روز گذشته ابتدا شاخص های بازار رشد کردند اما به سرعت با افزایش عرضه ها شاخص کل و شاخص هم وزن نزول کردند. اتفاقی که نشان داد بازار ظرفیت چندانی برای صعود ندارد. روز یکشنبه شاخص کل بورس ۳ هزار و ۸۳۹ واحد رشد کرد اما شاخص هموزن ۴۴۷ واحد افت کرد. همچنین شاخص کل فرابورس ۱۳۹ واحد نزول کرد و به رقم ۱۸ هزار و ۴۳ واحد رسید.در پایان معاملات روز یکشنبه، ۱۹۵ نماد رشد قیمت و ۲۸۰ نماد کاهش قیمت داشتند.
به عبارت دیگر، ۳۹ درصد بازار رشد قیمت داشتند و ۵۷ درصد بازار افت قیمت داشتند.همچنین در روزی که تعداد نماد هایی که افت قیمت داشتند بیشتر از نماد های با رشد قیمت بودند، ارزش صف های خرید نسبت به روز شنبه ۵۴ درصد کاهش یافت و ارزش صف های فروش نیز ۷۴ درصد افزایش یافت. در نتیجه هرچند که معاملات با مازاد تقاضا بسته شد، اما روندهای درونی بازار نشان میدهد که ظرفیت نزول شاخصها بیش از صعود است. از سوی دیگر پیش از معاملات دیروز تحلیل گران تکنیکی اعتقاد داشتند اگر روند ورود پول حقیقی تا ۳ روز ادامه یابد میتوان صعود شاخص کل را به معنی شکل گیری روند صعودی تلقی کرد، اما با منفی شدن خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی در روز گذشته به نظر میرسد نباید در انتظار صعود بازار باشیم.
بازار سرمایه هفته های پرنوسانی را پشت سر گذاشته و به نظر میرسد این نوسان همچنان ادامه دارد. به طوریکه شاخص کل بورس طی دو تا سه هفته قبل بین کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد تا کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد در نوسان است و روند صعودی بازار حفظ نمیشود؛ اتفاقی که یک کارشناس دلیل آن را باقی ماندن برخی ابهامات بیرون بازاری میداند.این کارشناس با تاکید بر اینکه همچنان ابهاماتی که در بازار وجود داشت به قوت خود باقی است، توضیح داد: بازار همچنان با ابهاماتی از قبیل نرخ دلار در آینده، رابطه سیاسی ایران و امریکا، نرخ بهره بانکی و... دست و پنجه نرم میکند و این ابهام باعث میشود از سوی ریسک گریزها خریدهای قابل توجهی انجام نشود. مگر اینکه قیمت ها تا حدی ارزنده شوند که با همه ریسک ها، توجیه پذیر باشند.
وی ادامه داد: ابهامات مذکور هر زمانی برطرف شوند، پیشبینی روند بازار راحت تر خواهد بود. درحالحاضر بازار ببه صورتی است که برخی سهم ها خوب خریده میشوند درحالی که دلیل منطقی مبنی بر ارزنده بودن آن سهم نسبت به سهم دیگر وجود ندارد. درواقع بازار لیدر محورانه جلو میرود.
به علت حضور پررنگ شرکت های دولتی، قیمت تمام شده فروش محصولات شرکت های بورسی که با نظارت و قیمت گذاری دولتی عرضه میشوند، برای کلیت بورس مسئلهساز شده است.تغییر مدیر بورس در روز های باقی مانده تا پایان سال، باعث بروز دو دستگی در میان کارشناسان اقتصاد و تحلیلگران بازار سرمایه شد. برخی از این کارشناسان معتقدند که مشکل بورس از ساختار های اقتصادی و سیاستگذاری کشور نشات میگیرد و با تغییر افراد، تاثیر خاصی در تحولات بازار سرمایه روی نخواهد داد. با این حال برخی دیگر از کارشناسان که معتقدند روی کار آمدن مدیر جدید تاثیرات مثبتی روی بازار دارد، از برنامه های فردی شخص یاد شده دفاع میکنند.
وزیر امور اقتصاد و دارایی درباره احتمال اجرایی شدن قیمت گذاری دستوری وجود دارد یا خیر، گفت: ممکن است این طرح اجرایی نشود.فرهاد دژپسند امروز به قیمت گذاری دستوری که از مدت ها قبل از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت مطرح شده بود اشاره کرد و افزود: این موضوع از همان ابتدا با حاشیه های بسیار زیادی همراه بود و معاملات بازار را تحت تاثیر قرار داد، در نهایت وزیر صنعت، معدن و تجارت این موضوع را تکذیب و اعلام کرد که به هیچ عنوان موافق قیمت گذاری دستوری نیست.
