واکنش زیباکلام به پیشنهاد آتش‌بس زاکانی
به گزارش ایسنا، صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، درباره پیشنهاد آتش‌بس علیرضا زاکانی در روزنامه اعتماد نوشت: «باید به آقای زاکانی اولا خوش‌آمد بگوییم. باید به استقبال آنچه ایشان می‌گوید برویم و نباید گفته ایشان را با لحن سرد پاسخ بدهیم. دولت و طرفدارانش باید از این طرح استقبال کنند. در عین حال چند نکته وجود دارد.

اول این که آغاز‌کننده این حمله نه آقای روحانی، نه اصلاح‌طلبان و نه طرفداران آقای روحانی بودند. آغاز‌کننده این آتش در حقیقت اصولگرایان تندرو بودند. آنها بودند که بعد از پیروزی شگفت‌انگیز آقای روحانی و ٢٤ میلیون رای ایشان دچار غیض و غضب شدند و به روحانی حمله کردند. آنها بودند که در حقیقت گفتند رای مردم اعتبار چندانی ندارد و آقای روحانی فکر نکند ٢٤ میلیون رای آورده خبری شده؛ گفتند: مشروعیت از جای دیگری می‌آید و در جای دیگری تصمیمات کلان باید اتخاذ شود. آقای روحانی صرفا پاسخ داد و گفت که نمی‌شود هر موقع رای مردم با ما است بگوییم ارزش دارد و مردمسالاری دینی داریم و هر وقت رای مردم با ما نبود بگوییم مشروعیت از جای دیگری می‌آید. بالاخره یک روز باید پاسخ این بحث داده شود که مشروعیت از کجا می‌آید آیا از صندوق رای استخراج می‌شود یا از جای دیگری.

این که هر وقت صندوق رای به نفع آقای زاکانی و همفکرانش باشد رای مردم اعتبار پیدا کند و هر وقت که رای مردم در جهت امیال و خواسته‌های آقای زاکانی و همفکرانش نباشد بروند سراغ این که رییس‌جمهور را به جایگاه آقای بنی‌صدر تقلیل دهند و شروع کنند به ارعاب و تهدید و تلاش برای بی‌اعتبار کردن آرای رییس‌جمهور.

شاید برخی از اصولگرایان که به هر حال تعقل و بینش معتدل‌تری دارند مثل آقای دکتر توکلی و تا حدودی خود آقای زاکانی به فکر افتاده‌اند. البته من ایشان را در تقسیم‌بندی تندرو می‌دانم اما مایه استقبال است که طرح آتش‌بس یک طرفه می‌دهند. اما آقای زاکانی، توکلی و دیگران متوجه می‌شوند که این بلایی که به سر روحانی می‌آوریم کار جالبی نیست. با این کار چه پیامی به جوانان، دانشجویان، دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌ها می‌دهیم؟ در مورد جایگاه رای مردم با این تخطئه کردن‌ها چه پیامی مخابره می‌کنیم؟

تنها گناه روحانی این است که ٢٤ میلیون رای آورده است. فردا می‌خواهیم به جوانان‌مان چه بگوییم؟ اگر نظام ما مبتنی بر مردمسالاری نیست پس مبتنی بر چیست؟ مبارزه با شاه برای چه بود؟ بنابراین شاید برخی اصولگرایان متوجه لطمه بزرگی که دارند به نظام می‌زنند شده باشند. این که ما رییس‌جمهور را بچسبانیم به رییس‌جمهوری که مال قریب به ٤٠ سال پیش بوده و بگوییم این هم مثل همان است و سرنوشت روحانی مثل بنی‌صدر خواهد شد این زیبنده نسل جوان نیست. اگر ایشان انتقادی از برخی ارگان‌ها کرده‌اند و فعالیت اقتصادی آنها را مورد سوال قرار داده، چرا اصولگرایان فکر کرده‌اند این باعث تضعیف آن ارگان است؟ اگر با این ملاک بخواهیم تضعیف کردن نهادها در کشور را بسنجیم از فردا باید بگوییم نقد روحانی تضعیف نظام است. اگر کسی از آقای علی لاریجانی انتقاد کرد بگوییم تضعیف قوه مقننه کرده است. این چه استدلالی است که اگر کسی از یک ارگان در جمهوری اسلامی ایران انتقاد کند به جای پاسخ به انتقاد بگوییم باعث تضعیف می‌شود و دشمنان سوءاستفاده می‌کنند. اگر کسی از آقای روحانی انتقاد کند و ایشان بگوید این انتقاد باعث تضعیف نظام است آیا اصولگرایان قبول می‌کنند؟ خیر؛ به هیچ‌وجه قبول نمی‌کنند. درست هم همین است. انتقاد باید صورت بگیرد. اینکه برخی را تقدیس کنیم و نگذاریم هیچ نقدی صورت بگیرد خدمتی به این نهادها و چهره‌ها نمی‌کنیم. چرا که در سایه انتقاد است که آنها می‌توانند پیشرفت کنند.»