقایی از آقایان، و پیشروی از پیشرویان، و مدافعی از مدافعان حق قرار دادی، و میراثهای پیامبران را به او عطا فرمودی، و او را از میان جانشینان حجّت بر بندگانت قرار دادی، و در دعوتش جای عذری باقی نگذاشت، و از خیرخواهی دریغ نورزید، و جانش را در راه تو بذل کرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند، در حالی که بر علیه او به کمک هم برخاستند، کسانیکه دنیا مغرورشان کرد، و بهره واقعی خود را به فرومایهتر و پستتر چیز فروختند، و و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند، تو را و پیامبرت را به خشم آوردند، و اطاعت کردند از میان بندگانت، اهل شکافافکنی و نفاق و بارکشان گناهان سنگین، و سزواران آتش را پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد، تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین، و عذابشان کن عذابی دردناک، سلام بر توای فرزند رسول خدا، سلام بر توای فرزند سرور جانشینان، شهادت میدهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی، خوشبخت زیستی، و ستوده درگذشتی، و از دنیا رفتی گم گشته، و مظلوم و شهید، گواهی میدهم که خدا وفاکننده است آنچه را به تو وعده داده، و نابودکننده کسانی را که از یاریات دریغ ورزیدند، و عذاب کننده کسانی را که تو را کشتند، و گواهی میدهم که تو به عهد خدا وفا کردید و در راهش به به جهاد برخاستی تا مرگ فرا رسید، پس خدا لعنت کند کسانی را که تو را کشتند، و به تو ستم کردند، و این جریان را شنیدند و به آن خشنود شدند، خدای من تو را شاهد میگیرم که من دوستم با آنانکه او را دوست دارند، و دشمن با آنان که با او دشمنند، پدر و مادرم فدایتای فرزند رسول خدا، گواهی میدهم که تو در صلبهای بلندمرتبه و رحمهای پاک نوری بودی، جاهلیت با ناپاکی هایش تو را آلوده نکرد، و از جامههای تیره و تارش به تو نپوشاند، و گواهی میدهم که تو از ستونهای دین، و پایههای مسلمانان، و پناهگاه مردم مؤمنی، و گواهی میدهم که پیشوای نیکوکار، با تقوا، راضی به مقدرات حق، پاکیزه، هدایت کننده، و هدایت شدهای، و گواهی میدهم که امامان از فرزندانت، اصل تقوا، و نشانههای هدایت، و دستگیره محکم، و حجّت بر اهل دنیا هستند و گواهی میدهم که من به یقین مؤمن به شمایم، و به بازگشتتان یقین دارم، براساس قوانین دینم، و عواقب عملم، و قبلم با قلبتان در صلح، و کارم پیرو کارتان، و یاری ام برای شما آماده است، تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمایم نه با دشمنانتان، درودهای خدا بر شما، و بر ارواح و پیکرهایتان، و بر حاضر و غایبتان، و بر ظاهر و باطنتان، آمینای پروردگار جهانیان.
زیباییهای پیاده روی اربعین
یکی از زیباییهای پیاده روی اربعین٬ گردهمایی باشکوه شیعیان از سراسر دنیا پیرامون سیدالشهدا (ع) است. هر کسی از هر قوم و نژادی تنها با یک هدف قدم در این مسیر میگذارد تا به ندای امام حسین (ع) لبیک گوید و با آن حضرت تجدید بیعت کند. مردم عراق در مدتی که شیعیان از نقاط مختلف جهان در عراق حضور دارند، به خوبی از آنان میزبانی مینمایند. در طول مسیر پیاده روی اربعین هر کسی به نوعی میخواهد گرسنگان و تشنگان را اطعام و سیراب کند. نذریهای مختلفی توسط مردم برای زوار اربعین تدارک دیده شده است.
افرادی که با پای پیاده این مسیر را طی میکنند و آنان که به زائران اباعبدالله الحسین (ع) خدمت مینمایند، اگر این اتفاق را به عنوان یک امتحان در دلهای خود طی کنند، در بسیاری از مسائل زندگی نیز میتوانند با همین روش به هدف برسند. در روایات آمده است که زیارت اهل بیت (ع) و به خصوص امام حسین (ع) با پای پیاده، باعث خودسازی و افزایش تقوا میگردد و رذائل را از بین خواهد برد. طی کردن این مسیر، مانند سوهان بر ناخالصیهای روحی و جسمی کشیده میگردد و عیوب را از بین میبرد، بنابراین از فرصت اربعین میتوان برای رشد و خودسازی استفاده کرد.