وی ادامه داد: وزیر صنعت، معدن و تجارت در آخرین جلسه برگزار شده شورایعالی بورس به صراحت اعلام کرد که اعتقادی به قیمتگذاری دستوری ندارد.وزیر اقتصاد و دارایی اظهارکرد: به دلیل حاشیه های ایجاد شده از زمان مطرح شدن این موضوع، دولت تصمیم گیری در این زمینه را به شورای عالی بورس ارجاع داده است؛ بنابراین اگر قرار بر تغییر قیمت گذاری باشد شورای عالی بورس باید در این زمینه تصمیمگیری کند.وی با بیان اینکه موضوع قیمت گذاری دستوری درخصوص محصولات فولاد در بورس کالا بود، افزود: این موضوع باید مدنظر قرار گیرد که تاکنون بورس کالا عملکرد بسیار خوبی را از خود نشان داده و متناسب با قواعد و مقررات در حال فعالیت است.
دژپسند اظهارکرد: همیشه شاهد معاملاتی شفاف در بورس کالا بودهایم و این بازار توانسته است کمک بسیاری را به مصرف کنندگان و تولید کنندگان داشته باشد.چندی پیش شیوه نامه قیمتگذاری برخی محصولات در بورس کالا توسط وزارت صنعت، معدن وتجارت ارائه شد که واکنش هایی را به دنبال داشت که در نهایت با عقب نشینی وزارت صنعت همراه شد.
در ادامه روند نزولی دیروز، بازار سهام امروز را نیز کاهشی آغاز کرد؛ اما در این دقایق خریداران قدرت بیشتری پیدا کرده و افت شاخص کل را محدود کردهاند. در یک سو محرکهایی برای بورس دیده میشود و در سمت دیگر ابهامات و ناتوانی در تحلیل میزان اثرگذاری آنها باعث سرگیجه بورس تهران شده است.شاید خبر مهمی که شب گذشته اعلام شد بحث کاهش نرخ بهره بین بانکی به حدود ۱۸ درصد است که رئیس کل بانک مرکزی آن را وعده داد.
برخی به اشتباه احساس میکنند نرخ بهره بین بانکی بر سود سپرده اثری ندارد، اما در همه جای دنیا ابزار بانک مرکزی برای مهار نرخ سود سپرده همین بازار بین بانکی است. به بیان ساده، وقتی بانک بتواند منابع مالی مورد نیاز خود را از بانکها یا بانک مرکزی در این بازار دریافت کند، نیازی به جذب سپرده با نرخهای ترجیحی بالا ندارد. به طور کلی هم کاهش نرخ سود برای ارزشگذاری سهام و احتمالا کاهش هزینه های بنگاه های اقتصادی اثر مثبتی دارد و میتواند بورس را جذابتر کند.
سرگیجه اصلی سهامداران به دلار برمیگردد. اکنون نرخ ارز در بازار آزاد در نیمه کانال ۲۴ هزار تومان است؛ اما در سامانه نیما به دلیل عقب نشینی وارد کنندگان کمی نرخ ها پایینتر آمده است. به نظر میرسد تحولات سیاسی اخیر به این ابهامات افزوده و کسی نمیداند نرخ واقعی دلار چقدر خواهد بود. سیاستگذار گرچه از تعدیل دلار به سمت پایین حمایت میکند، اما همزمان تاکید دارد که ارز را سرکوب نخواهیم کرد و این موضوع میتواند کف نرخ دلار را به نوعی بالا نگه دارد. به ویژه آنکه بسیاری از تحلیلگران معتقدند برای گشایشهای اقتصادی زمان بیشتری لازم است و همزمان با گشایش های احتمالی، تقاضای سرکوبشده ارز فعال میشود.
رفتار های هیجانی و تصمیمات غلط در بازار سرمایه سبب شده تا نه بتوان روی نزول شاخص حساب کرد و نه به صعود آن دلخوش شد، سیاست هایی که بازار گردانان را مجبور میکند تصنعی مانع از افت قیمت سهم شوند.هفته گذشته بود که مدیریت عملیات بازار شرکت بورس اوراق بهادار تهران در اطلاعیه ای در خصوص ورود سفارش و انجام معامله از سوی تمامی بازار گردانان اعلام کرد که بازارگردان ها در تمامی نماد های معاملاتی متعهد به ایفای تعهدات بازار گردانی در ورود سفارش و انجام معامله نیستند. همین امر سبب شکل گیری نظرات متفاوتی در خصوص نقش آفرینی بازار گردانان در بازار سرمایه شد؛ آن هایی که با دسترسی به منابع مالی برخی از شرکت های حقوقی، اقدام به خرید و فروش هایی میکنند که بعضاً منجر به جابجایی شاخص میشود.
