به گزارش نبض بازار ، چشم بستن روی واقعیات به هرطریقی چه تعمداً چه دستوری و چه سهواً نتیجه اش قربانی شدن حقیقت است. در روزگاری که بسط عدالت در جامعه از الزامات بدون کاهش است عده ای همچنان بر طبل افراطی گری می کوبند و همسو با یک جریان خاص قصد دارند تلاشهای عده ای را با همه ی دستاوردهایی که داشته کم رنگ و بی اهمیت جلوه دهند و گویا برای اینکار از هیچ فرصتی مضایقه نمی کند. بعد از قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی و بسته شدن صفحه ی اینستاگرام برخی چهره ها اخباری به گوش رسید که قرار است وزیر ارتباطات بخاطر این تصمیم که از واشنگتن گرفته شده پای میز استیضاح در مجلس حاضر شود و به اقدامات صورت گرفته توسط ترامپ و کاخ سفید پاسخ دهد. بعد از انتشار اخبار یکی دو روز گذشته مبنی بر بر اعمال فشار برخی جهت استیضاح جوانترین وزیر انقلاب می توان مصداقهایی آورد برای افرادی که امروز به هر دلیلی از پذیرفتن حقیقت امتناع می کنند و دوست دارند برای همنوایی با جریان خاصی دیوار حاشا را بلندتر بسازند.
در شرایطی که وضعیت کسب و کار در اکثر استانهای
کشور تعریفی ندارد ایجاد اشتغال در حوزه ی ICT ثمره تلاشها و ایجاد بستری بود که توسط وزارت
ارتباطات انجام شد. آسیب شناسی فضای مجازی و راه حلهای آن در جلسات نقد و اندیشه
با حضور کارشناسان مطرح کشوری انجام و نتایج در اختیار دستگاههای ذیربط قرار گرفت.
ایجاد کسب و کارهای مجازی با محوریت توسعه و حمایت از برخی محصولات داخلی و
تلاشگران بازار نتایج قابل تأملی داشت که امروز می توان ثمرات آن را از صاحبان این مشاغل پیگیری کرد.
کسب موفقیتهای بین المللی در حوزه ی فناوری اطلاعات نشان از عزم بالا و اراده ی
جدی وزارت ارتباطات در انجام رسالتهای حرفه ای خود دارد و با سکانداری درست در اوج
بداخلاقیهای بین المللی ، دنیا مجبور به قبول دانش مهندسین ایرانی شد. بی اثر
ماندن حملات سایبری با پیشرفته ترین امکانات توسط اسرائیل به وزارت ارتباطات جهت
وارد کردن خسارات مهلک به برخی زیرساختهای استراتژیک از جمله مواردیست که نمی توان
به سادگی از کنار آن گذشت. رکورد بی نظیر این وزارتخانه در برقراری ارتباط و کمک
به راه اندازی شبکه بانکی در مناطق سیل زده مشق درست پرسنل آن را به همه نشان داد.
اما اگر قرار باشد کسی همه ی اینها را نبیند نمی توان برایش بیشتر از این گفت اما
می توان به همه ی آنهایی که امروز در رأس هرم تصمیم گیری درباره ی این موضوعات
هستند برخی تذکرات جدی را داد تا اولا شاید بتوان افرادی را که بدون تحقیق درباره
ی مسئله ای نظر می دهند را به مطالعه واداشت و دوما به تنویر افکار عمومی کمک کرد.
فلیترینگ تلگرام تجربه ی خوبی بود که نشان داد محدود کردن در چنین فضاهایی نه تنها نتیجه ی مطلوب را حاصل نمی کند بلکه عوارض بعد از این رفتارها می تواند بسیار وخیم باشد. در روزگاری که اقتصاد دنیا به سمت کسب و کارهای آنلاین و استارت آپ تغییر جهت داده نمی توان با ماندن در یک بستر نخ نما شده و معیوب انتظار نتایج درخشان را داشت. درآمد کسب و کارهای مجازی در چندسال گذشته بار بزرگی را از روی دوش دولت و نهادهای مربوطه برداشته است و باید قبول کرد وظیفه ای که در خصوص ایجاد اشتغال بر عهده ی دولت بود با ایجاد ساختار لازم در وزارت ارتباطات در اختیار افراد گذاشته شد تا ابتکاراتی که می توان در چنین فضایی داشت به درآمدزایی و ایجاد اشتغال بپردازند که خود شاهد مدعای صرفه جویی ارزی برای کشور است. هزینه و فایده سرفصل مهمی است که همه ی نمایندگان مردم در خانه ی ملت هنگام بستن بودجه ی یکسال کشور به آن اذعان دارند و قطعا آمار و ارقام موجود در خصوص ایجاد اشتغال توسط نهادهای مختلف روی میز نمایندگان مجلس وجود دارد و کارنامه ی همه در این باره شفاف و روشن است و بدون شک باید براساس مستندات و تکیه بر کارهای صورت گرفته قضاوت کرد نه براساس رفتارهای افراطی و جناحی.
