به گزارش نبض بازار بعد از اینکه فیفا فدراسیون فوتبال ایران را ملزم به اصلاح اساسنامه کرد، کارگروههایی تشکیل شد تا به ویرایش و اصلاح مشغول شوند. یکی از افرادی که در این راستا به کارشناسان مربوطه کمک فکری میدهد و ایرادات را در بخشهای مختلف به اطلاع مسؤولان مربوطه رسانده، امیدوار رضایی است.
وی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، درباره مشکلات اساسنامه فدراسیون فوتبال و موارد قانونی آن صحبتهای جالبی مطرح کرده است که در زیر میخوانید.
وی صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد: متأسفانه در زمینه اساسنامه فدراسیون شفافیتی وجود ندارد. افرادی که سالها در این زمینه کار کردهاند، یا با هم رودروایسی دارند یا واقعیتها را مطرح نمیکنند. یکی از بزرگترین اشکالات اساسنامه فدراسیون این است که در تدوین و گردآوری آن از کارشناسان و نخبگان کمک گرفته نمیشود.
امیدوار رضایی تأکید کرد: عدهای در این مسیر فکر میکنند علامه دهر هستند و همه کارها را خودشان باید پشت میز انجام دهند. برای نوشتن اساسنامه یکسری قوانین داخلی داریم و یکسری قوانین بینالمللی که باید آنها را با هم منطبق کنیم.
* در سال 76 فدراسیون های آماتور، موسسات عمومی غیر دولتی شدند
در سال 76 دولت قانونی را در مجلس ارائه کرد و به تصویب رسید که فدراسیونهای آماتور به عنوان مؤسسات عمومی غیردولتی ثبت شدهاند. در قانون محاسبات عمومی در ماده 5 آمده که چنین مؤسساتی باید خدمات عمومی ارائه دهند. سازمانهایی مثل شهرداری، هلالاحمر، بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید جزو اینگونه مؤسسات تلقی میشوند. یعنی خدماتی که آنها ارائه میدهند عمومی است و برای افراد خاص نیست.
* موسسه عمومی غیردولتی باید 50 درصد منابع مالی خود را خودش تامین کند
نکته بعدی که در ماده 3 قانون مدیریت خدمات کشوری مطرح شده این است که مؤسسات عمومی غیردولتی باید بیش از 50 درصد منابع مالی خود را از غیر دولت تأمین کنند یا منابع مالی مشخص داشته باشد. در واقع، در اساسنامه این مؤسسات باید این موضوع مشخص باشد. در قانون محاسبات تبصره 5 ذکر شده نهادی که میخواهد جزو چنین مؤسساتی باشد، دولت باید پیشنهاد آن را به مجلس بدهد و مجلس آن را تصویب کند. در همین راستا در سال 76 دولت وقت در مورد فدراسیونها چنین پیشنهادی را به مجلس ارائه کرد و تثبیت شده است.
* نمی دانیم اساسنامه فدراسیون بالاخره در دولت و مجلس تصویب شده یا نه
بعد از اینکه دولت این مصوبه را به مجلس ارائه کرد و تصویب شد، همان سال به دولت برای شش ماه فرصت داده شد تا هر یک از این مؤسسات دارای اساسنامه شوند که این اساسنامه هم باید به تصویب هیأت دولت و مجلس میرسید اما با وجود گذشت دو سال از این مصوبه، اساسنامهای تصویب نشده است. در واقع، بارها و بارها در خصوص تصویب اساسنامه فدراسیونها به خصوص فوتبال، سؤالاتی مطرح شده و ما هنوز متوجه نشدهایم که آیا این اساسنامه به تصویب دولت و مجلس رسیده است یا نه. در حال حاضر هم در مورد اساسنامه فدراسیون فوتبال که مورد بحث است، مربوط به سال 1390 میشود. الزاماتی که فیفا و AFC برای تغییرات اساسنامه به فدراسیون فوتبال اعلام کردهاند، همان قانون تجارت است که سالهای گذشته هم روی آن تأکید داشتند. مثلاً در مورد استقلال باید بگویم در زمان دولت احمدینژاد مؤسسه فرهنگی ورزشی استقلال به نام شرکتهای سهامی خاص تغییر نام داد.
* فیفا روی اجرایی شدن الزاماتش سخت گیرتر شده است
در سالهای گذشته این الزامات از سوی AFC و فیفا اعلام میشد اما روی آنها سختگیری نمیشد. فدراسیون و وزارت ورزش در مقاطع خاص، ظاهر کار را درست میکردند و آن را به فیفا و ایافسی ارائه میدادند اما حالا آنها متوجه این تناقضات شدهاند و خواستار اصلاح این شرایط شدهاند. ایرادات زیادی به اساسنامه فدراسیون وارد است که من موارد کوچکی از آنها را میتوانم اعلام کنم.