در واقع بازارگردان ها میتوانند متناسب با شرایط بازار، حجم زیادی سفارش خرید و یا فروش ثبت کنند.اساساً، بازار گردان ها همواره طرف مقابل حجم معاملات سرمایه گذار را میگیرند؛ یعنی اگر سرمایه گذاران به دنبال سهام باشند، بازارگردان ها این سهام را خریداری میکنند تا زمانی که همه فروشندگان تأمین شوند و برعکس؛ پس اگر سرمایه گذاران بدنبال خرید سهامی باشند، بازارگردان ها این سهام را به فروش میرسانند تا تمام سفارش های خرید تأمین شود. از این رو بازارگردان ها عرضه و تقاضا را در بازارهای مالی تأمین و سهام را در بین فروشندگان و خریداران دست به دست میکنند.
با چرخش از روند منفی در معاملات دیروز، بورس تهران چهارشنبه را صعودی آغاز کرد و شاخص کل با رشد بیش از 33 هزار واحدی (۲.۳ درصد) به ارتفاع خود افزوده است.این در حالی است که شاخص کل هم وزن با رشدی محدودتر با افزایش حدودا نیم درصدی همراه است. شاید کمتر کسی تصور میکرد که صف های فروش ۱۰ هزار میلیارد تومانی ابتدای هفته، امروز جای خود را به خریداران بدهد. اما در گزارش دوشنبه با طرح سناریوی برگشت سهام اشاره کردیم که وقتی شرایط بنیادی برای سهام مطلوب باشد، طمع برای خرید در قیمت های پایین تر یک خطای ذهنی محسوب میشود. در نتیجه بر خلاف تصور که بعضا تارگت های زیر یک میلیون واحد برای سهام داده میشد، اشاره شد که بورس میتواند خریداران در کمین قیمت های پایین تر را غافلگیر کند.
گزارش های ۹ ماهه مطلوب شرکت های بنیادی در کنار مقاومت دلار در برابر ریزش های بیشتر به این فضا کمک کرد. پیشتر نیز اشاره شد که وقتی قیمت ها جذاب میشود، جریان پول وارد بازار میشود و آن زمان است که بهانهها برای چرخش روند نزولی یا صعودی آغاز میشود. بنابراین، دقیقا زمانی که اوج نا امیدی یا اوج خوشبینی را در بازارها مشاهده میکنیم باید منتظر غافلگیری بود. هرچند هنوز زود است که برای ادامه این روند قضاوت کنیم، اما اینکه فروشندگان هیجانی بزرگترین بازندگان این روز ها بودند امری واضح است.
فروردین ماه سال جاری بود که پای قالیباف اصل به سازمان بورس باز شد تا سکان هدایت این سازمان را بر عهده بگیرد، ماموریتی که بر خلاف سابقه ۱۰ سالهاش در شرکت بورس، چندان طولانی نبود.در روزهایی که صعود شارپی بازار سرمایه استارت خورده اما هنوز به اوج نرسیده بود، شاپور محمدی، رئیس سابق سازمان بورس و اوراق بهادار استعفای خود را تقدیم فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصاد و دارایی کرد تا قرعه فال برای مدیریت این سازمان به نام حسن قالیباف اصل، که سابقه مدیریت ۱۰ ساله شرکت بورس را در کارنامه خود داشت، بیافتد.از ۱۳ فروردین ماه تا روز گذشته ۳۰ دی ماه شاخص بورس روندی پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است. به طوریکه در ابتدای حضور قالیباف این شاخص با رشد ۲۴۰ درصدی به دو میلیون واحد در اوایل مردادماه رسید اما ناگهان در مسیر اصلاح یا ریزش قرار گرفت و تا آبان ماه تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد کاهش یافت. روند نزولی شاخص کل در آبان ماه تقریبا متوقف شد و توانست تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد هم افزایش یابد اما دوباره ورق بورس برگشت تا شاخص طی دو هفته گذشته و برای نخستین مرتبه به کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد عقب گرد کند.
