تجارت بین المللی موانعی ندارد بلکه سیاست و اقتصاددان می خواهد

به گزارش نبض بازار، اعمال تحریم‌های اقتصادی می‌تواند اجرای تعهدات قراردادی را متاثر کند؛ زیرا این تحریم‌ها معمولا سیر کالا، خدمات و به طور کلی مزایای تجارت بین الملل را با محدودیت روبه رو می‌سازند. در این میان روشن است که قرارداد‌های بین المللی نیز از اعمال تحریم‌های اقتصادی متاثر خواهند شد. اگر وارد کننده کالا‌های تجاری از کشوری که هدف تحریم است باشد؛ ممکن است نتواند صادرکننده را که متبوع دولت واضع تحریم است مجبور به ایفای تعهد کند.

این وضعیت کارایی اقتصادی را کاهش می‌دهد و هزینه بسیاری بر تجار و اقتصاد کشور‌ها تحمیل می‌سازد؛ زیرا خریدار که هزینه بسیاری صرف انعقاد قرارداد کرده و چه بسا برمبنای اعتماد به اجرای قرارداد برنامه ریزی‌هایی نیز داشته است تمام نقشه‌های خود را نقش بر آب می‌بیند. همین وضعیت می‌تواند برای صادرکننده نیز رخ دهد. رویکرد فعال نسبت به تحریم‌های اقتصادی، مشکل این وضعیت را به نحوی حل می‌کند که قرارداد اجرا شود و دو طرف آن در وضعیت بهینه قرار گیرند.

تئوری بازی ها، طرفین را به همکاری سوق می‌دهد و تخصیص خطرپذیری، کسی را که باید خطرپذیری تحریم را تقبل کند مشخص می‌سازد. همچنین شروط قراردادی پیرامون فورس ماژور که به صراحت تحریم‌های اقتصادی را از شمول خود خارج می‌سازد یا شرط مذاکره مجدد که کمک به برگرداندن قرارداد به تعادل اولیه می‌کند از جمله این راهکار‌ها به شمار می‌آیند.

ایران با موانع فراوانی در مسیر تجارت روبه‌رو بوده، اما استفاده از ظرفیت‌های موجود در کشور، برای تجارت و مبادلات منطقه‌ای با کشور‌های همسایه از راهکار‌های اصلی تامین منابع ارزی مطرح شده است و البته برنامه‌های اعلام شده دولت سیزدهم نیز حاکی از توجه به این مهم است.

ایران با ۱۵ کشور، مرز‌های آبی و خاکی دارد و حالا وجود این تعداد همسایه به اهرمی مثبت برای مقابله با تحریم آمریکا تبدیل شده است. طبق آمار‌های رسمی حجم کل تجارت ایران با این کشور‌ها از ۳۶ میلیارد دلار فراتر رفته است این رقم می‌تواند از یکسو نشان‌دهنده پتانسیل‌های تجارت با همسایگان و از سوی دیگر بیانگر هدف‌گذاری درست دولت در این حوزه باشد.

ایران و ونزوئلا از نظر جغرافیایی فاصله زیادی از یکدیگر دارند و همین مساله باعث می‌شود که در بحث اقتصاد همکاری‌ها چندان به صرفه نباشد؛ چون ونزوئلا اقتصاد تک محصولی و بحران‌زده‌ای دارد. اگر قرار باشد چشم مان را بر مسافت ببندیم کشور‌های دیگری، چون برزیل هستند که همکاری‌های اقتصادی با آن‌ها صرفه بسیار بیشتری برای کشور دارد. همچنین یکی از شعار‌های اصلی سیاست خارجی دولت فعلی در ایران، پیگیری روابط نزدیک با همسایگان است؛ اگر در قالب این شعار هم بخواهیم مناسبات فعلی با کاراکاس را ارزیابی کنیم توجیهی برای آن نمی‌توان یافت به جز آنکه دو کشور برخی اهداف سیاسی را دنبال می‌کنند.

درواقع مهم‌ترین عاملی که ایران و ونزوئلا را به‌هم نزدیک کرده، نقش ضدهژمون آن‌ها به عنوان یکی از اصول سیاست خارجی دو کشور است. عاملی که شاید برای برخی توجیه‌کننده این مناسبات باشد و برای برخی نیز این پرسش را ایجاد کند که چرا باید با کشوری که اقتصادش با اقتصاد کشور ما تقریبا همپوشانی دارد و مسافت زیادی با آن داریم، وارد تعاملات گسترده شویم.