* تعاریف واژه ها در اساسنامه فدراسیون وجود ندارد
در اساسنامهای که در سال 90 تهیه شده، از واژه "نهاد غیردولتی" استفاده شده که ترجمه اساسنامه فیفا است اما در قوانین داخلی غیردولتی تعاریف زیادی دارد. در بحث غیردولتی ما سه مفهوم میتوانیم داشته باشیم. در واقع، در اساسنامه فدراسیون فوتبال باید این تعریف لحاظ شود که منظور از نهاد غیردولتی چه است؟ وقتی سازمانی تشکیل میشود، دارای یک ذات حقوقی است و آن سازمان حقوقی حقیقی تلقی نمیشود. در اساسنامه فدراسیون باید نوشته میشد که این سازمان یک شخصیت حقوقی مستقل است. در تعریف خود فدراسیون در ماده یک که یک اصل مهم است، ابهاماتی وجود دارد. متأسفانه یکی از مشکلات اساسنامه فدراسیون این است که واژهها به درستی تعریف نشدهاند. نمونه دیگری که میتوانم ذکر کنم به معنی کلمه باشگاه است. اصلا در اساسنامه مشخص نیست که باشگاه به چه جایی گفته میشود. نکته جالب این است که در اساسنامه وزارت ورزش باشگاه هم تعریف دارد و تعریف باشگاه در وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال باید مشخص شود. اینکه آیا فدراسیون میتواند در باشگاه نظارت داشته باشد، به این تعریف بستگی دارد. کلمهای به معنی نظارت بر باشگاه وجود دارد که اصلا معنای آن مشخص نیست. آیا منظور از این نظارت بررسی تراز مالی آنها هم هست؟ آیا منظور بحث کیفی باشگاهها است؟ از موارد این چنینی بسیار زیاد است که من نمونهای از آنها را عنوان میکنم.
*تا به حال از ما برای کمک کردن دعوت نکرده اند
در این مدتی که در مجلس بودم، حتی در دورهای که رئیس فراکسیون ورزش بودم، هیچ کس از فدراسیون با ما ارتباط نگرفت تا مشکلات را به آنها بگوییم یا کسی نظر ما را نخواست تا بلکه کمکی به حل شرایط شود. البته من دورادور در جریان مشکلات بودهام و مسائل را انتقال دادهام.
* کلمه عدم تبعیض در اساسنامه یعنی چه؟
در اساسنامه واژهای به نام مسابقه ملی عنوان شده که به هیچ عنوان منظور از این مسابقه ملی عنوان نشده است. همچنین بحث عدم تبعیض مطرح است. در قانون اساسی اصل 3 عدم تبعیض ناروا به معنای عدالت ذکر شده است اما در اساسنامه فدراسیون فوتبال از کلمه عدم تبعیض استفاده شده که هیچ تعریفی از آن لحاظ نشده یا مثلا در مورد باشگاههای خصوصی هیچ توضیحی داده نشده که نظارت فنی بر باشگاههای خصوصی به چه صورت است. باشگاههایی مثل استقلال و پرسپولیس که 100 درصد دولتی هستند به چه صورت باید ارزیابی شوند.
* تناقضات بین فدراسیون و وزارت ورزش باید برطرف شود
در نوشتن اساسنامه باید شرایطی را در نظر گرفت که هم الزامات فیفا و AFC در نظر گفته شود و هم قوانین داخلی؛ نه اینکه به سمتی برویم که به قول خود آقای کفاشیان که اعلام کرد فیفا را گول میزدیم، چنین اساسنامهای را بنویسیم. مثلا در یک بخشی از اساسنامه فدراسیون آمده که بالاترین مرجع تصمیمیگیری در فوتبال، فدراسیون است. اگر بالاترین مرجع فدراسیون است و این فدراسیون است که باید برای باشگاهها مجوز بدهد، پس چرا در وزارت ورزش همچنین قانونی است. اینها تناقضات بین فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش است که باید حل شود و همین حل نشدنها باعث ایجاد گره میشوند.
* نوشتن اساسنامه فدراسیون نیازمند کارشناسان حقوقی، قانونی و ادبی است
من نقشی در نوشتن اساسنامه فعلی فدراسیون ندارم اما دوستانی که در حال تدوین و اصلاح اساسنامه هستند گاهی با من تماس میگیرند و برخی از نقطه نظرات من را جویا میشوند. امیدوارم مطالب و ایراداتی که به دوستان میگویم اثر داشته باشد. مطمئنا با توجه به اشکالاتی که من در این اساسنامه دیدهام، اصلاح آن تا شهریور ماه طول میکشد. این اساسنامه نه تنها مشکلات قانونی دارد بلکه از لحاظ ویراستاری و ادبیاتی نیز مشکل دارد. برای نوشتن اساسنامه فدراسیون باید از کارشناسان حقوقی، قانونی و ادبی استفاده شود.