در اربعین حسینی، به خوبی میتوان نمایشی عظیم از برادری بین مسلمانان را به وضوح مشاهده کرد؛ مرزهای جغرافیایی شکسته میشود و افرادی از سرتاسر جهان با سنین مختلف گرد هم میآیند و در این میان، مردم کشوری که سالها درگیر جنگ و ناامنی است و بسیاری از آنها دچار فقر هستند، تمام تلاش خود را برای میزبانی جمعیت میلیونی به کار میبرند و برادری خود را اثبات میکنند، که این امر نوظهور را میتوان به عنوان مقدمه ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) بیان نمود. برادری، بالاترین معنی است که در دوران بعد از ظهور توصیف شده، که اربعین را میتوان یک نمایهای از دوران بعد از ظهور دانست، و این رویداد میتواند باعث تقویت اعتقاد شیعی گردد.
توصیه مقام معظم رهبری به زائران اربعین حسینی
رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به زائران اربعین حسینی اینگونه توصیه میکنند: «دولت در خصوص خروج از کشور مقرراتی معین کرده که حتماً باید مراعات شود و حرکت خارج از این ضوابط مطلوب نیست. ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگیهای منحصر به فرد مکتب اهل بیت علیهم السلام است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه مردم از کشورهای مختلف جهان در این پدیده بی سابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است. کسانی که توفیق حضور در این حرکت پر معنا و پر مغز را پیدا کرده اند، این فرصت را مغتنم بشمارند؛ ما نیز از دور به حال زائران اربعین غبطه میخوریم و آرزو میکنیمای کاش همراه شما بودیم. حرکت عظیم مردم از ایران و سایر کشورهای جهان برای حضور در راهپیمایی اربعین، جلوهای از ویژگیهای برجسته مکتب اهل بیت علیهم السلام است که در آن، هم «ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین» موج میزند هم «عشق و محبت».
رسول خدا و ائمه علیهم السّلام در حق زائرین امام حسین علیه السّلام دعا میکنند
معاویة بن وهب، از حضرت اباعبداللَّه علیه السّلام، نقل میکند که وی گفت: امام صادق علیه السّلام به من فرمودند: «اى معاویه به جهت ترس و وحشت زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام را ترک مکن، زیرا کسى که زیارت آن حضرت را ترک کند چنان حسرتى بخورد که آرزو نماید قبر آن حضرت نزد او باشد و بتواند زیاد به زیارتش برود، آیا دوست دارى که خدا تو را در زمره کسانى ببیند که حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و حضرات على و فاطمه و ائمه علیهم السّلام در حقشان دعاء فرمودهاند».
متن روایت:
«مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:قَالَ لِی یَا مُعَاوِیَةُ لَا تَدَعْ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع لِخَوْفٍ، فَإِنَّ مَنْ تَرَکَ زِیَارَتَهُ رَأَى مِنَ الْحَسْرَةِ مَا یَتَمَنَّى أَنَّ قَبْرَهُ کَانَ عِنْدَهُ، أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَرَى اللَّهُ شَخْصَکَ وَ سَوَادَکَ فِیمَنْ یَدْعُو لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْأَئِمَّةُ ع»
منابع:
۱- مصباح المجتهد، ص ۷۸۷،
۲- نفس المهمو، ص ۴۹۳،
۳- قمقام زخار، ص ۵۷۹،
۴- تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۳۳،
۵- الهوف، ص ۸۲،
۶- الدمعه الساکبه، ج ۵، ص ۱۶۲،
۷- ترجمه سفرنامه ابن بطوطه، ج ۲، ص ۵۹،
۸- المنتظم فی تاریخ الملوک، ج ۸، ص ۱۰۵،
۹- ایران در عصر صفوی، ص ۹۷،
۱۰- سیمای شاهرود، ص ۱۰۷،
۱۱- فرهنگ زیارت، ص ۶۷،
۱۲- وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۷۵