به گزارش نبض بازار، سیدجمال هادیانطبائیزواره: پدر بانیان وضع موجود را درآوردید! این مکنون دل این روزهای برخی از سیاسیون یا طرفدارانِ آنهاست. اما بانیان وضع موجود چه کسانی هستند که باید پدرشان درآید؟ بیتردید همه کسانی که این چنددهه مسئولیتی داشتهاند به تناسب عملکردشان در بهوجودآمدن مشکلات پیشروی ملت ایران شریک هستند. حالا اگر دنبال بانی وضع موجود میگردید، در آینه نگاه کنید، بهوضوح او را خواهید دید! همه دولتها و حتی ملت به نحوی بانی این وضعیت هستند. اما اینکه چطور جرئت و جسارت میکنید و انتخاب دموکراتیک رأیدهندگان را زیر سؤال میبرید بسیار جای شگفتی دارد؟! همانگونه که شهید رجایی با رأی مردم رئیسجمهوری شد، انتخاب بنی صدر به ریاستجمهوری هم با رأی مردم بود. همانطورکه هاشمیرفسنجانی با رأی مردم رئیسجمهوری شد، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد هم با رأی اکثریت رأیدهندگان انتخاب شدند و این موضوع درباره حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی هم صدق میکند. آیا قبول ندارید؟!
فرض کنیم برخی از این انتخابها نادرست بوده است، که بوده است! چرا شما منتخب را تخریب و تقبیح میکنید؟ قاعدتا شما باید انتخابکنندگان را، یعنی اکثریت رأیدهندگان را سرزنش کنید، اما چون از مردم خجالت میکشید! چون نمیخواهید در برابر عزم و تصمیم آنها، چه درست و چه اشتباه، قد علم کنید، لاجرم به منتخب آنها چنگ میاندازید نه به خود آنها!
تجربه دیرینه حکومتداری در ایران نشان میدهد که این شتر درِ خانه شما هم میخوابد، درِ خانه شما که هیچ، بلکه اگر در بر همین پاشنه بچرخد، درِ خانه دولت بعد از دولت شما هم خواهد خوابید. مگر اینکه هرچهزودتر به خود آیید و شیوه ناپسند و نکوهیده تهمتزدن و تخریب دولتمردان پیشین را ترک کنید و به جای آن الفت و برادری با اسلاف و تکریم بزرگان و پیشکسوتانِ خردمند و دغدغهمند را جایگزین کنید.
البته تاختن و تخریب به اسلاف و از اسبافتادگان در فرهنگ ما دیرپاست، پاشنه آشیلی که همیشه وبال گردن ایرانیان بوده است؛ از کدخدای دهی در دوردست تا دهدار، شهردار، فرماندار، استاندار، وزیر، معاون وزیر، رئیس سازمان، معاون رئیسجمهور و خود رئیسجمهور، همگی تحت تأثیر نوعی فرهنگ رایج، کارگزاران قبلی را تقبیح و عملکردشان را تخطئه کردهاند و خود را صالح و برحق و نفرات پیش از خود را ناصالح، کارنابلد و مستوجب تنبیه و موآخذه دانستهاند!
اگر نگاه اجمالی به تاریخ چند سده گذشته بیندازیم، نشانههای این خوی مذموم به روشنی هویداست؛ جایی که فرمانروایان ایرانی تحتتأثیر توهم توطئه، موفقترین وزیران خویش را از «ساروتقی» تا «میرزاتقیخان امیرکبیر» و «قائممقام فراهانی» کشتند. فرزندان، برادران و عموزادههای خود را هم کور یا به قلعه قهقهه تبعید کردند. نادرشاه فرزند برومندش «رضاقلی میرزا» را با همین توهم کور کرد و همین امر دودمان افشاریه را به باد داد. آغامحمدخان قاجار حتی به استخوانهای پوسیده وکیلالرعایا هم رحم نکرد و آن را زیر پلکان کاخ گلستان دفن کرد تا هر روز پا بر آن گذارد.
شما که نمیخواهید میراثدار چنین رفتار نادرستی باشید؟ پس با اسلاف، بزرگان و مشاهیر خود چنین و چنان نکنید. از تخریب و تهمتزدن به آنها بپرهیزید و سخن نسنجیده بر زبان نیاورید که دنیا دار مکافات است و «گندم از گندم بروید جو ز جو».
دانشهای ضمنی و فوتوفنهای مدیریتی به سادگی به دست نمیآید و در هیچ کتابی هم مستند نمیشود، اما در سینه مدیران کارکشته و پیشکسوت ثبت میشود. نمیتوان در هر دوره چرخ را از نو اختراع کرد و هر تجربهای را از نو آزمود، بلکه هر دولتی باید ایدهها و آمالش را بر دانش و تجربههای موفق و مستحکم دولتهای قبل بنا نهد و اگر غیر از این باشد مملکت عقبگرد خواهد کرد یا دستکم درجا خواهد زد. این دانشها و تجربیات باید در دولتهای متوالی همافزا شود تا گرهگشای مشکلات کلانِ پیشرو باشد، اما شوربختانه تحتتأثیر همان خوی ناپسندِ تاریخی، چنین دانشها و تجربیاتی به هیچ انگاشته شده، اغلب از بین رفتهاند. سرمایهسوزیای بدتر از این وجود دارد؟
خردمندانِ عالَم حتی از دانش و تجربه دشمنانشان نیز بهره میبرند تا برسد به خودیها و دلسوزان نظام که همه عمر برای پایداری ایرانِ اسلامی تلاش کردهاند! نگاه کنید به دولت آمریکا که به اعتقاد ما دروغگو، جنایتکار و دارای خوی استکباری است. قاعدتا دولتی با چنین ویژگیهای مذموم و رذالتی باید اخلاق را هم زیر پا نهد، اما هر زمان رویداد رسمیای در کاخ سفید برپاست از کارتر ۱۰۵ ساله تا جرج بوش پدر، سوار بر ویلچر (البته تا زمانی که در قید حیات بود)، بوش پسر، کلینتون، اوباما و ترامپ در عین اختلافنظرهای اساسی دعوت میشوند و با عزت و احترام بالای مجلس مینشینند. به نظر شما این رعایت اخلاق در ینگه دنیا جای تعجب ندارد؟ همین عزت و احترام درباره دانشمندان، هنرمندان، پدران و مادران، پدربزرگها و مادربزرگهای آنها هم با تفاوتهای فرهنگی ویژه آن جامعه، وجود دارد. حالا اگر تهمتِ غربزدگی به منِ ایراندوست نمیزنید، از شما سؤال میکنم چطور ما که داعیه اخلاق اسلامی داریم برای بزرگانِ و پیشکسوتانِ خردمند خود عزت و حرمت قائل نیستیم؟ بلکه آنان را بهعنوان مقصران وضعیت نابهنجار کشور و بانیان وضع موجود معرفی و متهم میکنیم. این رفتار و گفتار ناشی از کدام مکتب است؟ در سلوک شیعه آل علی که چنین چیزی نداریم. تکلیف خودتان را روشن کنید! امیر کلام، مولا علی (ع) فرمود: «أَکرِموا کَریمَ کُل قومٍ و إِن خالفَکُم؛ بزرگواران هر ملت را گرامی بدارید، اگرچه مخالف شما باشند».
حالا که لباس سیاه بر تن دارید و سوگوار حضرت ابا عبدالله هستید و پای روضه حضرت سیدالشهدا اشک میریزید، سری هم به دل خویش بزنید و با توبه و انابه سیاهی آن را بزدایید.
تا دیر نشده بازگردیم که شب دراز است و قلندر بیدار و آسیا به نوبت...