* از ظرفیت های قانونی بهره نمی بریم
در قوانین بودجه کشور به ورزش آمده که کمک به ورزش حرفهای از طرف دولت نباید صورت گیرد. اما در نقطه مقابل دولت مکلف است که در ورزش همگانی و قهرمانی کمک کند و حتی در مواردی به بخش خصوصی کمک بلاعوض شود. اما در اساسنامه هیچ موردی که فدراسیون بتواند از این شرایط استفاده کند، نیامده؛ در حالی که در قانون کشور این موضوع لحاظ شده است. در قانون برنامه در ماده 92 میگوید، 27 درصد از ارزش افزوده باید به ورزش بانوان کمک شود. اگر کسی این موضوع را نداند، چطور میتواند از این قانون به نفع خود استفاده کند یا مثلا در خصوص استعدادیابی فدراسیونها که یکی از اهداف مهم در فدراسیونها است، قوانینی وجود دارد و در قانون برنامه هم این ظرفیت لحاظ شده تا فدراسیونها بتوانند اعتبار بگیرند. اما در اساسنامهها متأسفانه روی این موارد هیچ برنامهریزی نشده است.
* نوشتن اساسنامه پشت درهای بسته و بدون تعامل ظلم است
یکی از مواردی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که یک فدراسیون به صورت مستقل بتواند برای خودش آئیننامه داشته باشد اما در اساسنامه فعلی فدراسیون چنین چیزی لحاظ نشده و توضیحی نیامده و نگفتهاند که آیا این فدراسیون مستقل است یا تابع دولت. منابع درآمدی در ورزش مشخص است اما وقتی در فدراسیونها از آن اطلاع ندارند، دچار مشکل میشوند. اگر شفافیت و تعامل وجود نداشته باشد و پشت درهای بسته برای نوشتن اساسنامه تصمیمگیری شود، مشخصاً به مشکل میخوریم و این یک ظلم است چرا که با همین فوتبال میتوان سرمایههای مهمی برای مملکت درست کنیم. یکی از راههای ایجاد انگیزه بین جوانان در جامعه همین فوتبال است که با روش صحیح و بهرهگیری درست از قانون میتوان وابستگی به نظام را ایجاد کرد. اما متأسفانه خودخواهی، خود بزرگبینی در برخی از دوستان مانع از این میشود که کارها درست انجام شود.
* وزیر ورزش نمی تواند در انتخابات فدراسیون حضور داشته باشد
یکی از الزامات مهم فیفا عدم دخالت وزیر ورزش و معاون او در انتخابات فدراسیون است که در سنوات گذشته، هم وزیر و هم معاون او رأی میدادند. نکته جالب اینجاست که در قانون داخل کشور خودمان هم رأی دادن آنها قانونی نیست. جالب است چون در کشور خودمان به قانون خودمان توجهی نداشتیم، حساسیت فیفا را برانگیختهایم. ما آئیننامه اجرایی در این زمینه داریم که برای فعالیتهای مؤسسه عمومی غیردولتی نباید مقامات دولتی و سازمانها حق رأی داشته باشند. فقط باید یک شخص به عنوان نماینده یک هیأت یا یک باشگاه در مجمع حضور داشته و از حق رأی خود استفاده کند.
* واژه قانون در کشورمان مظلوم است
یکی از مواردی که به تازگی شنیدهام و از آن ایراد میگیرند، مربوط به دو ورزشگاه درفشیفر و مرغوبکار برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است. طبق ماده 117 قانون محاسبات، در زمان دولت احمدینژاد ما این مصوبه را از مجلس گرفتیم که این دو ورزشگاه در اختیار دو باشگاه استقلال و پرسپولیس قرار گیرد. در این ماده قانونی آمده که اموال غیرمنقولی که برای دولت است، میتواند با پیشنهاد وزیر به دولت و تصویب آن در هیأت وزیران و سپس ارائه آن به مجلس در اختیار ارگانهایی که وابسته به دولت هستند قرار گیرد که ارزش افزوده آنها و سرمایه آن ارگانها بالا برود. این قانون کشور است. متأسفانه عدهای چون از آن خبر ندارند، این دو ورزشگاه را متعلق به استقلال و پرسپولیس نمیدانند و آن را خلاف اعلام میکنند. متأسفانه کلمه قانون در کشور ما بسیار مظلوم است؛ در حالی که اگر دوستان قانون کشور را به خوبی بلد باشند، این همه مشکل به وجود نمیآید. اگر قانون زبان داشت، از این همه عدم رعایتش به ستوه میآمد و میگفت مشکل از خودتان است. البته من بگویم هیچ قانونی کامل نیست اما همین قانونی هم که در داخل کشور به تصویب رسیده، درست عملیاتی نمیشود. با تعامل مؤثر همین حالا هم میشود اساسنامه فدراسیون را مطابق با قوانین داخلی و خارجی اصلاح کرد.