به گزارش نبض بازار ، حرکت در مسیر توسعه تنها با توجه به چارت سازمانی نیست بلکه مجموعه ای از عوامل سبب پیشرفت و ارتقاء خواهد شد. عواملی که علاوه بر فایده های داخلی جنبه ی همه گیر دارد و می تواند به عنوان الگویی قابل استفاده باشد. دغدغه هایی که امروز در بسیاری از کارخانجانت تولیدی و صنایع بزرگ وجود دارد متأسفانه معطوف به همان واحد است و از دیگر زوایا به آن نگریسته نمی شود. البته پذیرفتن اینکه مهمترین رکن بقاء در بازار سرمایه فروش محصول است کاملا پذیرفتنی است اما نباید غافل شویم که ما در زنجیره ای از اهداف مشترک قرار داریم که در نهایت از آن مام وطن قابل دریافت می شود.
بحرانهایی که امروز در کشور وجو دارد جدای برخی مسائل اقتصادی برخی موضوعات حیاتی و زیست محیطی را در بر می گیرد. بحرانی مانند آب که هرساله با فرا رسیدن شش ماهه اول سال و گرم شدن هوا جدی تر می شود. با نگاهی به وضعیت منابع در کشور به خوبی پی می بریم که ضعف مهندسی در آنها کاملا مشهود است و طی سالهای اخیر بیشتر نمایان شده و با توجه به پیچیدگیهایی که وجود دارد پیدا کردن راه حل درست بسیار زمان بر شده و باعث از بین رفتن بسیاری از منابع آبی کشور و در نتیجه خشک شدن چشمه های زیرزمینی گردیده و به همین دلیل در برخی مناطق شاهد کوچ اجباری هستیم.
مدیریت
تقاضا و مدیریت مصرف دو فاکتور بسیار مهمی
هستند که می توانند در پیدا شدن راه حل درست مثمر ثمر باشند. صنایع بزرگ و برخی
فعالیتهای کشاورزی ارکان اصلی این مدیریت می توانند قرار گیرند. در واقع آنچه که
باید مورد توجه قرار بگیرد بهینه سازی مصرف است. سهم صنایع در دنیا از کل مصرف
سرانه آب 18 درصد برآورد شده اما این میزان برای کشور ما در حدود سه درصد است.
البته این نکته نیز باید مورد توجه قرار باشد که به لحاظ جغرافیایی بسیاری از
کشورهای اروپایی در زمینه مصرف آب قابل مقایسه با کشورمان نیستند زیرا در اکثر
فصول سال بارندگی خوبی دارند و جزو کشورهای پر آب محسوب می شوند.
با
همه ی اینها موضوع حیاتی آب در کشورمان بسیاری از کارشناسان را واداشته تا راهکاری
جامع درباره ی آن ارائه دهند. صنایعی که امروز در کشور مشغول هستند با توجه به
امکانات و ابزاری که در اختیار دارند می توانند در این باره بسیار یاری دهنده
باشند و علاوه بر پیاده سازی الگویی مناسب در واحدهای خود آن را در اختیار سایر
سازمانها و مردم بگذارند تا مسئله ی مهمی که می تواند نقش پر رنگی در همه ی جوزه
ها و حتی سیاست داشته باشد در داخل مدیریت شود.
طبق آخرین آمارها میزان مصرف آب در ایران 40 برابر بیشتر از میانگین جهانی است و می تواند زنگ خطری برای کشور باشد. اگر به سهم صنایع در بهینه سازی و مدیریت این مسئله نگاه کنیم صنعت فولاد یکی از ارکان های مهم صرفه جویی است. طبق استاندارهای جهانی به ازای تولید هر تن فولاد در جهان 18 تا 25 متر مکعب آب استفاده می شود و این در حالیست که در جایی مانند فولاد مبارکه این میزان به یک پنجم کاهش می یابد. درک چنین حساسیتی می تواند برای بخشهای تولیدی پیام مهمی داشته باشد که اگر دراجرای شاخصهای سازمانی نگاه همه گیرانه ای مد نظر قرار گیرد میتواند در بهره وری ملی بسیار نقش پر رنگی ایفا کند. چنین الگویی سبب خواهد شد تا با توجه به رصد فعالیتها و طرحها از سوی نهادهای ذیربط پیشرفت و توسعه با تعاون بیشتری دنبال شود.
نوآوری
تنها به معنی تولید محصولات جدید و در اختیار گرفتن سهم بیشتری از بازار نیست بلکه
گاهی رفتارهایی را در بر می گیرد که علاوه بر فواید سازمانی بهره ی ملی نیز داشته
باشد. انجام هزینه های کارشناسی در فولاد در قالب پژوهش گری نقطه ی عطفی است که می
تواند در استیلای نام یک مجموعه نه تنها در کشور بلکه در دنیا مهم باشد. قرار گرفتن کارخانه ی فولاد در اصفهان می تواند
زمینه ساز تعامل بهتر سازمانهای ذیربط با مسئله ی منابع طبیعی را فراهم کند و با
در نظر گرفتن توفیق فولاد در مدیریت مصرف به فکر عملیاتی کردن آن در سایر صنایع
نیز باشند. البته رعایت چنین استانداردی فقط معطوف به مسئله ی مصرف بهینه ی آب در
این کارخانه برنمی گردد بلکه با توجه به حجم بالای حمل و نقل جاده ای به منظور
انتقال مواد اولیه ، این مجتمع تولیدی سیستمهای پیمانکاری را مکلف به بالا بردن
ایمنی جاده ای کرده است. در یک نقطه نظر درباره ی چنین فعالیتهایی باید گفت شاید
در ابتدا انجام چنین هزینه هایی عجیب به نظر برسد اما موفقیت فولاد در دستاوردهای
مالی در ایران و خاورمیانه نشان می دهد که اگر در مسیر درست و با مطالعه ی همه
جانبه خرج کردی صورت گیرد خیلی زود شاهد برگشت سرمایه و سودآوری طرحها خواهیم بود.