در پاسخ به شائبه ی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ،
حجت الاسلام پژمانفر باید گفت اگر کمی به به برخی رفتارها در صدا و سیما توجه کنند
می توانند به این نتیجه برسند که بسیاری از تلاشهای صورت گرفته درباره ی بسترهای
مناسب ارتباطی توسط بزرگترین رسانه ی کشور بایکوت شد و هیچوقت هیچکس چیزی درباره ی
آنها نشنید که به عقیده ی بسیاری از کارشناسان فاوا وزارت ارتباطات نقش بسیار پر
رنگی در این باره داشته و نه تنها که کم کاری نکرده بلکه اراده ی آن در این مورد
مثال زدنی است و در عوض صدا و سیمای کشور تریبون تبلیغ یکی دو پیام رسانی شد که با
همه ی نقصهای فنی از بهترین امکانات جهت شناخته شدن سود برد. اگر قرار به تعریف
واحدی از تدبیر باشد مطالعه ی درست دستاوردهای دولت در حوزه های مختلف کاملا آشکار
است و به خوبی قابل تشخیص خواهد بود که ما در حوزه ی ارتباطات نه تنها در کشور
بلکه در سطح منطقه عملکرد بسیار قابل تأملی داشتیم که بارها دشمنان کشور را به
ستوه آوردیم. در دوره ی ارتباطات و گسترش آن در بین مردم دنیا انتخاب یکی از
مدیاها براساس الگوهای رایج و میزان سهولت و دسترسی بر عهده ی خود افراد است زیرا
باید قبول کرد که با همه ی تلاشهای صورت گرفته نمی توان کسی را به اجبار به سمت
یکی از صفحات و راههای ارتباطی سوق داد.
بستن صفحه اینستاگرام چندتن از مقامات نظامی و دولتی پیش از آنکه یک مانور اطلاعاتی و اجتماعی باشد یک حرکت سیاسی است که یقینا برایش راه چاره وجود خواهد داشت اما اگر انجام چنین رفتاری سبب شده تا اینهمه بی مهری در کلام و رفتار نسبت به نهادی صورت گیرد و از همه ی کارهای صورت گرفته چشم بسته شود بسیار عجیب و غیر قابل دفاع است چرا که به قول گفتنی " گنه کرد در بلخ آهنگری/به شوشتر زدند گردن مسگری". تصمیمی که در هزاران کیلومتر آنور مرزها گرفته شده عملکرد هیچکس را زیر سؤال نمی برد همانطور که رفتار امریکا در قبال برجام توان تیم مذاکره کننده ی هسته ای کشور را هرگز زیر سؤال نمی برد و تنها نشان از عدم ثبات فردی دارد که اگر قرار باشد در مورد شاخص های شخصیتی او صحبتی کنیم به تقریبا هیچ می رسیم. داشتن یا نداشتن صفحات اجتماعی به خودی خود نمی تواند جرم باشد باشد بلکه این رفتار ماست که در چنین بسترهایی می تواند فرصت یا تهدید باشد. انتشار برخی تلاشها و خروجی ها چرا باید برای عضوی از کمیسیون فرهنگی مجلس جای سؤال باشد و از آن به عنوان وزیر توئیتری یاد کند؟ جا داشت جناب پژمانفر قبل از اتهام زدن به کسی حضور سایر مدیران نظام در آن را رصد می کرد تا شاید بااحتیاط بیشتری از چنین ادبیاتی بهره می برد.اگر قرار بود با داشتن چنین صفحه ای و استفاده از آن جهت معرفی بهتر برخی کارکردهای نظام به برخی از رفتارها منتسب شویم پس با داشتن گوشی اپل که در دست بسیاری از مدیران عالی رتبه ی نظام است باید به دنبال اتهامات مهمتر و جدیتری بود.
ایکاش می شد از جناب پژمانفر پرسید استنادشان بر
پایه ی چه منابعی بوده که بیان کردند وزیر ارتباطات تمام تلاش خود را برای پیوستن
حتی یک نفر به توئیتر انجام می دهد؟
با تلاشهای وزارت ارتباطات درباره ی دولت الکترونیک که مورد تأکید مقام معظم رهبری است هجمه ها درباره ی این وزارتخانه هر روز سنگین تر می شود زیرا که با اجرایی شدن این طرح شفافیت های لازم برای رصد برخی فعالیتهای مالی وجود دارد و باید دید چه کسانی از این شفافیت بر حذرند که با اعمال نفوذ درصدد ناکارآمد دانستن آذری جهرمی و بازوهای او در وزارتخانه ی مطبوعش هستند؟ البته باید جواب این سؤال را از کسانی پرسید که وزارت ارتباطات را به سند 2030 ربط می دهند و بالن ارتباطی در پلدختر را بادکنک می نامند.
از جناب پژمانفر و همکارانشان در کمیسیون فرهنگی
استدعا داریم کارنامه ی علمی ، عملی و اجرایی خود را در حوزه ی ارتباطات ، زیر
ساختها ، فناوری اطلاعات و فضای مجازی در اختیار رسانه ها بگذارند تا همه ی
مخاطبان ضمن شناخت بهتر از حوزه ی دانش و اشراف این عزیزان به مقایسه ی بهتری با
تلاشهای صورت گرفته در وزارت ارتباطات با رهبری آذری جهرمی برسند ضمن اینکه شاید
برای برخی مخاطبان حائز اهمیت باشد که دستاوردهای چند دهه ی این عزیزان در ایجاد
اشتغال را با همه ی امکاناتی که در اختیارشان قرار گرفته مورد مطالعه و برآورد
قرار دهند.