در جریان معاملات روز چهارشنبه بازار سهام تقاضا به نماد های شاخص ساز بازگشت و با وجود اینکه شاخص کل روندی نزولی پیدا کرد اما نماد های شاخص ساز روندی صعودی دارند.همانطور که پیش بینی میشد صف های فروش در جریان معاملات امروز شنبه در بازار سهام جمع شد و نماد های شاخص ساز به مدار مثبت بازگشتند، احتمالا معاملات فردا با تعادل بیشتر و گرایشات مثبت همراه باشد.صف های فروش در جریان معاملات امروز جمع شد و امیدواریم این روند پایدار باشد.به نظر میرسد چون شاخص هم وزن روند صعودی خود را پشت سر گذاشته احتمالا نماد های شاخص ساز روند صعودی بهتری خواهد داشت.هیچ بعید نیست که قیمت دلار به صورت مقطعی به زیر ۲۰ هزار تومان برسد و از طرفی اگر قیمت دلار کاهش داشته باشد گروه های بانکی و خودرویی در بازار سهام رشد خواهند داشت.
تقریباً از مرداد ماه و به واسطه ریزش بی سابقه بورس، سهامداران بورسی بخصوص تازه وارد ها که به دعوت دولت راهی بورس شده بودند در شوک رفتار دولت در قبال بورس هستند، مگر می شود دولت مردم را به بورس بخواند و بلافاصله بعد از آن بورس ۷۰ درصد بریزد؟ریزش سنگین بورس درحالی از مرداد ماه آغاز شده و همچنان ادامه دارد که جمع زیادی از سهامداران تازه وارد به دعوت دولت و شخص رئیس جمهور راهی بازار سرمایه شدند، به امید آنکه ارزش پولشان در اقتصاد تورمی حفظ شود اما در نهایت آنچه عاید بورسی ها و سهامداران آن شد پودر شدن سرمایه هایشان در ماه های اخیر بود.
ضرر 70 درصدی مردم در بورس درحالی است که رئیس جمهور به مردم گفته بود همه دارایی هایتان را به بورس بسپارید! این گفته حسن روحانی موجب شد تا جمعیت زیادی از مردم به امید حفظ ارزش پول خود وارد بازار سرمایه شوند ولی نکته مهم اینجاست که اتفاقا از روزی که به مردم گفته شد همه چیزتان را به بورس بسپارید سقوط آزاد بورس شروع شد و همچنان هم ادامه دارد.ریزش سنگین بورس موجب شده تا سهامداران در روز های اخیر با تجمع در مقابل سازمان بورس و مجلس، صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند ولی تأسف بار اینجاست که اتفاقا در روزهای قرمز بورس، خبری از دولتمردان به خصوص رئیس جمهور و وزیر اقتصاد نیست! آنهم درحالی که آقایان بارها به مردم وعده حمایت از بورس را داده بودند. همین سکوت باعث شده تا سهامداران در اعتراض به وضع موجود بگویند که دولت فقط می خواست کسری بودجه خود را تأمین کند و حال که خیالش بابت انتخابات امریکا راحت شده، بورس را رها کرده و در فکر مذاکره و فروش نفت و .... است.
به عقیده کارشناسان دلیل اصلی افت بازار سهام ریزش قیمت دلار و انتظار بازار برای افت بیشتر قیمت دلار است و این موضوع در حالی است که بازار سهام با دلار زیر ۲۰ هزار تومان معامله میشود و قیمت دلار درحالحاضر حدود ۲۲ هزار تومان است و کارشناسان عقیده دارند با شرایط تورمی و افزایش حجم نقدینگی قیمت دلار از ۲۰ هزار تومان پایینتر نخواهد رفت.به عقیده کارشناسان اعتماد برخی بازیگران بزرگ بعد از سخنان رئیسجمهوری در رابطه با دلار ۱۵ هزار تومانی نسبت به بازار سهام از بین رفته و همین بیاعتمادی مانع از ورود پول هوشمند به بازار سهام میشود.از طرفی صندوق های دولتی همچنان افت قیمت دارند و قیمت هر واحد از پالایشی یکم به ۵ هزار و ۲۰۰ تومان و هر واحد دارا یکم به ۱۰ هزار و ۱۶۲ تومان رسیده است و افت قیمتی شدیدی برای این صندوقها محسوب میشود.
بورس ۹۹ در حالی شاهد رویداد شگفت آور دو فاز خرسی در کمتر از چند ماه بوده است که به جرات میتوان ریشه این نوسان های فرسایشی را در سیاست به ظاهر حمایتی اما فاجعهبار «دامنه نوسان» جست و جو کرد که شبیه دوستی خاله خرسه همچون مادر این دو فاز خرسی عمل کرده است. محدودیتی صف ساز که نه تنها مجال خروج به سهامدارانی را که مایل به ماندن در این بازار نیستند نمیدهد، بلکه در زمان های مساعد نیز ورود به بازار را با محدودیت مواجه میکند.بورس ۹۹ در حالی شاهد رویداد شگفت آور دو فاز خرسی در کمتر از چند ماه بوده است که به جرات میتوان ریشه این نوسان های فرسایشی را در سیاست به ظاهر حمایتی اما فاجعه بار «دامنه نوسان» جست و جو کرد که شبیه دوستی خاله خرسه همچون مادر این دو فاز خرسی عمل کرده است. محدودیتی صفساز که نه تنها مجال خروج به سهامدارانی را که مایل به ماندن در این بازار نیستند نمیدهد، بلکه در زمان های مساعد نیز ورود به بازار را با محدودیت مواجه میکند.
رکود حاکم و عدم وجود چشمانداز مثبت بر بازار های رقیب و وضعیت مناسب قیمت های جهانی نشان از ظرفیت مطلوب بازار برای رشد دارد.بازار سهام در شرایطی به سر میبرد که ابهامات و چالش های بسیاری از قبیل مشخص نبودن نرخ دلار در بودجه، کسری بودجه و قیمت گذاری محصولات مختلف پیش روی فعالان قرار دارد. در کل هم برنامه اقتصادی دولت برای سال آینده به هیچ عنوان قابل پیش بینی نیست.اگر به این فضای پرابهام چالش های سیاسی مختلف بینالمللی پیش رو را اضافه کنید، میتوان درک کرد چرا بازار سرمایه با این نوسانات و هیجانات شدید روبهرو شده است. بعد از اصلاح شاخص و ریزش شدید طی ماه های اخیر شاهد جبران بخشی از ریزش بودیم ولی با توجه به شرایط ذکر شده کنونی و ضعف تقاضا در بازار مخصوصاً در نماد های بزرگ و اصلی باعث خروج نقدینگی فعلی به سمت نماد شرکت های کوچک و نزدیک شدن بازار به ماه های پایانی و نیاز بیشتر حقوقی ها به تامین نقدینگی موجب فشار بیشتر عرضه ها شده است.
بورس تهران بعد از ۳ ماه ریزش شدید، از نیمه دوم آبان ماه دوباره صعودی شد. هنگامی صعود مجدد بورس شروع شد که نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر (P/E forward) در بورس به طور میانگین به عدد ۹.۵ رسیده بود. حالا بعد از افتهای اخیر این عدد به ۹.۳ رسیده است. آخری باری که p/e بازار در چنین محدودهای قرار داشت در رالی صعودی ابتدای سال و در اردیبهشت ماه بود. یعنی زمانی که بورس هنوز به یک میلیون واحد هم نرسیده بود. اما آن زمان بورس تا بیش از ۲ برابر رشد کرد و از مرز ۲ میلیون واحدی هم گذشت.حال به نظر میرسد به واسطه رشد قیمت دلار و جهش بازارهای جهانی، بازار سهام دوباره به سطوح جذابی رسیده است. در این میان میتوان به نمادهای بزرگ و عموما کامودیتیمحور بورس اشاره کرد که با قرار گرفتن در محدوده قیمت به درآمد ۹ جذابیت بیشتری هم دارند.
در زمان ریزش ۳ ماهه بورس بسیاری از سیاست گذاران مدام به مردم وعده هایی مبنی بر رشد دوباره بازار یا رسیدن شاخص به کف میدادند. اما این وعدهها در نهایت نتوانست از افت بیش از ۴۰ درصدی شاخص جلوگیری کند و بسیاری از سهامدارانی که به خاطر این صحبت ها در بازار مانده بودند زیانهای سنگینی را متحمل شدند. این اتفاقات آسیب جدی به اعتماد سهامداران به بازار سهام و سیاستگذاران زد.به طوری که بعد از شروع رشد مجدد بازار هم شاهد دست به ماشه بودن بورسبازان و فروش آنها با کوچک ترین سیگنال های منفی بودیم.حال در چنین شرایطی و هنگامی که بورس تازه مسیر صعودی خود را شروع کرده شاهد تداوم سیاستهای عجیب و رانتساز هستیم. سیاست هایی از قبیل شیوه نامه وزارت صمت برای قیمتگذاری فولاد. شیوهنامهای که منجر به انتقال هزاران میلیارد تومان پول از جیب سهامداران به کام رانت جویان شده است. تداوم اجرای چنین شیوه نامهای و پافشاری وزارت صمت به افزایش رانت، میتواند یکی از مهمترین ریسک های بازار سهام در ادامه مسیر باشد.